مختصری اززندگانی امام هادی علیهالسلام
مختصری اززندگانی امام هادی علیهالسلام حضرت امام ابوالحسن على النقى الهادى علیه السلام ، پیشواى دهم شیعیان ، در نیمه ذى الحجه سال ۲۱۲ هجرى در اطراف مدینه در محلى به نام «صریا»(۱)به دنیا آمد. پدر گرامیش حضرت جوادالائمه و مادرش بانوى فضیلت و تقوى سمانه مغربیه بود(۲). امام هادى علیه السلام درباره این بانوى بزرگوار […]
مختصری اززندگانی امام هادی علیهالسلام
حضرت امام ابوالحسن على النقى الهادى علیه السلام ، پیشواى دهم شیعیان ، در نیمه ذى الحجه سال ۲۱۲ هجرى در اطراف مدینه در محلى به نام «صریا»(۱)به دنیا آمد. پدر گرامیش حضرت جوادالائمه و مادرش بانوى فضیلت و تقوى سمانه مغربیه بود(۲). امام هادى علیه السلام درباره این بانوى بزرگوار چنین فرمود: مادرم عارف به حق بود و اهل بهشت است . شیطان سرکش به او نزدیک نمى شود و خداوند حافظ و نگهبان اوست و او در زمره مادران صدیقین و صالحان قرار دارد(۳). کنیه آن حضرت ابوالحسن است که به آن حضرت ابوالحسن ثالث (سوم ) نیز گفته مى شود. در اصطلاح اهل حدیث و راویان شیعه ابوالحسن به طور مطلق حضرت امیرالمؤ منین على بن ابى طالب علیهماالسلام است و ابوالحسن اول حضرت امام موسى کاظم علیه السلام و ابوالحسن ثانى (دوم ) حضرت امام رضا علیه السلام است .گاهى آن حضرت را نجیب، عالم ، فقیه ، ناصح ، طیب ، و مؤ تمن، مى گفتند. که مشهورتر از همه هادى و نقى است .چون آن حضرت و فرزندش امام حسن علیه السلام در سامرّا سکنى فرمودند و در محله عسکر بدین سبب آن بزرگواران به آن مکان منسوب شدند و عسکرى نام گرفتند. (۴) امام دهم در خانه اى دیده به جهان گشود که فضاى آن آکنده از معنویت و اخلاص و بندگى خدا بود. محیط زندگى امام هادى علیه السلام از نظر سیاسى و فرهنگى از ویژگى خاصى برخوردار بود. دستگاه خلافت عباسى پدر گرامیش را تحت فشار گذاشته بود، از این رو امام هادى علیه السلام از همان خردسالى با ترفندها و سیاست بازى هاى حاکمان ستمکار و رسالت سنگینى که پیشوایان حق در قبال آنان به عهده دارند، آشنا بود و خود را براى پذیرش مسؤ ولیت امامت در شرایطى مشابه دوران پدرش آماده مى ساخت . حضرت امام هادى علیه السلام در سال ۲۲۰ هجرى ، پس از شهادت پدر گرامیش ، بر مسند امامت نشست و در این هنگام هشت ساله بود. مدت امامت آن بزرگوار ۳۳ سال و عمر شریفش ۴۱ سال و چند ماه بود و در سال ۲۵۴ در شهر سامراء به شهادت رسید.(۵)
خلفاى معاصر
امام هادى علیه السلام در ایام خود با هفت تن از خلفاى عباسى : مامون ، معتصم ، واثق ، متوکّل ، منتصر، مستعین و معتز معاصر بوده است . پیش از امامت با مامون و معتصم برادر مامون ، در سال هاى امامت با ادامه حکومت معتصم و نیز با واثق پسر معتصم و متوکل برادر واثق و منتصر پسر متوکل و مستعین پسرعموى منتصر و معتز پسر دیگر متوکل ، معاصر بود.در عهد معتصم ، سال ۲۲۰ بود که پدر بزرگوارش در بغداد با سم شهید شد.حضرتش در مدینه بود و به امر خدا و معرفى امامان گذشته به امامت رسید و به نشر تعالیم دینى مى پرداخت تا زمان متوکّل فرارسید.متوکّل در سال ۲۴۳ در اثر سعایت هایى که کرده بودند، به یکى از امراى دولت خود ماءموریت داد که آن حضرت را از مدینه به سامرّا – که آن روز پایتخت و عاصمه خلافت بود – جلب کند و نامه اى مهرآمیز با کمال تعظیم (!!) به آن حضرت نوشت و تقاضاى حرکت و ملاقات نمود.(۶)البته پس از ورود آن حضرت به سامرّا، در ظاهر اقداماتى به عمل نیامد. ولى در عین حال آنچه مى توانست در فراهم آوردن وسایل اذیت و هتک آن حضرت کوتاهى نمى کرد و بارها به منظور قتل یا هتک ، امام را احضار کرده و به امر وى خانه اش را تفتیش نمودند.امام هادى علیه السلام به شکنجه و آزار متوکّل صبر مى فرمود تا آن خلیفه نابه حق در گذشت . و پس از وى ، منتصر، مستعین و معتز روى کار آمدند و به دسیسه معتز، آن حضرت مسموم و شهید شد.و در خانه خود به خاک سپرده شد.(۷)نقش خاتم آن حضرت علیه السلام الله ربى و هو عصمتى من خلقه بود. انگشتر دیگرى داشت که در آن نقش بود حفظ العهود من اخلاق المعبود.
سید بن طاووس رحمه الله روایت کرده که جناب عبدالعظیم حسنى گوید: حضرت امام محمد تقى علیه السلام این حرز را براى پسرش حضرت امام على النقى علیه السلام آنگاه که آن حضرت کودک بوده و در گهواره جاى داشت نوشت و او را تعویذ مى کرد و آن حضرت این تعویذ را به اصحاب خود امر مى کرد و آن حرز چنین است :بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظیم . اللهم رب الملائکه و الروح .تمام این تعویذ در ((مهج الدعوات )) آمده است و تسبیح آن حضرت هم این گونه بود:سبحان من هو دائم لا یسهو، سبحان من هو قائم لا یلهو، سبحان من هو غنى لا یفتقر، سبحان الله و بحمده(۸).
پی نوشت ها:
۱.مى گویند صریا را حضرت امام موسى کاظم علیه السلام تاسیس کرده بود.
۲.اعلام الورى ، ص ۳۵۵؛ ارشاد مفید، ص ۳۰۷؛ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۱۴.
۳.بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۱۳.
۴.دلائل الامـامـه ، ص ۲۱۶؛ مـنـتـهـى الآمـال ، فـصـل اول از حالات حضرت .
۵.بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۴.
۶. ارشاد مفید، ص ۳۰۷ – ۳۱۳؛ اصول کافى ، ج ۱، ص ۵۰۱؛ فصول المهمّه ، ص ۲۶۱؛ تذکره الخواص ، ص ۳۵۹؛ مناقب ابن شهرآشوب ، ج ۴، ص ۴۱۷؛ اثبات الوصیه ، ص ۱۷۶؛ تاریخ یعقوبى ، ج ۳، ص ۲۱۷.
۷. اعلام الورى ، ص ۳۵۵؛ تتمه المنتهى ، ص ۲۱۸ – ۲۵۱.
۸. منتهى الآمال ، بخش زندگانى امام هادى علیه السلام .
دیدگاهتان را بنویسید