انتظار منتظر چگونه است، بخش اول
انتظار منتظر چگونه است؟ بخش اول نویسنده: حمید رضا اصغری چکیده در مسأله مهدویت، محور اصلی و آرمان حقیقی و فلسفه وجودی انسانها، موضوع کرامت و تحصیل کمالات در ابعاد گوناگون است به طوری که هر اندازه ما در این مسیر به رشد و نمو در سیر کمالات برسیم، به محضر امام عصر (عج) […]
انتظار منتظر چگونه است؟ بخش اول
نویسنده: حمید رضا اصغری
چکیده
در مسأله مهدویت، محور اصلی و آرمان حقیقی و فلسفه وجودی انسانها، موضوع کرامت و تحصیل کمالات در ابعاد گوناگون است به طوری که هر اندازه ما در این مسیر به رشد و نمو در سیر کمالات برسیم، به محضر امام عصر (عج) نزدیک تر میشویم و از مقربان او میگردیم.
ما باید وظایف منتظرانی را که شبانه روز چشم به راه حضرتش هستند را بشناسیم و نسبت به آنها معرفت قلبی پیدا کنیم و در مرحله دوم به تک تک آن وظایف جامع عمل بپوشانیم تا بتوانیم به حضرتش تقرب پیدا کنیم و با صفای وجودش انس گیریم.
شناخت وظایف منتظران امام عصر (عج) به ما کمک میکند تا در مقابل شیطانهای جنی و انسی و همچنین در مقابل با نفس سرکش که دائما انسان را به طغیان و بی بند و باری میخواند محکم ایستاده و جز وظایفی که مامور به آن هستیم انجام ندهیم.
کلید واژه
امام زمان، معرفت، دعا، منتظر، نواب خاص، نواب عام، ولایت فقیه
مقدمه
در هر عصر و زمانی که باشیم حجت الهی و ولی خدا در آن زمان روی این کرهی خاکی نفس میکشد چرا که تصور زمین بدون حجت خدا محال است، زیرا خداوند در هر زمان دین خود را با امامی پشتیبانی کرده، که او را نشانه ای برای بندگان و روشنی بخش سرزمینهایش قرار داده است. و این، پس از آن بود که ریسمان [ارتباط] آن امام را به ریسمان خودت پیوند زد و او را وسیله رسیدن به خشنودیاش قرار داد وما مامور به تقرب به آن حجت الهی کرد و ما نیز باید به آن بزرگوار نزدیک شویم و به مقام امامتش تقرب جوییم و او را الگو و اسوه خود قرار دهیم تا بتوانیم در زمان غیبت منتظر و در زمان ظهور برای امام عصر (عج) یار و همراه خوبی باشیم.
به همین جهت ما در این مقاله به سه وظیفه از وظایف خطیر منتظران (کسب معرفت امام، انتظار فرج، تبعیّت از نوابش) که از آیات و احادیث استخراج شده است اشاره میکنیم و آنها را به صورت خلاصه و مفید بیان میکنیم.
وظایف منتظران
۱. شناخت امام
معنای معرفت و شناخت امام عصر (عج) چیست؟ آیا منظورازمعرفت، شناختن حضرت به اسم، کنیه، اجداد و… است؟
«معرفه» در لغت
ما در اینجا به بیان معنای معرفت در لغت میپردازیم و برای اینکه به لُبِّ معنای آن برسیم از آوردن اصل متن منصرف و فقط معنای معرفت را به صورت خلاصه و مفید در اینجا با قلمی روان بیان میکنیم.
لسان العرب:معرفت در لغت به دو معنا به کار میرود:
1. علم به جزئیات که با حواس پنج گانه قابل درک است. مانند علم انسان اشیاء اطرافش.
2. علم به جزئیات و بسیط مجرد که با ادراکات پنج گانه قابل شناخت نیست. مانند شناخت و معرفت پروردگار که از آن اراده میشود به اطلاع یافتن از صفات جلال و جمال به اندازه که انسان طاقت دارد. (۱)
راغب اصفهانی در مورد معرفت مینویسد:
معنای «معرفت» ادراک چیزی است با تفکر و تدبر در آثر آن. و دایره معرفت أخص از علم است. گفته میشود: «فِلَانُ یَعرِفُ الله یعنی فلانی خدا را میشناسد ولی گفته نمیشود: «فِلَانُ یَعلَمُ الله»: یعنی فلانی خدا را میداند. زیرا معرفت بشر بر حسب تدبر در آثار خداست نه بر حسب ادراک ذات خدا و گفته میشود: «الله یعلم» یعنی خدا میداند ولی گفته نمیشود: «الله یَعرِفُ» یعنی خدا میشناسد. زیرا معرفت درشناختن «با دانش قاصر» استعمال میشود که برای دانستن، دست به دامان تفکر میشود. (۲)
«معرفه» در اصطلاح
معرفت در اصطلاح به معنای شناخت پیدا کردن نسبت به امام عصر (عج) است، و این شناخت عبارت است از اینکه بدانیم آن بزرگوار حجت الهی در کره زمیناند و اوست که خداوند در قرآن اطاعتش را بر همه انسانها واجب گردانیده و از ایشان تبعیت نماید.
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَ الرَّسُولِ …»(۳)
خداوند خطاب به مومنین میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و صاحبان امر را… .
با جستوجو در اکثر منابع تفسیری علماء امامیه معلوم میگردد که همه مفسران شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند که منظور از” اولوا الامر”، امامان معصوم میباشند که رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی، در تمام شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) به آنها سپرده شده است، و غیر آنها را شامل نمیشود، و البته کسانی که از طرف آنها به مقامی منصوب شوند و پستی را در جامعه اسلامی به عهده بگیرند، با شروط معینی اطاعت آنها لازم است نه به خاطر اینکه اولوا الامرند، بلکه به خاطر اینکه نمایندگان اولوا الامر میباشند.
البته این عقیده فقط مختص مذهب تشیع نیست بلکه هر عاقل صاحب اندیشه ای معترف به آن است ولو اینکه خود خزء مذهب امامیه نباشد مانند دانشمند بزرگ اهل سنت «فخر رازى» در آغاز سخنش در ذیل این آیه، به این حقیقت اعتراف کرده و میگوید:
” کسی که خداوند اطاعت و فرمانبرداری او را به طور قطع و بدون چون و چرا لازم شمرد حتما باید معصوم باشد، زیرا اگر معصوم از خطا نباشد به هنگامی که مرتکب اشتباهی میشود خداوند اطاعت او را لازم شمرده، و پیروی از او را در انجام خطا لازم دانسته، و این خود یک نوع تضاد در حکم الهی ایجاد میکند، زیرا از یک طرف انجام آن عمل ممنوع است، و از طرف دیگر پیروی از” اولوا الامر” لازم است، و این موجب اجتماع” امر” و” نهی” میشود. (۴)
بنا بر این از یک طرف میبینیم خداوند اطاعت فرمان اولوا الامر را بدون هیچ قید و شرط لازم دانسته و از طرف دیگر اگر اولوا الامر معصوم از خطا نباشند چنین فرمانی صحیح نیست، از این مقدمه چنین استفاده میکنیم که اولوا الامر که در آیه فوق به آنها اشاره شده حتما باید معصوم بوده باشند.
چرا منتظِر امام عصر (عج) نیازمند معرفت منتظَر است
هر گاه علم انسان [از راه دیدن آثار و علائم رحمت وجود مبارک امام عصر (عج)] در سینهاش ایجاد شد و ازعظمت و مقام امامش اطلاع پیدا کرد، به ناچار از او خائف خواهد شد، و چون خوف در دل او پدیدار شد، از خلاف و غضب او فرار خواهد کرد، و چون از خلاف و عصیان پرهیز و خودداری کرد، از خطر و ضرر نجات خواهد یافت، و هر گاه نور یقین [به سبب رویت و دیدار امام عصر (عج)] در قلب انسان پرتو انداخت، فضیلت و صفات جود و کرم و لطف امام خود را مشاهده خواهد کرد، و چون توانست از فضائل و صفات برجسته طرف اطلاع پیدا کند، البته به لطف و فضل او امیدوار خواهد بود، و چون حقیقت و حلاوت امیدواری را در خود یافت قهرا به مقام جستجو و طلب خواهد آمد، و هر که در صدد طلب شد و در این مرحله توفیق یافت، مطلوب و مقصود خود را به دست خواهد آورد.
«دست از طلب ندارم تا کام من برآید … یا جان رسد به جانان یا جان ز تن برآید» (۵)
هر زمانی که پرتو معرفت حضرت در قلب منتظِر جلوهگر گشت: نسیمهای محبت به هیجان میآید، و چون نسیم محبت وزیدن گرفت و منتظِر در سایه محبتِ محبوب انس گرفت، محبوب و منتظَر خود را بر چیزهای دیگر ترجیح میدهد و از فرمان و امر و نهی حضرتش پیروی نموده و اوامر و نواهی او را بر خواهشها و درخواستهای دیگر مقدم خواهد شمرد، و اگر در مقام محبت به محبوب استقامت ورزید و در انجام فرمان و اوامر و نواهی محبوب خود سعی وافی و مراقبت کرد، به حقیقت و روح راز و نیاز به محبوب خود رسد و از مقربان پیشگاه او محسوب خواهد شد.
خلاصه کلام
معرفت انسان به امام زمانش تولید محبت میکند و محبت به وجود مقدس امام عصر (عج) تولید اطاعت و فرمان برداری میکند و با اطاعت و فرمانبرداری از امام بزرگوار خود به حقیقت و روح راز و نیاز با محبوب خود میرسد و از مقربان پیشگاه او محسوب خواهد شد.
معرفت و شناخت امام شرط ایمان است
معرفت و شناخت امام، شرط ایمان است و کسی که نسبت به امام زمانش معرفت ندارد در اصل ایمان او به حد کمال نرسیده است زیرا امکان ندارد که انسان مومن به خدا باشد و ایمانش به حد کمال برسد در عین حال امام خویش را نشناسد “این از محالات است عقلی و روایی است “.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«لَا یَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى یَعْرِفَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّهَ کُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ یَرُدَّ إِلَیْهِ وَ یُسَلِّمَ لَه»(۶)
بنده خدا مؤمن نباشد تا آنکه خدا و رسولش و همه ائمه و امام زمانش را بشناسد و در امورش به امام زمانش رجوع کند و تسلیمش باشد.
معرفت و شناخت امام شرط معرفت و شناخت خداوند است
امام باقر (علیه السلام) میفرمایند:
همانا خدا را کسی پرستد که او را بشناسد و اما کسی که خدا را نشناسد او را این گونه (مانند عامه از مردم) گمراهانه میپرستد، عرض کردم «جُعِلْتُ فِدَاکَ فَمَا مَعْرِفَهُ اللهِ» قربانت گردم معرفت خدا چیست؟ فرمود:
«تَصْدِیقُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَصْدِیقُ رَسُولِهِ صَلِّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَ مُوَالاهُ عَلِیٍّ عَلَیهِ السَّلام وَ الِائْتِمَامُ بِهِ وَ بِأَئِمَّهِ الْهُدَى عَلَیهِمُ السَّلام وَ الْبَرَاءَهُ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَدُوِّهِمْ هَکَذَا یُعْرَفُ اللهُ عَزَّ وَ جَل». (۷)
باور داشتن خدای عز وجل و باور داشتن پیغمبرش و دوست داشتن علی و پیروی از او و از ائمه هدی علیهم السلام و بیزاری جستن به خدای (عز و جل) از دشمن ایشان، این چنین خدای عز و جل شناخته میشود.
آنچه از این روایت و روایات مشابه آن به دست میآید این است که امام باقر (علیه السلام) درجه کامل خداشناسی را برای ابو حمزه بیان فرموده است و به همین جهت دوستی علی و پیروی از ائمه هدی (علیهم السلام) را از شرایط خداشناسی قرار داده است زیرا که اعمال و عبادات مسلمان بدون ولایت ثواب ندارد و اگر مقصود امام درجه کامل خداشناسی نبود این شرایط را داخل نمیفرمود و باز در اینجا هم که درجه کامل گوئیم، به ملاحظه استعداد و ظرفیت ابو حمزه است و ممکن است برای صحابی دیگرش درجه کاملتری طبق استعداد او بیان فرماید.
عمده شناخت و معرفت اکتسابی است و قسمتی از آن تفضلی
خداوند میتواند تفضلا و مرحمتا معرفت وشناخت واقعی امام عصر (عج) را به بندگانش اعطا نماید و بندگانش را به اوج کمال برساند ولکن زمانی این معرفت ارزش دارد و امام زمان خریدار این معرفت است که از روی اختیار خود شخص باشد یعنی انسانی که قدرت بر گناه دارد و میتواند عمرش را در لذتهای دنیوی صرف کند با اختیار و خواست خود پا به عرصه امام شناسی گذارد و کسب معرفت نماید، هرچند که اگر عبد قدمی به سوی “رب العالمین” بردارد خدا با همه عظمتش به سوی او میرود و پذیرای او میشود و چون مقدار کمی معرفت به خدا پیدا کند خدا معارف خود را به سویش سرازیر میسازد ولی باید توجه کرد که باید قدمی برداریم و به فکر باشیم یا عملی انجام دهیم تا مزد چند برابر یگیریم والا تا کارگر عملی را انجام ندهد و کار نکند کسی مزدی به او نمیدهد چه رسد به اینکه چند برابر مزد بگیرد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدا خودداری و امتناع فرموده که کارها را بدون اسباب فراهم آورد پس برای هر چیزی سبب و وسیلهای قرار داد و برای هر سبب شرح و گشایشی مقرر داشت و برای هر شرحی نشانهای [دانشی] گذاشت و برای هر نشانه دری گویا نهاد، عارف حقیقی کسی است که این در را شناخت و نادان حقیقی کسی است که باین در نادان گشت، این در گویا رسول خدا (ص) است و ما.
توضیح حدیث
اگر چه خداوند قادر است که امور جهان را بدون علل و اسباب فراهم آورد، چنانچه گاهی عیسی ابن مریم (علیه السلام) را بدون پدر ایجاد میکند و آتش سوزان فرعون را بدون اسباب معمولی بر حضرت ابراهیم (علیه السلام) سرد و سلامت مینماید ولی به طور عموم و کلی عادتش بر این جاری گشته که امور جهان را با وسائل و اسبابی مخصوص جریان دهد و فراهم آورد، و ترتیب اسباب در حدیث شریف چنان است که خدا برای سعادت و نجات مردم سببی قرار داده که آن معرفت و اطاعت خدا و رسول است و برای این سبب شرحی قرار داده که آن مقررات و قوانین دینی است و برای این شرح نشانه یا دانشی گذاشته که آن قرآن است و برای قرآن در گویائی مقرر داشته که آن پیغمبر و ائمه معصومین (علیهم السلام) هستند. پس هر که خواهد به سعادت و نجات رسد باید این طرق را بپیماید و اگر کسی پا به این عرصه نهاد خداوند نیز تفضل خود را بر بندهاش نازل میکند پس باید بدانیم که خداوند زمانی تفضلش نازل میکند که بندهاش حرکتی انجام دهد و قصد کسب معرفت بکند حال به این دو آیه که این موضوع را اثبات میکند توجه فرمایید.
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها …»(۸)
هر کس کار نیکی بیاورد ده برابر آن پاداش خواهد داشت.
«وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا…»(۹)
و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند قطعا به راهایمان هدایتشان خواهیم کرد.
در هردو آیه میبینیم حرکت اول از طرف بنده است (هرچند خداوند توفیق این حرکت را داده) و بعد خداوند فضلش را به سوی او جاری میکند حال گاهی از فضل خدا در قرآن و احادیث به ده برابر و گاهی به هفتاد برابر یا هفتصد برابر و در برخی از آیات به “به غیر الحِسَاب” تعبیر شده است.
بنا بر این یکی از وظایف عمده منتظر حضرت مهدی (علیه السلام) کسب معرفت و بالا بردن سطح آگهی نسبت به ۀن بزرگوار است زیرا معرفت انسان به امام زمانش تولید محبت میکند و محبت به وجود مقدس امام عصر (عج) تولید اطاعت و فرمان برداری میکند و با اطاعت و فرمانبرداری از امام بزرگوار خود به حقیقت و روح راز و نیاز با محبوب خود میرسد و از مقربان پیشگاه او محسوب خواهد شد.
۲. انتظار برای فرج و ظهور آن بزرگوار
دومین وظیفه ای که منتظران امام عصر (عج) نسبت به ایشان دارند انتظار فرج ایشان است و طبق روایات و احادیث انسان باید دائما منتظِر آن عزیز باشد.
حال برای اینکه به این وظیفه از وظایف منتظران آشنا شویم به مباحث زیر دقت نمایید.
معنای انتظار
انْتِظَار از کلمه «نَظَر» گرفته شده و خود مصدر باب افتعال میباشد و معنایش عبارت است از:
مراقب چیز شدن، توقع آن چیز را داشتن، در آن کار درنگ کردن. (۱۰)
مفهوم انتظار
” بیگانگی با وضع موجود” و ” تلاش برای وضع بهتر”است.
توضیح
” انتظار” معمولا برای موقعی استعمال میشود که شخص از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش میکند.
برای مثال به بیماری که انتظار بهبودی میکشد، یا پدری که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است و یا تاجری که از بازار آشفته ناراحت است توجه کنید. هر دو از بیماری، فراق فرزند و آشفتگی ناراحتاند و برای وضع بهتری میکوشند.
در این سه مثال و مثالهای مشابه دو نقطه مشترک وجود دارد: ” بیگانگی با وضع موجود” و ” تلاش برای وضع بهتر”.
پس نتیجه میگیریم که مسئله انتظار حکومت عدالت گستر امام عصر (عج) و قیام مصلح جهانی در واقع مرکب از دو عنصر است، عنصر” نفی” و عنصر” اثبات” عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود و عنصر اثبات خواهان وضع بهتری بودن است.
و اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشهدار حلول کند و برایش ملکه گردد سرچشمه دو رشته اعمال دامنهدار خواهد شد.
این دو رشته از اعمال دامنه دار عبارتاند از:
1. هر گونه همکاری و هماهنگی با عوامل ظلم و فساد ترک میشود.
2. ایجاد آمادگیهای جسمی و روحی و مادی و معنوی برای شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانی و مردمی.
با توجه به این دو رشته از اعمال دامنه دار مییابیم که هر دوی آنها باهم عاملی سازنده و موجب تحرک و آگاهی و بیداری است که در حال حاضر تنها، کشور جمهوری اسلامی ایران به رهبری الهی امام خامنه ای است که توانسته با عزت و قدرت ارتباط خود را با استکبار جهانی و ملتهای ذلیل وجیرخوار استکبار قطع نماید و در کشور خود روح انتظار مولایمان امام عصر (عج) را زنده نماید.
فضیلت منتظران امام عصر (عج)
۱. منتظران حضرت مهدی (علیه السلام) مصادیق آیه شریفهی «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب» هستند و قرآن از آنها به کسانی توصیف میکند که امام خود را ندیدهاند ولی به ایشان ایمان دارند، همان طور که مومنین قیامت و معاد را ندیدهاند ولی به آن مومن اند.
2. منتظران حضرت مهدی (علیه السلام) اَعظَمُ النّاسِ یَقِینا هستند.
پیامبر اکرم میفرمایند: همانا «أَعْظَمَ النَّاسِ یَقِیناً» بزرگترین مردم از جهت یقین گروهی هستند که در آخر زمان میباشند. (۱۱)
3. اجر منتظر برابر است با اجر هزار شهید مانند شهداء بدر و احد
امام زین العابدین میفرمایند:
کسی که بر ولایت ما در هنگام غائب بودن قائم ما ثابت باشد، خداوند اجر هزار شهید مانند شهداء بدر واحد باو عطا فرماید. (۱۲)
4. کسی که بمیرد از شما بر این امر در حالی که منتظر ظهور حضرت قائم علیه السّلام باشد مانند کسی است که در خیمه قائم با او باشد. (۱۳)
5. منتظرانش بهترین اهل زمان خود هستند.
امام صادق (علیه السلام):
بدرستی که اهل زمان غیبت حضرت مهدی که قائل به امامت او و منتظر ظهور او هستند بهترین اهل هر زمانی میباشند برای اینکه خدای تعالی از عقل و فهم و معرفت باندازهای بآنها عطا فرموده که غیبت نزد آنها بمنزله حضور و مشاهده شده است. (۱۴)
با توجه به مفهوم اصلی” انتظار” معنی روایات متعددی که درباره فضیلت منتظران امام عصر (عج) ذکر گردید به خوبی درک میشود. اکنون میفهمیم چرا منتظران واقعی گاهی همانند کسانی شمرده شدهاند که در خیمه حضرت مهدی (علیه السلام) یا زیر پرچم او هستند یا کسی که در راه خدا شمشیر میزند، یا به خون خود آغشته شده، یا شهید گشته است.
۳. پیروی از نواب
یکی از مباحث بسیار مهم در امر مهدویت و گرایشهای آن مبحث، بحث «نواب» آن حضرت میباشد به این معنا که در بین انسانها افراد هستند منتسب به آن بزرگوار که از جانب ایشان به امور انسانها رسیدگی میکنند و سوالات اعتقادی، فقهی، اخلاقی و… را جواب میدهند و از طرف امام عصر (عج) مامورند تا به مشکلات معنوی و مادی انسانها رسیدگی نمایند.
نواب امام عصر (عج) از اولین روز غیبت صغری در بین مردم حضور داشتند و همراه مردم زندگی میکردند و بدون اینکه برای خود به خاطر ارتباطشان با حضرت برتری و مقامی را در نظر داشته باشند، و تا به حال نیز که ما در غیبت کبرای امام عصر (عج) به سر میبریم و چشمان ما به سبب گناهان و یا مصالح دیگر از دیدار ایشان محروم است این نواب در بین ما وجود دارند و زندگی میکنند، با ما نفس میکشند و همان طور که ما از نعمتها استفاده میکنیم آنها نیز از آن نعمتها بهرمند میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید