سرزمینهای درگیر در واقعه ظهور: دمشق
سرزمینهای درگیر در واقعه ظهور: دمشق وقتی برای آگاهی از اوضاع آخرالزمان و حوادث سال های قبل از ظهور کبرای امام عصر(عج) به منابع و احادیث مراجعه می کنیم، علاوه بر حوادث و نشانه ها، به نام مکان هایی بر می خوریم، که در آن روز ها صحنه ی کشمکش و درگیری خواهند بود. حوادث […]
سرزمینهای درگیر در واقعه ظهور: دمشق
وقتی برای آگاهی از اوضاع آخرالزمان و حوادث سال های قبل از ظهور کبرای امام عصر(عج) به منابع و احادیث مراجعه می کنیم، علاوه بر حوادث و نشانه ها، به نام مکان هایی بر می خوریم، که در آن روز ها صحنه ی کشمکش و درگیری خواهند بود.
حوادث و فتنه های آخرالزمان چون طوفانی، تمامیت جغرافیای شرق اسلامی را فرا می گیرد و پنج منطقه «شامات، حجاز، عراق، یمن و ایران» در آن روزها درگیر خواهند شد.
دمشق
در مورد فتنهها و علائم ظهور و آنچه در دمشق اتفاق میافتد، روایات بسیاری از شورشها، جنگها و زلزلهها در شام و دمشق، خبر میدهد. امّا از آنجا که سفیانی از دمشق خروج میکند، نقش آنجا پررنگتر میشود. در برخی از روایات سفیانی از «وادی یابس» (مرز بین سوریه و اردن) ظهور میکند و در برخی دیگر از دمشق میآید.
دمشق، پایگاه سفیانی
در کتاب «غیبت» نعمانی به نقل از امام باقر علیهالسلام آمده است:
«منتظر بانگ سفیانی باشید که به طور ناگهانی از دمشق شنیده میشود، در این بانگ فرج عظیمی برای شماست، زیرا که این بانگ نویدبخش پیروزی بزرگ شماست.(۱)
در مورد حوادث زمینهساز خروج سفیانی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله روایت شده است: «هنگامی که کافری در شام به هلاکت رسد، اصهب کافر قیام میکند و تسخیر مرکز، بر او سخت میشود و طولی نمیکشد که او نیز کشته میشود…»(۲)
کامل سلیمان نویسنده کتاب «یوم الخلاص» میگوید، مراد از مرکز در این حدیث دمشق است که اصهب در آنجا توسط سفیانی به هلاکت میرسد. همچنین در حدیث دیگری آمده است: «هنگامی که آسیاب بنیعباس بچرخد و پرچمداران پرچم خود را بر زیتونهای شام بیاویزند، خداوند اصهب را هلاک میکند و همه سپاهیانش را به دست آنها [سپاه سفیانی] نابود میسازد و آنگاه پسر هند جگرخواره بر فراز منبر دمشق مینشیند»(۳)
منظور از پسر هند جگر خواره، سفیانی است که از نسل ابوسفیان است.
در مورد اولین سرزمینی که سفیانی اشغال میکند، در روایات به نقل از امیرمۆمنان، علی علیهالسلام چنین آمده است: «[سفیانی] روز جمعه خروج میکند و بر فراز منبر دمشق، قرار میگیرد و آن نخستین منبری است که او صعود میکند، خطبه میخواند، و مردم را به جهاد فرمان میدهد، و از آنها بیعت میگیرد که هرگز با او مخالفت نکنند چه مطابق میلشان باشد چه نباشد.(۴)
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «چون سفیانی به دمشق نزدیک شود، حاکم دمشق پا به فرار میگذارد، و قبایل عرب بر گرد او میآیند؛ ربیعی، جرهمی، اصهب و دیگر شورشگران علیه او میشورند ولی سفیانی بر آنها غلبه میکند، و بر شام سیطره مییابد.(۵)
مدت حکومت سفیانی
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله در مورد مدت حکومت سفیانی میفرمایند: «هنگامی که سفیانی بر پنج منطقه (کُوَر خمس): دمشق، حَمْص، حلب، اردن، قنّسرین تسلط بیابد، نه ماه برای او بشمارید.(۶)
ظهور حضرت مهدی(عج)، پایان کار سفیانی
در احادیث آمده است که سپاه سفیانی، پس از ظهور امام زمان علیهالسلام، به فرمان خداوند در بیابانی به نام بیداء فرو میروند و تنها دو نفر از آنها باقی میماند که فرشتهای به آنها سیلی میزند و چهره هر دو به پشت برمیگردد، یکی را نزد دشمنان حضرت مهدی علیهالسلام میفرستد که به آنها انذار بدهد، و دیگری را با نام «بشیر» نزد سپاه امام میبرد و نابودی سپاه سفیانی را به امام بشارت میدهد.
امام علی علیهالسلام درباره پایان کار سفیانی اینگونه میفرمایند: « … ساعتی نمیگذرد که تمام سپاهیانش (سفیانی) نابود میشود، پس مهدی علیهالسلام او (سفیانی) را گرفته و در زیر درخت پرباری که شاخه هایش به دریاچه طبریه متمایل شده سر میبرد و شهر دمشق را به تصرف خویش در میآورد.» (۷)
همچنین امام علی علیهالسلام میفرمایند: «برای مصر منبری میسازم، دمشق را سنگ به سنگ ویران میکنم. یهود را از همه سرزمینهای عربی بیرون مینمایم، و جامعه عرب را با این عصایم میرانم، همه اینها را مردی از تبار من انجام میدهد.(۸)
بنابراین همان گونه که مشاهده شد، دمشق یکی از کُوَر خمس است که سفیانی آن را تصرف میکند و همچنین در وقایع آخرالزّمان نقش به سزایی دارد.
پی نوشت:
۱. غیبت نعمانی، ص ۱۴۹ به نقل از: روزگار رهایی، ج۲، ص ۱۱۰۶.
۲. روزگار رهایی، ج۲، ص ۹۹۲.
۳. الحاوی للفتاوی، ج۲، ص ۱۴۱به نقل از: روزگار رهایی، ج۲، ص ۹۹۵
۴. الزام الناصب، ص ۱۹۸ به نقل از: روزگار رهایی، ج۲، ص ۱۰۸۸.
۵. روزگار رهایی، ج۲، ص ۱۱۱۶.
۶. غیبت نعمانی، ص ۱۶۳به نقل از: روزگار رهایی، ج۲، ص ۱۱۲۹.
۷. الملاحم و الفتن، ص۱۲۳، به نقل از: روزگار رهایی، ج۱، ص ۴۷۱.
۸. بحارالانوار، ج۵۳، ص۶۰به نقل از: روزگار ر رهایی، ج۱، ص ۴۷۲.
دیدگاهتان را بنویسید