آیا امام زمان (عج) از تکنولوژی ،تمدن و سلاح جدید استفاده می کند؟
آیا امام زمان (عج) از تکنولوژی ،تمدن و سلاح جدید استفاده می کند؟ در این باره نظرات مختلفی ابراز نموده اند: ۱. عده ای عقیده دارند که: اگر معصوم (ع) در عالم حضور می داشت و مبسوط الید بود و حکومت تشکیل می داد، هرگز به سراغ تأسیس تمدنی از نوع تمدن تکنولوژیک جدید نمی […]
آیا امام زمان (عج) از تکنولوژی ،تمدن و سلاح جدید استفاده می کند؟
در این باره نظرات مختلفی ابراز نموده اند:
۱. عده ای عقیده دارند که: اگر معصوم (ع) در عالم حضور می داشت و مبسوط الید بود و حکومت تشکیل می داد، هرگز به سراغ تأسیس تمدنی از نوع تمدن تکنولوژیک جدید نمی رفت ؛ چرا که چنین تمدن در مبانی و نتایج و در همه ابعاد و زوایای آن در تعارض با آموزه های کتاب و سنّت است .
اینان می گویند: با مراجعه به احادیث و روایات مربوط ، در خواهیم یافت که حادثه ظهور و دوران پس از آن ، بیش از آن که متکی بر علل و اسباب عادی باشد، با پشتوانه آیات و معجزات الهی و علل و اسباب غیبی و ملکوتی ، صورت خواهد بست . اگر چه مشیّت غالب خداوند بر جریان امور از راه علل و اسباب عادی است امّا در مقاطعی ، این مشیّت به گونه ای غیرمتعارف و اعجازگونه ، محقق می شود و ما در تاریخ ، موارد متعددی از این دست سراغ داریم ، مانند حکومت سلیمان ، پادشاهی ذوالقرنین و…
یکی از القاب حضرت مهدی (عج) «مبدأالا´یات » است و این بدان دلیل است که بیشترین معجزات ، به دست مبارک ایشان از آغاز ظهور تا پایان دوران حکومت ، محقق خواهد شد و خداوند برای هیچ یک از انبیا و رسل خود، این مقدار معجزه زمینی و آسمانی قرار نداده است .
و از این قبیل است روایاتی که بر منصور و مؤید بودن به ظفر الهی امام زمان (ع) و داشتن پرچم رسول خدا در دست و نیز همراه داشتن سنگ و عصای موسی و انگشتر سلیمان و یاری وی توسط فرشتگان و جنها و زنده شدن مردگان پس از ظهور و درهم پیچیده شدن طومار قدرت کفار دلالت میکنند [۱] .
پس شمشیرِ متکی به اراده حق، تمام قدرتها را به یک اشاره خاموش میکند.
۲. و برخی دیگر بر این باورند که: اعجاز یک امر استثنائی و برای موارد ضروری و فوق العاده است آنهم در مسیر اثبات حقّانیّت دعوت نبوّت یا امامت، و لذا امام زمان (ع) هم از تکنولوژی روز [۲] استفاده می کنند.
الف- استفاده ی توامان از معجزات [۳] و تکنولوژی:
یعنی حضرت هم از تکنولوژی عصر خویش و وسایل آن روز استفاده میکنند( چون روایتی نداریم که استفاده امام مهدی، علیهالسلام، را از تکنولوژی روز صریحاً نفی کند بلکه نقطه مقابل آن زیاد است مثلاً:
۱. تعریفی که از اسب حضرت بیان شده است، شبیه به دستگاههای جدید است [۴] .
۲. درروایت آمده است که: یری فی عصره من فی المشرق من فی المغرب(در عصر آنحضرت کسانی که درمشرق هستند کسانی را که در مغرب اند ، می بینند).
۳. از روایاتی استفاده می شود که آن حضرت تکنولوژی راهم پیشرفت می دهند [۵] .) و هم ازمعجزات ( مثلا روایات ذیل می تواند به اعجاز اشاره داشته باشند:
۱.خداوند به ذیالقرنین ابر و باد روان و آرام را عطا کرد و برای رهبر شما، سخت و مستحکم آن را ذخیره نمود. » سألته و ماالهواء الصعب ؟ قال: الذی فیه رعد و قذف و برق [۶] .
۲. معه عصا موسی (با اوست عصای حضرت موسی) و …) [۷]
ب- استفاده ی توامان از منطق و فکر، اخلاق، معجزه و تکنولوژی:
بر خلاف پندار بعضی کوته فکران که چنین می پندارند او به هنگام قیامش بی مقدّمه دست به سلاح می برد و طبق آن افسانه دروغین «آنقدر خون می ریزد که خون به رکابش می رسد!» نخست از طریق رهبری فکری و روشنگری در همه زمینه ها، می پردازد.
به تعبیر رسای مذهبی «اتمام حجّت» می کند آنچنان که هر کس کمترین آمادگی برای پذیرا شدن منطقی آئین حق داشته باشد روشن شود، و تنها کسانی باقی بمانند که جز از طریق توسّل به زور و خشونت اصلاح پذیر نیستند.
از قرائن روشن بر این موضوع ـ گذشته از این که دلیلش با خود آن است ـ اینکه می دانیم روش او روش پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) است; و پیامبر(ص) سیزده سال تمام در مکّه به دعوت پنهان و آشکار مشغول بود و آنها که پذیرای حق بودند گرد او را گرفتند; ولی گردنکشان یاغی و زورمند که اکثریّت توده نادان را به دنبال خود می کشانیدند در برابرش بپا خاستند و او بناچار به مدینه آمد و با تشکیل حکومت اسلامی و فراهم ساختن قدرت، در برابر آنها ایستاد و راه خود به سوی یک دعوت عمومی گشود.
گرچه در زمینه دعوت اسلام نیز سمپاشی زیاد شده که آئین شمشیر است ولی بهترین سندی که امروز در برابر آنها در دست است و خوشبختانه نتوانسته اند آن را بپوشانند یا از میان ببرند همین قرآن است.
اگر چهره اسلام یک چهره توسّل به خشونت و زور بود در قرآن برای اثبات حقایق اینهمه استدلال نمی شد; اینهمه در موضوع خداشناسی و معاد دو اصل اساسی اسلام تکیه روی دلائل گوناگون نمی شد; اینهمه متفکّران و صاحبان عقل و اندیشه را به داوری نمی طلبید; اینهمه سخن از علم و دانش نمی گفت; یک رژیم خشن نظامی استدلال نمی فهمد. و حتّی به هنگام توسّل به زور نیز موضع خود را با دلایل منطقی به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر مشخّص می سازد.
به هر حال، او در این روش همانند پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) عمل می کند، به اضافه این که در عصر او سطح افکار عمومی بالاتر آمده و توسّل به منطق ضرورت بیشتری دارد همان گونه که در برابر خشونت روز افزون گردنکشان زورگو، خشونت لازم است.
مسلّماً انقلاب او در پاره ای از قسمتها یک انقلاب خونین خواهد بود، و خونهای کثیف کالبد جامعه بشری با تیغ او بیرون خواهد ریخت و در هیچ جامعه فاسدی جز از این راه اصلاحات بنیادی مایه نخواهد گرفت; ولی مفهوم این سخن آن نیست که او بی حساب خون می ریزد و بی دلیل می کشد; درست همانند طبیبی است که در خون گرفتن از کالبد بیمار نهایت دقّت را به عمل می آورد! [۸]
ج- برتری همه جانبه:
شرط مهمّ پیروزی بر دشمن برتری نیروهاست; این نیروها تنها شامل نیروهای نظامی نمی شود; بلکه برتری از نظر قدرت روحی و ایمان به هدف، و استحکام پایه های اقتصادی و اجتماعی، همه در این برتری شکل می گیرند و نقش اساسی دارند.
د- تحقق مقدمات و شرایط:
از مجموعه ی روایات بدست می آید که از یک طرف عقل مردم بالا آمده [۹] ، و از طرف دیگر شرائط ، خودبخود متحول و انقلاب اجتماعی به وجود آمده و مردم پی به ناکارآمدی مکاتب مادی برده اند و از گناه و فحشاء خسته شده اند [۱۰] ، و از طرف سوم مردم از شدّت کشتار بجان آمده اند، و مانند تشنه لبی که دنبال آب میگردد، یا درد کشیدهای که دنبال دوا میگردد، تا ندای ظهور امام عصر و رهبر روحانی جهان برخیزد، سیل وار او را اجابت میکنند.
در روایت آمده است: «قبل از ظهور امام عصر علیه السلام دو ثلث بشر کشته میشود، حال شما تصور کنید که انسانهای باقیمانده چه حالی دارند؟ چه دلی دارند؟ چه روحیهای دارند؟ چه اشک و آهی دارند؟ چه آمادگی برای تحول دینی و روحانی و انقلاب معنوی دارند، و امام عصر در چنین زمانی میآید، و در این زمان تمام صاحبان سلاح، به امام عصر علیه السلام پناه میبرند، و تسلیم می شوند [۱۱] ، همه دنیا که بی چاره شدند آنگاه که یک بوی روحانی بشنوند به دنبال او میروند و همه تسلیم او میشوند [۱۲] .
ه- بهره برداری از امکانات دیگر:
وقتی حضرت مسیح به امام زمان(ع) اقتداء بنماید و توراتی که در آن اوصاف آن حضرت(ع) ذکر گردیده است کشف گردد و… دیگر هیچ حاجتی به سلاح نیست و همه جهانیان(مسیحیان،یهودیان و…) بدون جنگ وخونریزی بدو ایمان می آورند.
در توضیح این نکته گفته شده است:
قد ثبت أن الله رفع نبیه عیسی(ع) إلی السماء، بدلیل قوله سبحانه وتعالی: (وقولهم إنا قتلنا المسیح عیسی بن مریم رسول الله، وما قتلوه وما صلبوه ولکن شبّه لهم… وما قتلوه یقیناً بل رفعه الله إلیه ) [۱۳] ، کما أنّ الأحادیث حول صعود عیسی بن مریم(ع) إلی السماء کثیره، وأنه موجود فی السماء حیٌّ یرزق، وقد مضی علی صعوده اکثر من ألف وتسعمائه سنه، وتلک الأحادیث تصرح بأن النبی عیسی(ع) ینزل من السماء عند ظهور الإمام المهدی(عج)، وأنه یقتدی بالإمام فی الصلاه.
فانظر إلی حکمه الله البالغه وتدبیره العظیم، حیث رفع عیسی(ع) إلی السماء لیدخره لیوم عظیم وهدف کبیر.
ثم ینبغی أن لا ننسی أن عدد المسیحیین فی العالم الیوم یفوق الألف ملیون نسمه، فمثلاً: رؤساء وشعوب الدول الأوربیه، کلهم أو اکثرهم مسیحیون، واکثر رؤساء وشعوب القاره الأفریقیه مسیحیون أیضا، وکذلک الدول الأمریکیه الشمالیه والجنوبیه، هی مسیحیه علی السواء، وعقیده المسیحیین فی عیسی بن مریم(ع) مشهوده معروفه مذکوره فی القرآن فاذا سمع المسیحیون بأن عیسی بن مریم(ع) قد نزل من السماء واقتدی بالإمام المهدی(عج) فهل تبقی فی العالم حکومه مسیحیه أو شعب مسیحی یحارب الإمام المهدی(عج)؟
رُوی عن الإمام محمد الباقر(ع) أنه قال – فی خبر طویل -: … فإذا اجتمع عنده عشره آلاف رجل، فلا یبقی یهودی ولا نصرانی إلا آمن به وصَّدقه) [۱۴] إذن، بناء علی ذلک.. فسوف تتعطل الأسلحه عن الاستعمال؛ إذْ تنتفی الحاجه إلیها..
أما الیهود فانهم یجتمعون عند الإمام المهدی(عج) فیُخرج لهم ألواح التوراه المدفونه فی بعض الجبال، فیجدون فیها أوصاف الإمام وعلائمه، فلا یبقی یهودی إلاّ ویعتنق دین الإسلام، هذا وقد جاء عن الإمام الباقر(ع) أنه قال: (…إنما سُمِّی المهدی لأنه یُهدی إلی أمر خفی، ویستخرج التوراه والإنجیل من أرض یقال لها إنطاکیه ) [۱۵] .
وأما سائر الأدیان والملل، فمن الواضح أن هذا التبدل المفاجئ العظیم الذی سوف یحصل فی الدول والشعوب، سیترک أثراً کبیراً علی الحکومات اللادینیه، کالصین والکثیر من بلاد الشرق الأقصی، فهی عند ذلک لا تستطیع أن تتجاهل هذه الحقیقه التی تغیّر مجری حیاه العالم..
وأما الشیعه الذین یُقدر عددهم بنصف إجمالی عدد المسلمین فی العالم، فمن الطبیعی سیکونون فی طلیعه الشعوب التی تلتف حول الإمام المهدی(عج) وتنضوی تحت لوائه.. وهکذا یسود الإسلام والسلام فی کافه بقاع الأرض، وتدخل الشعوب والحکومات فی دین الله أفواجاً، خاصه إذا تذکرنا أن الشعوب المختلفه ستمل جمیع الحضارات المزیَّفه، وسائر النظریات الفاشله، لا سیما بعد ما یثقل الإرهاب والدمار وشبح الإباده کاهل هذه الشعوب التی سیؤول حالها إلی انتظار المصلح والمخلِّص الذی ینتشلها من براثن الخوف والبطش والترهیب [۱۶] .
از طرف دیگر در روایات آمده است که إمام مهدی علیه السلام به رعب یاری می شود، و سلاح در دست انسان مرعوب چه ارزشی دارد وچگونه می تواند کارایی داشته باشد؟!.
در تبیین این مطلب گفته شده است:
من الوسائل التی نصر بها الرسول صلی الله علیه وآله فی معارکه مع المشرکین “سلاح الرعب “
• قال صلی الله علیه وآله وسلم
“ نصرت بالرعب “
• وکما قال الله تعالی فی سوره الأحزاب (الآیه ۲۶) ” وقذف فی قلوبهم الرعب ، فریقا تقتلون، وتأسرون فریقا ”
فما قیمه احدث الأسلحه إذا کانت القلوب التی تحرکها قلوبا مرعوبه مذعوره• جاء فی الحدیث عن الإمام الصادق علیه السلام وهو یذکر رایه القائم :
” فإذا هو قام نشرها، ویسیر الرعب قدامها شهرا، ووراءها شهرا، وعن یمینها شهرا، عن یسارها شهرا “
تصورا أن شخصا مثل” الإمام الخمینی” وهو واحد من جنود الإمام المهدی علیه السلام قد هز العالم، وأدخل الرعب فی قلوب القوی الکبری فی العالم… فکیف إذا ظهر الإمام المهدی نفسه، ثم إن جیش الإمام المهدی یمتلک اضخم طاقه إیمانیه ترهب أعداء الإسلام [۱۷] .
اما جای این سؤال باقی می ماند که پس تعبیرات مربوط به «قیام به شمشیر» در مورد مهدی(علیه السلام) چه مفهومی دارد؟
در جواب این سؤال گفته شده است که «شمشیر» همیشه کنایه از قدرت و نیروی نظامی بوده و هست همانگونه که «قلم» کنایه از علم و فرهنگ است.
شکی نیست که حتّی در میدان جنگهای سنّتی پیشین سلاحهای مختلفی جز شمشیر به کار می رفته، همچون تیر و نیزه و خنجر، ولی همواره می گویند اگر در برابر فلان موضوع سر تسلیم فرود نیارید «حواله شما با شمشیر است» یا گفته می شد «به زور شمشیر حقّ خود را می گیریم».
یا از قدیم معروف بوده «کشور با دو چیز اداره می شود، قلم و شمشیر» و همه اینها جنبه سمبولیک دارد و مفهوم آن تکیه بر قدرت و استفاده از نیروی نظامی است.
ضرب المثلهای زیادی امروز در این زمینه در دست است; می گویند:
«فلان کس شمشیر را از رو بسته!» یعنی، آشکارا قدرت نمائی می کند.»
«شمشیر میان ما و شما حکومت خواهد کرد!» اشاره به این که جز از راه جنگ مساله حل نمی شود.
«شمشیرها را غلاف نمی کنیم تا به هدف برسیم!» کنایه از اینکه مبارزه را تا آخر ادامه خواهیم داد.
«فلان کس شمشیرش را غلاف کرده!» یعنی، دست از مبارزه برداشته است.»
«فلان کس شمشیر دو دم است!» یعنی، از دو سو مبارزه می کند.»
در تمام این تعبیرات شمشیر کنایه از قدرت و مبارزه است; در روایات اسلامی نیز می خوانیم:
الجنّه تحت ظلال السّیوف; بهشت در سایه شمشیرهاست.
السّیوف مقالید الجنّه; شمشیرها کلیدهای بهشتند!
همه اینها اشاره به جهاد و جانبازی و استفاده از قدرت است; و این گونه تعبیرات سمبولیک از «شمشیر» یا «قلم» در زبانهای مختلف فراوان است.
از اینجا روشن می شود که منظور از قیام مهدی(علیه السلام) به سیف، همان اتّکای بر قدرت است; برای اینکه چنین گمان نشود که این مصلح بزرگ آسمانی به شکل یک معلم، یا یک واعظ، و یا راهنمای مسائل اجتماعی ظاهر می شود و رسالت او تنها اندرز دادن مردم است.
بلکه او یک رهبر دورنگر و دور اندیشی است که نخست از حربه منطق بهره گیری کافی می کند، و آنجا که گفتار حق سودی نبخشد که در مورد بسیاری از زورگویان و جبّاران سودی هم نخواهد داد، دست به شمشیر می کند; یعنی، متوسّل به قدرت می شود و ستمکاران را بر سرجای خودشان می نشاند; یا در صورت لزوم، وجود کثیفشان را از سر راه بر می دارد; و شک نیست که برای اصلاح گروهی از مردم جز این راهی نیست که گفته اند:
«النّاس لا یقیمهم الاّ السّیف; کار مردم جز با شمشیر راست نشود!»
و به تعبیر دیگر، او تنها وظیفه اش روشنگری و ارائه راه نیست بلکه وظیفه مهمترش ـ علاوه بر این ـ اجرای قوانین الهی و به ثمر رساندن انقلاب تکاملی اسلام، و رساندن به مقصد و ایصال به مطلوب است [۱۸] .
نتیجه اینکه امام زمان (عج) هم از معجزه استفاده می نماید و هم ازابزارهای دیگری هم چون تکنولوژی و این احتمال خیلی قوی است که واژه ی شمشیر جنبه ی سمبلیک داشته باشد.
[۱] برای مطالعه بیشتر نگاه کنید به: کتاب اسلام و تجدّد،فصل: امام مهدی(عج) و تمدن جدید، «مهدی نصیری » وهمچنین، کتاب بیان الائمه ، ج ۳، حاج شیخ محمدمهدی نجفی .
http://mouood.com/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=8
[۲] در منابع حدیث تعبیرات جالبی دیده می شود; از جمله:
۱ـ از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده:«انّ قائمنا اذا قام اشرقت الارض بنور ربّها واستغنی العباد من ضوء الشّمس( بحار، ج ۱۳، چاپ قدیم، صفحه ۱۷۶.); هنگامی که قائم ما قیام کند، زمین به نور پروردگارش روشن می شود و بندگان خدا از نور آفتاب بی نیاز می شوند!»
از این تعبیر چنین بر می آید که مسأله نور و انرژی آنچنان حل می شود که در روز و شب از پر قدرت ترین نورها که می تواند جانشین نور آفتاب گردد، بهره گیری می کنند.
آیا باز باید به این موضوع شکل اعجاز دهیم در حالی که برنامه زندگی روزمرّه ـ آنهم بطور مستمر ـ باید بر سنن طبیعی دور بزند، نه بر اعجاز; که اعجاز یک امر استثنائی و برای موارد ضروری و فوق العاده است آنهم در مسیر اثبات حقّانیّت دعوت نبوّت یا امامت.
و به هر حال، در عصر هیچ پیامبری زندگی عادی مردم بر اساس اعجاز جریان نداشته است; بنابراین، تکامل علوم و صنایع به حدّی خواهد رسید که مردم با رهبری آن رهبر بزرگ قادر به کشف منبع نور و انرژی فوق العاده ای که حتّی می تواند جانشین نور خورشید گردد، می شوند.
و آیا در چنین اوضاع و شرایطی سلاح مردم برای تأمین صلح و آزادی و عدالت می تواند از نوع سلاحهای قرون پشین باشد و اصولا تناسبی در میان این دو وجود دارد؟
۲ـ در حدیث دیگری از ابوبصیر از امام صادق(علیه السلام) نقل شده:
«انّه اذا تناهت الامور الی صاحب هذا الامر رفع اللّه تبارک و تعالی لَه کلَّ منخفض من الأرض، و خفّض له کلَّ مرتفع حتّی تکون الدّنیا عنده بمنزله راحته، فایّکم لو کانت فی راحته شعره لم یبصرها(بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۸); هنگامی که کارها به صاحب اصلی ولایت (مهدی(علیه السلام)) برسد خداوند هر نقطه فرو رفته ای از زمین را برای او مرتفع، و هر نقطه مرتفعی را پایین می برد آنچنان که تمام دنیا نزداو بمنزله کف دستش خواهد بود! کدامیک از شما اگر در کف دستش موئی باشد آن را نمی بیند!»
امروز با نصب وسائل فرستنده بر فراز کوهها، کمک به انتقال تصویرها به نقاط مختلفی از جهان می کنند و حتّی از ماهواره ها نیز استفاده کرده مناطق وسیعتری را زیر پوشش انتقال تصویر قرار می دهند; تا همه کسانی که دستگاههای گیرنده در اختیار دارند بتوانند از آن استفاده کنند.
ولی عکس این موضوع لااقل در حال حاضر عملی نیست; یعنی، تصویرها را از یک نقطه به نقاط مختلف جهان می توان منتقل ساخت ولی از همه نقاط نمی توان به یک نقطه انتقال داد مگر این که در هر شهر بلکه در هر خانه، و در هر بیابان و کوه و صحرا و در هر گوشه ای از دنیا دستگاههای مجهّز فرستنده نصب گردد، تا بتوان از همه جهان آگاه شد و چنین چیزی با وسائل کنونی غیر ممکن است.
امّا از حدیث فوق چنین برمی آید که در عصر قیام مهدی(علیه السلام) یک سیستم نیرومند و مجهّز برای انتقال تصویرها به وجود می آید که شاید تصوّر آنهم امروز برای ما مشکل باشد، آنچنان که تمام جهان بمنزله کف دست خواهد بود; نه موانع مرتفع، و نه گودی زمینها; مانع از رؤیت موجودات روی زمین نخواهد شد!
بدیهی است بدون یک چنین سلطه اطّلاعاتی بر تمام کره زمین، حکومت واحد جهانی و صلح و امنیّت و عدالت، به گونه همه جانبه، و سریع و جدّی، امکان پذیر نخواهد بود; و خداوند این وسیله را در اختیار او و تشکیلات حکومتش قرار می دهد. این نیز روشن است که این واحد اطّلاعاتی پیشرفته، نمی تواند در یک جامعه ظاهراً عقب افتاده بود باشد بلکه به موازات آن باید سایر بخشهای زندگی نیز به همان نسبت پیشرفته باشد، در همه زمینه ها و در همه شؤون، و حتّی نوع سلاحها.
۳ـ از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
ذخر لصاحبکم الصّعب! قلت: و ما الصّعب؟ قال: ما کان من سحاب فیه رعد و صاعقه او برق، فصاحبکم یرکبه، أَما انّه سیر کب السّحاب و یرقی فی الأَسباب; اسباب السّماوات السّبع والارضین!( بحار، ج ۱۲، ص ۱۸۲) برای صاحب و دوست شما (مهدی(علیه السلام)) آن وسیله سرکش ذخیره شده است.
راوی این حدیث می گوید: گفتم منظور از وسیله سرکش چیست؟
امام(علیه السلام) فرمود:
ابری است که در آن غرش رعد و شدّت صاعقه یا برق است; او بر این وسیله سوار می شود; آگاه باشید او بزودی بر ابرها سوار می گردد و صعود به آسمانها و زمینهای هفتگانه می کند.
مسلماً منظور از ابر، این ابر معمولی نیست; زیرا ابرهای معمولی وسیله ای نیستند که بتوان با آنها سفر فضایی کرد; آنها در جوّ نزدیک زمین در حرکتند و با زمین فاصله ناچیزی دارند و نمی توانند از آن بالاتر بروند; بلکه اشاره به وسیله فوق العاده سریع السّیری است که در آسمان به صورت توده ای فشرده از ابر به نظر می رسد، غرّشی همانند رعد، و قدرت و شدّتی همچون صاعقه و برق دارد; و به هنگام حرکت، دل آسمان را با نیروی فوق العاده خود می شکافد; و همچنان به پیش می رود، و می تواند به هر نقطه ای از آسمان حرکت کند.
و به این ترتیب، یک وسیله مافوق مدرن است که شبیه آن را در وسایل کنونی نداریم; تنها در میان بشقابهای پرنده و وسایل سریع و سرسام آور فضایی که امروز داستانهایی از آنها بر سر زبانهاست و نمی دانیم تا چه حد جنبه واقعی و علمی دارد، شاید شباهت داشته باشد; ولی به هر صورت بشقاب پرنده هم نیست.
به هر حال، از حدیث بالا بطور اجمال می توان دریافت که موضوع عقب گرد صنعتی در کار نیست، بلکه بعکس سخن از پیشرفت خارق العاده ای در میان است که به موازات آن باید تکامل در همه زمینه ها صورت گیرد.
۴ـ حدیث عجیب دیگری که از جابر از امام باقر(علیه السلام) نقل شده چنین می گوید:
«انّما سمّی المهدی لانّه یهدی الی امر خفی; حتّی انه یبعث الی رجل لا یعلم النّاس له ذنب فیقتله حتّی ان احدهم یتکلّم فی بیته فیخاف ان یشهد علیه الجدار(بحارالانوار، ج ۱۳); به این جهت او مهدی نامیده شده است که به امور مخفی و پنهان هدایت می گردد; تا آنجا که گاه به سراغ کسی می فرستد که مردم او را بی گناه می دانندو او را به قتل می رساند (زیرا از گناه نهایی او همانند قتل نفس که موجب قصاص می شود آگاه است!) و تا آنجا که بعضی از مردم هنگامی که درون خانه خود سخن می گویند می ترسند دیوار بر ضدّ آنها شهادت دهد (و از خلافکاریها و توطئه آنان، حکومت مهدی را با خبر سازد!»
این حدیث نیز گواه بر آن است که در دروان حکومت او در حالی که نیکان و پاکان در نهایت آزادی به سر می برند، خلافکاران چنان تحت کنترل هستند که ممکن است با وسائل پیشرفته ای امواج صوتی آنها از دیوار خانه هایشان باز گرفته شود و به هنگام لزوم می توان فهمید که آنها در درون خانه چه گفته اند!
این سخن شاید در یکصد سال پیش جز به عنوان یک معجزه قابل تصوّر نبود، اما امروز که می بینیم در بسیاری از کشورها چگونگی حرکت اتومبیلها را در جادّه ها با دستگاه رادار از راه دور و بدون حضور پلیس کنترل می کنند; و یا می شنویم دانشمندان توانسته اند از
امواجی که بر بدنه کوزه هایی که در پاره ای از موزه های مصر وجود دارد صدای کوزه گران دو هزار سال پیش را زنده کنند، و یا می شنویم که دستگاه هائی وجود دارد که از طریق امواج حرارتی (امواج مادون قرمز) که از یک دزد یا یک قاتل در محلّی باقیمانده و خودش تازه از آنجا گریخته عکسبرداری کنند و او را از روی آن بشناسند; زیاد شگفت آور نیست.
از مجموع آنچه در بالا آوردیم پاسخ سؤالات گذشته روشن می گردد که در عصر انقلاب جهانی مهدی(علیه السلام) نه فقط مسئله عقب گرد صنعتی وجود ندارد بلکه صنایع و تکنولوژی بطرز بی سابقه ای گسترش می یابد ولی تنها در مسیر منافع انسانها و تحقّق بخشیدن به آرمان حق طلبان و آزادیخواهان و تشنگان حقّ و عدالت.( حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) / ص۲۴۶-ص۲۵۲)
[۳] بعضی از محققین، تائیدات الهی و معجزات آنحضرت را سه گونه دانسته اند:
۱. ( نصره الملائکه للإمام المهدی علیه السلام
• عن الإمام الباقر علیه السلام قال:” لو خرج قائم آل محمد لنصره الله بالملائکه المسومین والمردفین والمنزلین…. یکون جبرائیل أمامه ومکائیل عن یمینه, واسرافیل عن یساره, والرعب مسیره أمامه وخلفه وعن یمینه وعن شماله ”
• وعنه قال :
” کأنی بالقائم علی نجف الکوفه وقد سار إلیها من مکه فی خمسه آلاف من الملائکه جبرئیل عن یمینه, ومکائیل عن شماله, والمؤمنون بین یدیه , وهو یفرق الجنود فی الأمصار ”
• وعن الإمام الصادق علیه السلام ان الإمام المهدی یؤیده الله بثلاثه أجناد : بالملائکه، وبالمؤمنین، وبالرعب .
2. ) نصره الإمام ببعض القوی الکونیه [ الریح / العاصفه/ الطوفان/ الخسف ] .
3. ) جاء فی بعض الأحادیث أن ریحا سوداء تهب فتجعل معسکرات أعداء الإمام المهدی کأعجاز نخل حاویه ..
وقصه الخسف فی البیداء الذی یحدث لجیش السفیانی مدونه فی کل المصادر الحدیثیه السنیه والشیعیه بما فیها صحیحا البخاری ومسلم .
http://www.alghuraifi.org/lecture.php?lecID= ۱۲۱& PHPSESSID=f ۱۹۰۵۰ cd ۳۱۲۸۳۰ f ۲ cf ۴۰۱ f ۹۶۳۳۷ c ۹ f ۲۵
[۴] إنّما یرکب فرسه فی الکوفه و ینتفذ فرسه، له أعین، له… .
مجلات >فصلنامه موعود>شماره ۲۵، حکومت جهانی در عصر فنآوری، حجهالاسلام والمسلمین کورانی
http://www.hawzah.net/Per/Magazine/mo/025/mo02509.htm
[۵] مثلا در روایت آمده است : إنّ العلم فی عصره یکون جزئین فیضّم علیه خمس و عشرین جزءاً و یبثها فی النّاس سبعاً و عشرین. همان
[۶] ترجمه ی این روایت در ذیل پاورقی (۲) گذشت.
[۸] حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) /ناصر مکارم شیرازی/ ص۲۵۴-ص۲۶۲
http://www.makaremshirazi.org/books/persian/hokumat/h11.htm#link76
[۹] درباره زمان ظهور امام عصر(عج)، روایتی است از امام باقر علیه السلام که در تمام کتب نوشته شده است :
« عن ابی جعفر علیه السلام : اِذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ اللّهُ یَدَهُ عَلی رُؤُسِ العِبادِ فَجُمِعَ بِها عُقُولُهُم وُ کَمُلَتْ بِهِ اَحْلامُهُم»
امام باقر علیه السلام میفرماید: زمان ظهور امام عصر(عج) که می رسد خداوند دست رحمتش را بر سر بندگان قرار می دهد، توجه کنید نمی گوید بر سر مؤمنان یا مسلمانان، میگوید بر سر همه بندگان، خوب دست رحمت حق که
دیدگاهتان را بنویسید