حدیث روز

شهادت امام موسی کاظم علیه السلام

شهادت امام موسی کاظم علیه السلام سخنان گهربار حضرت امام موسی کاظم علیه السلام پس از معرفت، نماز، بهترین وسیله ی تقرب بنده به خدا است و پس از آن، نیکی به پدر و مادر و وانهادن حسد، خودبینی و فخرفروشی است. بالاترین عبادت پس از خداشناسی، انتظار فرج است. بدترین بندگان خدا کسی است […]

اشتراک گذاری
15 آذر 1400
32 بازدید
کد مطلب : 5969

/images/8947938760_4460029803.jpg

شهادت امام موسی کاظم علیه السلام


سخنان گهربار حضرت امام موسی کاظم علیه السلام

پس از معرفت، نماز، بهترین وسیله ی تقرب بنده به خدا است و پس از آن، نیکی به پدر و مادر و وانهادن حسد، خودبینی و فخرفروشی است.

بالاترین عبادت پس از خداشناسی، انتظار فرج است.

بدترین بندگان خدا کسی است که از ترس زبانش، هم نشینی او را خوش ندارند.

غضب، کلید شر است.

هر که به قدر دانه ای کبر در دل داشته باشد، به بهشت در نیاید.

دنیا مار را مانَد؛ برونی نرم و درونی زهرآگین دارد. خردمندان از آن بگریزند و کودکان، عاشقانه دست به سویش دراز کنند.

دنیا، آب دریا را مانَد؛ هر چه بیشتر نوشند، تشنه تر شوند تا آن جا که جان بر سر آن نهند.

تدبیر نیمی از زندگی است. محبت با مردم نیمی از خرد است. غصه ی زیاد، پیری آرد. شتاب زدگی همان تندخویی است.

احسان جز با سه شرط احسان نباشد؛ کوچک دانستن، نهان ساختن و تعجیل کردن. آن که احسان را کوچک خوش اخلاقی نیمی از زندگی است.

فروتنی در آن است که با مردم، چنان کنی که دوست می داری با تو همان گونه رفتار کنند.

هر کس عاشق دنیا شد، آخرت از دلش، رخت برمی بندد.

[ای فرزند!] از سستی و بی حوصلگی بپرهیز، زیرا این دو خصلت زیان بار، تو را از بهره مندی های دنیا و آخرت محروم می سازد.

ولادت

در بیست و هشتمین بهار هجرت که صفرالمظفر، هفتمین روز خود را سپری می کرد، ستاره ی تابناک دیگری در آسمان دیانت و ولایت درخشید.در این روز خجسته، زایران حرم الهی پس از شست و شوی جان و روان در زمزم توحید، آهنگ مدینه الرسول صلی الله علیه و آله کرده و به «ابوا» رسیده بودند. امام همام حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در این توقف گاه، پا به عرصه ی وجود نهاد و نور جمالش، جهان تیره و تاریک را روشن کرد.

امام کاظم علیه السلام و اقتدار دینی

در یکی از سال ها، هارون الرشید برای انجام اعمال حج به مکه رفت. اطرافیان خلیفه، مسجدالحرام را خلوت کردند و از طواف دیگران مانع می شدند. در این هنگام، امام موسی بن جعفر علیه السلام در کسوت مردی که لباس عادی به تن داشت، وارد شد و بدون توجه به امر و نهی اطرافیان خلیفه به طواف پرداخت. وی فرمود: «این جا مکانی است که خداوند، بین همه ی مردم از خلیفه و غیرخلیفه، تساوی برقرار کرده است». جالب این که امام علیه السلام در طواف، جلوتر از هارون قرارگرفت و هارون پشت سر امام، طواف را به جا آورد. هنگام بوسیدن حجرالاسود نیز امام پیش از هارون، حجر را استلام کرد. پس از پایان اعمال، هارون ـ که امام را نمی شناخت ـ گفت: «این اعرابی را نزد من بیاورید تا دلیل کارهایش را بازگو کند». هنگامی که به امام عرض کردند که هارون، او را خواسته است، امام علیه السلام فرمود: «من با او کاری ندارم. اگر او کار دارد، پیش من بیاید».

خورشید هفتمین

سلام بر امام کاظم علیه السلام ؛ گنجینه ی علوم الهی، امام برگزیدگان عالم، معدن وقار و عظمت، دارنده ی چشم های اشک بار و چشمه های سجده ی طولانی. سلام بر مولای هفتمین؛ اسوه ی حکمت و عدالت، مبارزه و پایداری و اراده و همّت. امام کاظم علیه السلام ؛ قلّه ی بلند شرافت، فضیلت و کرامت است. هنوز هم صدای رسایش، در سراسر تاریخ طنین انداز است. هنوز هم قامت مبارکش، به بلندای آسمان حقیقت است و در راستای عشق و تکریم والایی ها، به استواری صخره ها می ماند و شکوه کوهساران. به راستی! کدام تصویرگر، می تواند آن جبین مطهر را به تصویر درآورد و کدام شاعر می تواند قصیده سرای خورشید هفتمین باشد؟ او، باب الحوایج، معبد رازها و قبله ی نیازها و پناه نیازمندان و درماندگان است. او بزرگ مردی است که صبرش، طاقت از کف دشمن می ربود و حلمش، ستم گران را به خشم وا می داشت. سلام بر نام معطر و زیبایش. سلام بر مزار باصفایش و بر دستانش. آن گاه که برای نیایش و راز و نیاز، به درگاه یزدان می گشود.

شخصیت بی مانند

ابن حجر عسقلانی؛ دانشمند اهل تسنن و شیخ سلیمان قندوزی می نویسند:

«موسی کاظم، وارث علوم و ارزش های پدر و دارای فضل و کمال او بود. موسی بن جعفر در پرتو عفو، گذشت و بردباری فوق العاده ای که در رفتار با مردم نادان از خود نشان داد، کاظم لقب یافت. در زمان او، هیچ کس در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه ی او نمی رسید».

شهرت علمی

شهرت علمی امام موسی کاظم علیه السلام در زمان خلافت مهدی عباسی، بالا گرفت. وی چون ماه تمام در آسمان فضیلت و تقوا و دانش و رهبری می درخشید. مردم گروه گروه، پنهانی بدو روی می آورند و عطش معنوی خویش را به وسیله آن سرچشمه ی فیض ازلی فرو می نشاندند.

جاسوسان مهدی عباسی، این همه را بدو گزارش کردند. مهدی بر خلافت خویش بیم ناک گردید. بنابراین، دستور داد امام را از مدینه به بغداد آورند و زندانی کنند.

شاگردان دانشمند

امام موسی بن جعفر علیه السلام افزون بر این که با اقشار گوناگون جامعه، راویان حدیث و جویندگان دانش اهل بیت علیهم السلام ارتباط سودمندی برقرار کرده بود، شاگردان ویژه ای را پرورش داد که هر کدام از معرفت و حکمت بهره مند بودند.

شیخ طوسی(ره) شاگردان مکتب امام کاظم را ۲۷۲ نفر و نویسنده ی کتاب شریف «حیات الامام موسی بن جعفر علیه السلام » تعداد آنان را ۳۱۹ نفر معرفی کرده و به تفصیل، نام برده است. در میان شاگردان امام کاظم علیه السلام ، چهره های درخشان و شخصیت های بزرگ علمی مانند هشام بن حکم، هشام بن سالم، علی بن یقطین، ابن عمیر و یونس بن عبدالرحمن به چشم می خورند.

امام کاظم علیه السلام در زندان مهدی عباسی

هرچند مهدی عباسی، فعالیت های امام کاظم علیه السلام را مراقبت می کرد، ولی هم چنان از محبوبیت روزافزون آن حضرت، هراس داشته، بنابراین، به حاکم مدینه دستور داد تا امام موسی بن جعفر علیه السلام را دستگیر کند و به بغداد بفرستد. مهدی عباسی امام کاظم علیه السلام را برای مدتی کوتاهی در زندان بغداد نگه داشت. سرانجام به دلیل مصلحت سیاسی و خوف از شورش عمومی، ایشان را از زندان رها کرد.

تشویق به مبارزه ی منفی

امام کاظم علیه السلام برای این که نامشروع بودن خلافت عباسی را بازگو کند، پیروانش را از کم ترین همکاری با آن نظام باز می داشت. امام علیه السلام به صفوان بن مهران جمّال فرمودند: «همه ی کارهای تو نیکو و زیباست، جز این که شترانت را به هارون کرایه می دهی». صفوان عرض کرد: «من شترهایم را برای لهو و صید و امثال آن به وی کرایه نمی دهم، بلکه [هارون] تنها برای سفر حج، این کار را انجام می دهد».

حضرت فرمود: «آیا دوست داری آن ها تا پایان مدت کرایه و پس دادن شترانت، زنده بمانند». صفوان گفت: «آری!» امام فرمود: «هر کس بخواهد آن ها زنده بمانند، در صف آنان قرار می گیرد و هر کس که از آنان باشد، وارد جهنم می شود». پس از آن، صفوان، همه ی شتران خود را فروخت.

تلاش اقتصادی

امام کاظم علیه السلام در زمینی که متعلق به شخص خودش بود، کار می کرد. کسی او را در حالی که در اثر کار و زحمت، عرق می ریخت، دید و گفت: «شما که امام هستید، چرا این گونه کارها را به عهده ی دیگران نمی گذارید؟».

امام فرمودند: «چرا به عهده ی دیگران بگذاریم؟ افرادی که از من بهتر بودند، همواره از این کارها می کردند». آن مرد پرسید: «چه کسانی؟» امام فرمود: «رسول خدا و امیرالمؤمنین علی علیه السلام و همه ی پدران و اجدادم. به طور کلی، کار و فعالیت در زمین از سنت های پیامبران و اوصیای پیامبران و بندگان شایسته ی خداوند است».

دستور خدا را اجر کنیم

روزی امام کاظم علیه السلام دید که هارون نسبت به شخصی فوق العاده خشمگین شده و به دلیل عصبانیت زیاد دستور داد او را سه بار مجازات کنند. امام فرمود: «اگر برای خدا خشمگین می شوی، بیش از خود او خشم مگیر و گنه کاران را بیش از حد مقرر، مجازات مکن».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *