امام مهدی علیه السلام و مسئله ی طول عمر
امام مهدی (علیه السلام) و مسئله ی طول عمر(۱) پدید آورنده : غلامحسین زینلی اشاره: تولد امام مهدی (علیه السلام) در سحرگاه نیمه ی شعبان سال (۲۵۶ ه . ق) مورد تائید همه دانشمندان شیعه و بسیاری از دانشمندان پیرو مکتب خلفاست این نوشتار ضمن بررسی پیشینه ی این موضوع از کتب علمای […]
امام مهدی (علیه السلام) و مسئله ی طول عمر(۱)
پدید آورنده : غلامحسین زینلی
اشاره:تولد امام مهدی (علیه السلام) در سحرگاه نیمه ی شعبان سال (۲۵۶ ه . ق) مورد تائید همه دانشمندان شیعه و بسیاری از دانشمندان پیرو مکتب خلفاست این نوشتار ضمن بررسی پیشینه ی این موضوع از کتب علمای شیعه به بررسی آیات، روایات پیامبر (ص) و از منظر عقل و نگاه علوم تجربی به این مسئله پرداخته است . طبق روایات، امام مهدی (علیه السلام) که در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت، فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) است که در نیمه ی شعبان سال ۲۵۶ ه . ق متولد شده است . این حقیقت، مورد تایید همه ی دانشمندان شیعه ی امامیه و جمع کثیری از دانشمندان اهل سنت است . (۱) معنای روشن این سخن، آن است که آن ذخیره ی الهی، دارای عمری طولانی است . تاکنون، بیش از هزار و صد پنجاه سال از عمر مبارک آن حضرت گذشته است . داشتن طول عمر، به این اندازه بر خلاف عرف و عادتی است که در میان مردم جهان جریان دارد . موضوع طول عمر در عصر حاضر، امری حل شده است، و حداکثر، از حد یک استبعاد ابتدایی فراتر نمی رود; زیرا، در همین سال ها و دهه های اخیر، در روزنامه ها و مجلات، به نام افرادی بر می خوریم که عمرهایی در حد صد و پنجاه تا دویست و پنجاه سال داشته اند . (۲) آری، مسئله ی طول عمر امام زمان (علیه السلام) از دید ما، نه یک ایراد، بلکه یک استبعاد و اظهار تعجب است، اما از آن جا که مخالفان شیعه، همین استبعاد را یک اشکال تلقی کرده و درباره ی آن به بزرگ نمایی پرداخته اند و تا آن جا پیش رفته اند که مسئله ی طول عمر امام مهدی (علیه السلام) را دلیل انکار وجود آن حضرت قرار داده اند، خود را ملزوم می دانیم که این مسئله را بررسی کنیم و به منظور روشن شدن اذهان و رفع استبعاد از فکر و اندیشه ی مخالفان، مطالبی را تقدیم داریم . پیشینه ی مسئله ی طول عمراز نخستین سال های پیدایش مشکلی به نام طول عمر امام زمان (علیه السلام)، اندکی بیش از ده قرن می گذرد . از آن روزگار تاکنون، همواره، از سوی مخالفان موضوع امامت، به مسئله ی طول عمر امام مهدی (علیه السلام) دامن زده شده است . تقسیم کتب شیعهآثار و تالیفات دانشمندان شیعه را از منظر «مسئله ی طول عمر» ، به طور مشخص، می توان به دو دسته تقسیم کرد: دسته ی یکم، آثاری است که به طور تقریب . قبل از سال ۳۷۰ ه . ق تالیف شده است . دسته ی دوم، آثاری است که پس از تاریخ یاد شده به رشته ی تحریر در آمده است . در آثار دسته ی نخست، هیچ اثری از مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) دیده نمی شود . و این، بدان معنا است که عمر مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) تا این زمان، طبیعی می نموده، لذا از ناحیه ی طول عمر ایشان، پرسشی در اذهان جامعه ی آن روز وجود نداشته است . از آثار این دوره می توان از بصائر الدرجات، نوشته ی محمد بن حسن صفارقمی (در گذشته ی ۲۹۰ ه . ق) و کافی، اثر شیخ کلینی رازی (در گذشته ی ۳۲۹ ه . ق) و شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار، نوشته ی قاضی نعمان بن محمد تمیمی مغربی (در گذشته ی ۳۶۳ ه . ق) (۳) و کتاب الغیبه، اثر شاگرد برجسته ی شیخ کلینی، محمد بن ابراهیم نعمانی (۴) معروف به «ابن ابی زینب » نام برد . گرچه تاریخ درگذشت دانشمند اخیر، به درستی معلوم نیست، اما از این که وی، در اثر خود، هیچ سخنی از مسئله ی طول عمر به میان نیاورده . . . است، چنین بر می آید که تا زمانی که او کتاب اش را می نوشته، عمر امام عصر (علیه السلام)، عمری متعارف بوده و از ناحیه ی طول عمر آن حضرت، هنوز پرسشی در اذهان آحاد جامعه ی اسلامی وجود نداشته است و دانشمند یاد شده نیز، احتمالا، به همین دلیل، متعرض این مسئله نشده است . از همین جا می توان حدس زد که درگذشت این عالم بزرگوار، به احتمال زیاد، قبل از سال ۳۷۵ ه . ق بوده است; زیرا، مشکل طول عمر، در دهه های پایانی سده ی چهارم ه ق مطرح بوده است و دانشمندانی که در این زمان می زیسته اند، متعرض آن شده اند . مرز نهایی عمر متعارفشواهد موجود، نشان می دهد که در دهه های آخر سده ی چهارم ه . ق، دانشمندان و توده های مردم، مرز نهایی عمر متعارف را صد و بیست سال می دانسته اند و عمر مبارک امام زمان (علیه السلام) در سال ۳۷۵ ه . ق از این حد گذشته و حالت غیرمتعارف پیدا کرده است . از این زمان به بعد، در میان بخش هایی از مردم، و حداقل در میان افراد بهانه جو، پرسش هایی در مورد طول عمر آن حضرت پدید آمده است . شیخ صدوق نخستین پژوهنده ی طول عمر امام مهدی (علیه السلام)اسناد و مدارک موجود، نشان می دهد، نخستین دانشمندی که به طرح مسئله ی طول عمر امام زمان (علیه السلام) پرداخته، ابو جعفر محمد بن علی ابن بابویه قمی، معروف به «شیخ صدوق » (در گذشته ی ۳۸۱ ه . ق) است . وی، در کتاب خود، کمال الدین و تمام النعمه (۵) به تفصیل، به مسئله ی طول عمر پرداخته و به پرسش های مخالفان مسئله ی طول عمر امام مهدی (علیه السلام) پاسخ گفته است . وی، فصل جامعی از کتاب یاد شده را به زندگی «معمرین » اختصاص داده است و ده ها نفر از معمرین را که عمری بیش از صد و بیست سال داشته اند، نام می برد و شرح حال و زندگی هر یک از آنان را به صورت مختصر ذکر می کند . در میان این جمعیت، که بسیاری از آنان قبل از اسلام و شماری پس از اسلام می زیسته اند – عمرهایی بین صد و بیست تا سه هزار سال به چشم می خورد . مؤلف ارج مند، در پایان این فصل از کتاب خود می نویسد: خیرهایی که در مورد افراد دارای عمر طولانی ذکر کردم، اختصاص به شیعه ندارد، بلکه مخالفان ما نیز این خبرها را از طرق مختلف نقل کرده اند و بر آن صحه گذارده اند . (۶) از نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز روایت شده که فرمود: آن چه در میان امت های پیشین روی داده، همانند آن، در میان این امت نیز وجود خواهد داشت . حال که عمر طولانی در میان پیشینیان به حقیقت پیوسته، چرا برخی قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) را به خاطر عمر طولانی اش انکار می کنند، بخصوص که در مورد ایشان، خبرهای فراوانی از نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و امامان معصوم (علیه السلام) به ما رسیده است (۷) ؟ ! قابل ذکر است که مرحوم صدوق، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را تنها از طریق «تجربه ی تاریخی » و افراد دارای عمر طولانی، مورد بررسی قرار داده، و متعرض سایر ادله ای که در بحث طول عمر می توان بدان استناد کرد، نشده است . سده ی پنجم۱ – شیخ مفیدعالم دیگری که در اویل سده ی پنجم ه . ق، به مسئله ی طول عمر امام زمان (علیه السلام) پرداخته، محمد بن محمد بن نعمان، معروف به «شیخ مفید» ، (۳۳۶ – ۴۱۳ ه . ق) است . وی امکان طول عمر را در مورد حضرت مهدی (علیه السلام) از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داده است: نخست، از راه تجربه ی تاریخی وارد شده است و جمع زیادی از پیروان ادیان و ملل مختلف را که عمری دراز داشته اند، ذکر کرده، سپس با استناد به قرآن، از نوح پیامبر (علیه السلام) نام می برد که در میان قوم اش، نهصد و پنجاه سال اقامت کرد (۸) . ۲ – کراجکیعالم دیگر سده ی پنجم، محمد بن علی بن عثمان کراجکی (در گذشته ی ۴۴۹ ه . ق) است . وی، از جمله ی عالمانی است که به تفصیل، پیرامون مسئله ی طول عمر امام مهدی (علیه السلام) سخن گفته و اثر مستقلی به نام کتاب البرهان علی صحه طول عمر الامام صاحب الزمان تالیف کرده است . (۹) دانشمند یاد شده، نخست، به قرآن کریم استناد می کند و عمر طولانی نوح و خضر را یادآور می شود، سپس از ابلیس نام می برد که به تصریح قرآن، از روزگار آدم، و حتی پیش از آن، تاکنون زنده است . وی، سپس، جمع کثیری از معمرین را ذکر می کند که از عمر دراز برخوردار بوده اند، و عمر طولانی آنان، افزون بر امت اسلامی، مورد قبول یهودیان و مسیحیان نیز قرار دارد . (۱۰) ۳ – شیخ طوسیسومین دانشمندی که در سده ی پنجم، متعرض مسئله ی طول عمر شده و برای پاسخگویی به این مشکل، به چاره جویی پرداخته، محمد بن حسن طوسی (۳۸۵ – ۴۶۰ ه . ق) است . وی، در کتاب الغیبه، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را از دو منظر مورد بررسی قرار داده است: نخست، به احادیثی تمسک می کند که صاحبان صحاح اهل سنت در مورد دجال نقل کرده اند که در زمان رسول خدا (علیه السلام) متولد شده است و به حیات خود ادامه می دهد تا در آخر الزمان خروج کند . دوم، به «تجربه ی تاریخی » استناد می کند و نمونه های متعددی از «معمرین » را ذکر می کند (۱۱) سده ی ششمامین الاسلام طبرسیامین الاسلام فضل بن حسن طبرسی، از دانشمندان سده ی ششم ه . ق است . نظر به این که عمر طولانی هم در قرآن آمده، مانند عمر نوح و مسیح، و هم مورخان، در تاریخ، از افرادی با عمر طولانی نام برده اند، به همین دلیل، دانشمند یاد شده، طول عمر را مسئله ای عادی می داند و آن را امری خارق العاده به شمار نمی آورد و معتقد است که طولانی شدن زمان، وجود حیات را نفی نمی کند . وی، افزون بر استناد به دو دلیل گذشته، به قدرت الهی نیز تمسک می کند و می نویسد: حال که ثابت شد که خداوند سبحان، به شماری از انسان ها، اعم از پیامبران و غیر آنان، عمر طولانی داده و این اقدام بر خلاف قدرت و حکمت خداوند نیست، چرا عمر طولانی صاحب الزمان (علیه السلام) انکار می شود، بخصوص که او، حجت خداوند بر بندگان اش است و خلیفه ی خدا است در زمین؟ ! آری، خداوندی که به نوح و خضر و عیسی و . . . عمر طولانی داده، قادر است به امام صاحب الزمان (علیه السلام) نیز عمر طولانی دهد . دانشمند یاد شده، سپس از نگاه اعجاز به مسئله ی طول عمر می نگرد; چرا که پیامبران و امامان، از قدرت اعجاز برخوردارند (۱۲) و ممکن است در مسئله ای مانند طول عمر، از آن بهره گیرند . (۱۳) سده ی هفتم۱ – خواجه نصیر طوسیخواجه نصیر الدین طوسی (۵۹۷ – ۶۷۲ ه . ق) در بررسی مسئله ی طول عمر، از دو دلیل استمداد جسته است: نخست، به دلیل قدرت و علم خداوند تمسک می کند و می گوید، کسی که اعتقاد داشته باشد که خداوند، قادر و عالم است، مسئله ی طول عمر نزد او، امری بعید نخواهد بود . سپس، از دلیل «تجربه ی تاریخی » بهره می گیرد و از افرادی نام می برد که از عمر درازی برخوردار بودند و هم اکنون نیز زنده اند، مانند خضر و الیاس (از پیامبران) و دجال و سامری (از شقاوت مندان). وی در بیان نتیجه ی بحث می نویسد: حال که در دو سوی این مسئله، یعنی هم در جانب پیامبران خدا و هم در جانب دشمنان خدا، داشتن طول عمر جایز است، چرا در جانب وسط که اولیای خدا باشند، طول عمر جایز نباشد؟ ! (۱۴) ۲ – محقق اربلیعلی بن عیسی اربلی (در گذشته ی ۶۹۳ ه . ق) مسئله ی طول عمر را امری عادی به حساب می آورد و برای اثبات آن، نخست، به قرآن کریم استناد . می کند که به صراحت، عمر طولانی را برای نوح پیامبر مورد تایید قرار داده است . سپس به روایاتی تمسک جسته است که براساس آن، خضر . طولانی ترین عمر را در میان فرزندان آدم دارد . وی، آن گاه، به تاریخ مراجعه می کند و شمار زیادی از افراد دارای عمر طولانی را نام می برد که پیش از اسلام و یا معاصر بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در میان عرب و غیرعرب می زیسته اند . وی، سپس، به دلیل قدرت خداوند تمسک می کند و طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را در پرتو قدرت الهی، کاملا، ممکن و عملی می داند . (۱۵) قابل ذکر است که محقق اربلی . در بحث طول عمر، تا حدود زیادی تحت تاثیر امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی قرار دارد . ۳ – ابن میثم بحرانیکمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی (۶۳۶ – ۶۹۹ ه . ق)، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را نه یک اشکال، بلکه آن را یک استبعاد می داند و برای رفع استبعاد، به سه دلیل تمسک می کند: نخست، به «تجربه ی تاریخی » استناد می کند و با مراجعه به اخبار معمرین، مقدار عمر حضرت مهدی (علیه السلام)، و حتی بیش از آن را امری عادی به حساب می آورد . سپس، به قرآن مراجعه می کند و از اقامت نهصد و پنجاه ساله ی نوح در میان قوم اش نام می برد . آن گاه به سنت مراجعه می کند و از داستان خضر و الیاس و دجال و سامری نام می برد . حیات این دو پیامبر و حیات دجال و سامری، مورد اتفاق فریقین است . (۱۶) سده ی هشتمعلامه ی حلیحسن بن یوسف بن مطهر، معروف به علامه ی حلی، (۶۴۸ – ۷۲۶ ه . ق) از بزرگان علمای شیعه در سده ی هشتم ه . ق است . (۱۷) دانشمند یاد شده، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را نه یک اشکال، بلکه یک استبعاد می داند، آن هم استبعادی ضعیف . وی، برای رفع استبعاد، به دو دلیل تمسک می کند: نخست، این که امکان عمر طولانی، امری مسلم و تردیدناپذیر است . دوم این که عمر طولانی، در گذشته ی تاریخ، واقع شده است . (۱۸) سده ی یازدهمفیض کاشانیمولی محسن فیض کاشانی (در گذشته ی ۱۰۹۱ ه . ق) معتقد است، با وجود خبرهای فراوانی که از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و امامان معصوم (علیه السلام) در باره ی غیبت و طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) رسیده و نزدیک است که به حد تواتر برسد، طول عمر آن حضرت، امر شگفت آوری نیست . به خصوص که نظیر آن، در میان پیامبران و اولیای الهی، فراوان روی داده است و در میان سلاطین و پادشاهان گذشته نیز نمونه هایی از طول عمر به چشم می خورد . در خبر صحیح، از رسول گرامی نقل است که فرمود: هر چه در میان امت های پیشین وجود داشته، بدون هیچ کم و کاستی، در میان این امت نیز نظیر آن وجود خواهد داشت . مرحوم فیض، آن گاه مسئله ی طول عمر را از دیدگاه قرآن بررسی می کند و از نوح پیامبر نام می برد که به تصریح قرآن، نهصد و پنجاه سال در میان قوم خود زیسته است . پس از آن، با استناد به حدیثی از امام صادق (علیه السلام) شماری از پیامبران را نام می برد که از عمری طولانی برخوردار بوده اند . در پایان می نویسد: به، اعتقاد اکثر امت اسلامی، عیسی و خضر، از اولیای خدا و نیز دجال و ابلیس نفرین شده، تاکنون زنده اند . (۱۹) سده ی دوازدهمعلامه ی مجلسی (۲۰)علامه محمد باقر مجلسی (۱۰۳۷ – ۱۱۱۱ ه . ق) در اثر پر ارج خود، بحارالانوار، بحث طول عمر را طرح می کند و در باره ی آن به بررسی می پردازد . دانشمند یاد شده، در بررسی مسئله ی طول عمر، به بیان یک دلیل بسنده و تنها از «تجربه ی تاریخی » استفاده می کند و شمار زیادی از معمرین را نام می برد . (۲۱) سده ی چهاردهم۱ – محدث نوری (۲۲)میرزا حسین نوری (۱۲۵۴ – ۱۳۲۰ ه . ق) مسئله ی طول عمر امام زمان (علیه السلام) را از دیدگاه های مختلفی مورد بررسی قرار داده است . نخست، شماری از رجال اهل سنت را نام می برد که اینان در طی اعصار و قرون مختلف، شخصا، به زیارت امام مهدی (علیه السلام) شرف یاب شده اند . سپس مسئله را از دید تاریخ مورد بررسی قرار می دهد و جمع کثیری از افراد با عمر طولانی را نام می برد . وی، آن گاه، مسئله را از دید اهل سنت پیامبر (علیه السلام) مورد بررسی قرار می دهد، و از دجال وابن صیاد نام می برد که دانشمندان سنت، احادیث آن را در آثار خود نقل کرده اند . دانشمند یاد شده، بحث خود را با ذکر چهار تن از پیامبران الهی که دارای عمر طولانی بوده و هنوز زنده اند، یعنی عیسی (علیه السلام) و خضر (علیه السلام) و الیاس (علیه السلام) و ادریس (علیه السلام)، به پایان می برد . (۲۳) ۲ – آیه الله لطف الله صافی گلپایگانیدانشمند یاد شده، مسئله ی طول عمر امام مهدی (علیه السلام) را نه یک ایراد، بلکه آن را یک استبعاد می داند که از سوی برخی از دانشمندان اهل سنت مطرح گشته است . ایشان، استبعاد در امور علمی و مطالب اعتقادیی را که با دلایل قطعی، اعم از عقلی و نقلی، به اثبات رسیده، نوعی بدگمانی به قدرت خداوند می داند . وی، امکان طول عمر را از زاویه های مختلف مورد بررسی قرار می دهد . او، نخست، مسئله ی طول عمر را از دید قدرت الهی مورد بررسی قرار می دهد و سپس، طول عمر را از دید قران کریم و نت شریف به بحث می گذارد و آن گاه مسئله را از دید تجربه ی تاریخی، مورد کاوش قرار می دهد، و سرانجام، مسئله را از دیده علم تجربی می نگرد . (۲۴) ۳ – استاد محمدرضا حکیمیدانشمند یاد شده، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را از نظر گاه های مختلف مورد بررسی قرار داده است . نخست، مسئله را از دید علوم تجربی و زیست شناختی مورد بررسی قرار می دهد و نمونه ای از نظر برخی از زیست شناسان را در مورد این که عمر بشر، اندازه و حد ثابتی ندارد، نقل می کند . سپس، مسئله را از منظر قوانین طبیعی مورد بحث قرار می دهد و اثبات می کند که قوانین طبیعت، طول عمر زیاد را نفی نمی کند . آن گاه، طول عمر را از دید تجربه ی تاریخی بررسی می کند و نشان می دهد که در تجربه ی تاریخ طولانی بشر، زیاد بوده اند افرادی که از عمر طولانی برخوردار بوده اند . در ادامه ی بحث، به معرفی شماری از کتب تاریخ می پردازد که در آن، نام برخی از معمرین ذکر شده است . پس از آن، نمونه هایی از طولانی بودن عمر را که در عصر حاضر روی داده، ذکر می کند، و در بحث زیبایی نشان می دهد که میان پیری و مرگ، ارتباطی قطعی و رابطه ای کلی وجود ندارد، همچنان که میان طول عمر و پیری نیز رابطه ای قطعی و کلی وجود ندارد . وی، آن گاه، به بررسی اسرار تغذیه و نقش آن در سلامت و طول عمر انسان می پردازد . دانشمند یاد شده، سپس سخن تنی چند از دانشمندان علوم تجربی و فلاسفه و حکمای اسلامی را در مورد امکان طول عمر نقل می کند و بحث خود را با بررسی طول عمر از دید قدرت الهی، پایان می دهد . قابل ذکر است که در اثر استاد حکیمی، مباحث سودمندی در موضوع طول عمر و سایر زمینه های بحث مهدویت، وجود دارد . (۲۵) ۴ – علامه شهید سید محمدباقر صدردانشمند یاد شده در یک بحث عالمانه و زیبا، مسئله ی طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) را نخست از دیدگاه امکان علمی و امکان فلسفی یا منطقی، مورد بررسی قرار می دهد و امکان زندگانی هزاران ساله برای انسان را از نظر منطقی، ممکن می داند، زیرا، این مسئله، از نظر عقلی، محال نیست و در آن تناقضی هم وجود ندارد، زیرا، زندگی، مفهومی است که مرگ زودرس را در خود نهفته ندارد . وی، سپس، مسئله را از نگاه دانش روز مورد بررسی قرار می دهد، و می گوید: دانش امروز نیز دلیلی نمی بیند که امکان عمر طولانی را از جنبه ی نظری نفی کند، و از نظر علمی، عقب انداختن پیری، امری است کاملا ممکن . او، آن گاه، مسئله ی طول عمر را از دید اعجاز مورد بررسی قرار می دهد و از قوانینی نام می برد که تاکنون به خاطر مصالحی تعطیل شده و از کار افتاده است . مانند این که آتش از سوزاندن ابراهیم (علیه السلام) خودداری و بر او سرد می شود; دریا برای موسی (علیه السلام) شکافته می شود . کار بر رومیان مشتبه می گردد و گمان می کنند که عیسی (علیه السلام) را دستگیر کرده اند، در حالی که او را دستگیر نکرده بودند . . . هر یک از این موارد، نشانه ی تعطیل شدن یکی از قوانین طبیعی است تا از فردی که حکمت خداوندی نگهداری او را لازم می شمرد، پشتیبانی شود . اکنون چه عیب دارد که قانون پیری و فرسودگی نیز یکی از این نمونه ها باشد؟ نتیجه این که هر گاه پاسداری از زندگی یکی از حجت های خداوند برای ادامه ی رسالت اش ضروری باشد، الطاف خداوند دخالت می کند و برای نگهداری اش، یکی از قوانین طبیعی را به حالت تعطیل در می آورد . (۲۶) ۵ – استاد ابراهیم امینیدانشمند یاد شده، نخست، مسئله ی طول عمر امام مهدی (علیه السلام) را از دید علم مورد بررسی قرار می دهد و عواملی مانند وراثت و محیط، و نوع شغل، و کیفیت تغذیه را در طول عمر انسان موثر می داند . سپس، طول عمر را در گیاهان و حیوانات مورد بررسی قرار می دهد و نمونه هایی از درختان را ذکر می کند که هزاران سال از عمر آنان می گذرد، لکن هنوز به حیات خود ادامه می دهند . نامبرده، سپس، به قرآن مجید مراجعه می کند و از عمر نوح نام می برد که خداوند به صراحت، از عمر نهصد و پنجاه مساله ی این پیامبر الهی در میان قوم اش سخن گفته است . وی، سپس، به تاریخ مراجعه می کند و شماری از انسان های با عمری طولانی را که در روزگاران گذشته می زیسته اند نام می برد و به بحث خود پایان می دهد . (۲۷) |
دیدگاهتان را بنویسید