معیارهای درستی داستانهای تشرفات قسمت دوم
معیارهای درستی داستان های دیدار با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قسمت دوم نویسنده: حسن ملایی(۱) د) وارستگی از شهرت طلبی انگیزه روی آوردن برخی افراد به ظواهر دینی و مذهبی و از جمله نقل حکایات دیدار، کسب شهرت و محبوبیت در میان مردم است و چه وسیله ای بهتر از ادعای […]
معیارهای درستی داستان های دیدار با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قسمت دوم
نویسنده: حسن ملایی(۱)
د) وارستگی از شهرت طلبی
انگیزه روی آوردن برخی افراد به ظواهر دینی و مذهبی و از جمله نقل حکایات دیدار، کسب شهرت و محبوبیت در میان مردم است و چه وسیله ای بهتر از ادعای دیدار و تقرب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؟
گاه این افراد چنان برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سینه چاک کرده و از عشق او دم می زنند که مردم گمان می کنند کسی عاشق تر از آن ها نسبت به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود ندارد و بعضی در این کار واقعاً استاد هستند. در طول تاریخ اسلام، بسیاری از حکم رانان ستم گر ملت اسلام، برای تثبیت موقعیت خود از حربه انتساب دروغین به شخصیت های بزرگ اسلام استفاده کرده اند. لذا از آن جا که این امر، برای جامعه اسلامی خطرناک بوده و آن را دچار سطحی گرایی و قشری گرایی می کند، در سیره و سخن معصومان علیهم السلام از توجه به افرادی که تنها به ظواهر دین بسنده نموده و نزد مردم تظاهر به نمادهای دینی می کنند، به شدت نهی شده است.
امام رضا علیه السلام فرمود:
منْ شهرَ نفسَهُ بالعِبادهِ فاتّهموهُ علی دینِه فإنّ اللهَ عزّ و جلّ یکرَهُ شُهرهَ العبادهِ(۶۰)؛
کسی را که با اعمال عبادی، خود را نزد مردم مشهور می کند، در دین داری[صادقانه] متهم کنید[ و او را در دینش پاک و بی غل و غش ندانید]؛ زیرا خداوند عزوجل، شهرت به عبادت را مبغوض می دارد.
از همین رو در متون فقه اسلامی، بخشی به نام استحباب العباده فی السرّ(مستحب بودن عبادت در پنهان) آمده است و حتی خود ائمه علیهم السلام به رعایت این امر مقیّد بودند. امامان معصوم علیهم السلام همواره می کوشیدند اعمالی که از شعایر و ظواهر اسلامی هست را به گونه ای به جا آورند که باعث شهرت و خودنمایی در بین مردم نشود. برای مثال یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام به نام حلبی درباره تعداد زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام از ایشان پرسید و ایشان فرمود:« یک بار در سال؛ زیرا من از شهرت اکراه دارم.»(۶۱) بنگرید امام صادق علیه السلام چگونه حتی درباره زیارت قبر امام حسین علیه السلام فرمایشی حکیمانه می فرماید که برای همه ما جای تأمل و تبعیت است.
صرف نظر از این که ریا و خودنمایی به وسیله ادعای دیدار با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باعث شرک به خدا و نابودی اعمال شخص مدعی می شود، فضای فکری جامعه اسلامی را نیز مشوش و زمینه تضعیف بنیادهای اعتقادی و ضررهای مادی و معنوی آن ها را فراهم می کند. از این رو اطمینان به عدم شهرت طلبی ناقل دیدار، بسیار مهم است و اگر چه تشخیص این ویژگی مذموم، کار دشواری است، اما اهمیت حفظ باورهای دینی، لزوم تحقیق در این باره را اجتناب ناپذیر می نماید.
هـ (یقین محوری، نه ظن گرایی)
از دیگر نشانه های درستی خبر گوینده حکایت، یقین محوری او و پرهیز از گمانه زنی و تبعیت از ظن در زندگی است. ناقل خبر نباید کسی باشد که در زندگی خویش دائماً بر پایه ظن و گمان عمل می کند؛ زیرا صریح قرآن کریم است که:
« و لا تَقْفُ ما لیسَ لکَ بهِ علمٌ»(۶۲)
چیزی را که بدان علم نداری دنبال مکن!
و دلیل این دستور نیز آن است که:
«و إنّ الظّنّ لا یُغنی منَ الحقّ شیئاً»(۶۳)
گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودی نمی رساند.
بزرگ ترین مشکل انسان ها در رسیده به سعادت آن است که در امور مهم زندگی خود به گمان خویش اعتماد نموده و برای رسیدن به علم درباره چیزی تلاش نمی کنند و از همین ناحیه نیز آسیب های بسیاری می بینند. بدون تردید اگر ریشه بسیاری از گرفتاری ها مورد بررسی قرار گیرد، معلوم خواهد شد علت اصلی آن ها پیروی بی جهت از ظن و گمان بوده است. در بسیاری از باورهای غلط انسان ها که پایه اعمال و جهت گیری های رفتاری آن هاست، ظن و حدس، عامل بسیار مؤثری است و زمینه بسیاری از خرافات را نیز باید در همین آفت جست و جو نمود. قرآن کریم نیز همین عامل را یکی از علل اصلی کفر و نپذیرفتن عقاید دینی و سخنان الهی توسط کفار می داند و تنها پشتوانه و دلیل کفرشان را چنین معرفی می کند:«ذلک ظنُّ الذین کَفَروا»(۶۴)
با مطالعه برخی از داستان های دیدار، با کمی دقت می توان ردپای توهم و خیال پردازی ناقل حکایت را به برخی مشاهده نمود. البته علت اصلی این مشکل در دست نداشتن معیارهایی است که بتوان با استناد به آن ها حقیقتی بودن یک دیدار را محک زد. از همین روست که حکایت کننده قضایای ملاقات باید به مسائل و معارف دین آگاهی داشته باشد تا بتواند رخدادهای واقعی را از خیالی تشخیص بدهد؛ وگرنه اگر کسی به معیارهای دینی ناآگاه باشد، نه تنها به تقویت باور به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کمکی نخواهد کرد، بلکه جاهلی خواهد بود که به فرمایش پیامبراسلام صلی الله علیه و آله و سلم، از آفات دین و ضربه زنندگان به آن خواهد بود.(۶۵)
به راستی کسی که ملاک های تشخیص را ندارد، چطور می تواند بفهمد که شخص رؤیت شده، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است یا- نعوذ بالله- شیطانی که خود را به نام او معرفی می کند. ممکن است کسی بگوید شیطان که – نعوذ بالله- نمی تواند به چهره امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف درآید! پاسخ این است که آیا مگر شخص دیدارکننده قبلاً امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیده است تا بتواند ایشان را شناسایی کند؟
نکته دیگر آن است که در بعضی تشرفات، ممکن است شخص دیدارکننده، یکی از موالیان حضرت و پیک ایشان که از شأن و منزلت والا و چهره با معنویتی برخوردار بوده را دیده باشد و گمان کند که ایشان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. از این رو، در بین افرادی که مطمئن هستیم مشرف به دیدار با حضرت شده اند، کسانی را می بینیم که یا خود از علمای متقی بوده اند یا این که اگر عالم دینی نبوده اند، لااقل دستشان در دست عالم دینی بوده است. بنابراین ادعای کسی که نه خود عالم دینی است و نه مقلد و مرتبط با ایشان، پذیرفتنی نیست و اگر نگوییم او دروغ گو است، باید بگوییم حتماً در حکایت خویش اشتباه نموده است.
و) رازداری و مدیریت زبان
یکی از آسیب هایی که در میان برخی شیعیان مشاهده می شود آن است که برخی از روی سادگی و غفلت، هر قضیه ای را می شنوند، برای دیگران بازگو می کنند، در حالی که مجاز به این امر نیستند. این سفارش پیامبراسلام صلی الله علیه و آله و سلم است که فرمود:
کَفی بالمَرء کذِباً أنْ یُحدّث بکُلّ ما سَمعه(۶۶)؛
برای دروغ گویی مرد، همین بس که هر چه بشنود بگوید.
اگر کسی توفیق تشرف به خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را یافت، نباید هم چون وقایع روزمره دیگری که برایش رخ می دهد به راحتی آن را برای دیگران بازگو کند. انسان مؤمن و مسلمان، اهل اندیشه است؛ او دروغ نمی گوید، اما هر کلام راستی را بر زبان نمی آورد، مگر این که در بیانش حکمت و مصلحتی نهفته باشد. بعضی امور هستند که گرچه حقیقت دارند، اما مخفی نمودن آن ها در برخی شرایط لازم است. درنگ و تأمل در حکایات شنیده شده و کتمان آن چه گفتنش شایسته نیست، از علایم صادقان است، به گونه ای که امیرالمؤمنین علیه السلام در اهمیت آن فرمود:
لا تک صادقاً حتی تکتم بعض ما تعلم(۶۷)؛
راست گو نخواهی بود، مگر این که برخی از دانسته هایت را پنهان نمایی.
مسئله غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یکی از همان حقایق و اسراری است که امام صادق علیه السلام درباره آن فرمود:
إنّ هذا الامرَ امرٌ منْ امرِ اللهِ و سرُّ من سرّ اللهِ و غیبٌ من غیبِ الله(۶۸)؛
و رؤیت ایشان حتی در زمان غیبت صغرا نیز به صورت رازی بوده که افراد موظف بودند همانند امانتی گران بها از آن مراقبت کنند و این امانت داری، خود نشانه دیگری بر صداقت فرد است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
زمانی که امانت داری قوی گردد، صداقت افزون شود.(۶۹)
از این رو تقریباً همه قضایایی که از ناحیه بزرگوارانی در تشرف به خدمت آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل شده است، در زمان زنده بودن آن ها مطرح نشده است و این بدان جهت بوده که شخص دیدارکننده، به سبب در نظر گرفتن این نکته مهم، واقعه تشرف خویش را به صورت راز، مستور نگه داشته و تنها در موارد بسیار اندک، جریان تشرف برخی افراد، در زمان حیاتشان فاش شده است. بنابراین، نقل بی حد و مرز داستان های دیدار با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بدون اندک تأمل و درنگ در درستی آن ها و بدون تطبیق آن ها با معیارها، بهترین دلیل برای شک در صداقت گوینده آن است.
ز)ارائه برهان و کرامت
ارائه دلیل و برهان یکی دیگر از راه هایی است که ناقل دیدار می تواند به وسیله آن صداقت خویش را ثابت کند. این روش، روشی قرآنی است و در این کتاب آسمانی از کسانی که ادعایی دارند بارها خواسته شده که:
«قُلْ هاتوا بُرهانَکم إنْ کنتمْ صادقینَ»(۷۰)
بگو: اگر صادق هستید برهان بیاورید.
حتی انبیای معظم نیز برای اثبات نبوت خود از معجزه به عنوان دلیل حقانیت خویش استفاده نموده اند.
در مسئله تشرف به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وقوع کرامت، یکی از بارزترین مصادیق ارائه برهان است و جست و جو از آن می تواند در فهم صدق ملاقات به ما کمک کند. کرامت به امر خارق العاده و تعجب آوری گفته می شود که مقرون به ادعای نبوت نبوده و خداوند متعال آن برای اولیای الهی آشکار می سازد.(۷۱)بندگان مخلص خدا در اثر عبودیت و اطاعت او به درجه ای از ایمان و عشق الهی می رسند که گاهی اعمال و سخنانی غیبی از ایشان صادر می شود. به قول استاد شهید مطهری رحمه الله:
عشق، نفس را تکمیل و استعدادات حیرت انگیز باطنی را ظاهر می سازد. از نظر قوای ادراکی الهام بخش و از نظر قوای احساسی، اراده و عصمت را تقویت می کند و آن گاه که در جهت علوی متضاد می شود، کرامت و خرق عادت به وجود می آید.(۷۲)
نکته بسیار مهم در این جا آن است که هر کار عجیب و غریبی که از افراد مختلف صادر می شود کرامت به حساب نمی آید؛ زیرا چه بسا انجام دهنده آن مرتاضی باشد که یا اصلاً ایمان به خدا و رسول او و روز واپسین ندارد، یا این که از راه های حرام و غیرشرعی هم چون سِحر، به این قدرت رسیده باشد. بنابراین به صرف خارق العاده بودن یک عمل نمی توان به پاکی و صداقت شخص، رأی داد.
در بحث مدعیان دیدار با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز همین مطلب مطرح است و چه بسا فردی شیّاد با استفاده از امور نامشروع، دست به کارهای خارق العاده بزند تا بدین وسیله اعتمادها را به خود جلب نماید. در این صورت باید برای تمییز کرامت از غیر آن، خصوصیات فعل کرامت گونه و معیارهای تمییز آن از سحر و جادو را به درستی شناخت که این موضوع در کتاب های مربوطه به تفصیل بیان شده است.
دانستن این مطلب ضروری است که بسیاری از فرق هایی که برای تشخیص کرامت از سحر و جادو در این کتب ذکر شده، برای عامه مردم به سادگی قابل تشخیص نیست و اگر انجام دهنده عملی خارق العاده، خود را به دروغ و دغل، متشرع و اهل تقوا نشان دهد، ممکن است اعتماد بسیاری از مردم را به خود جلب نماید؛ به خصوص این که محبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای تأثیرپذیری سریع تر مردم زمینه مناسبی فراهم می کند. بنابراین به نظر می رسد در این موارد بهترین راه، مراجعه و مشاوره با علمای دین و پرهیز از خودسری و زودباوری است، چنان که یکی از علما در این باره می فرماید:
یشکل علی العوام الاهتداء الیه فعلیهم بمتابعه العلماء کی یشرق نورالحقیقه فی قلوبهم(۷۳)؛
[شناخت معجزه و کرامت] برای توده مردم مشکل است. از این رو لازم است از عالمان دین تبعیت کنند تا نور معرفت در دل هایشان بتابد.
تقدیم معیارهای درستی از حیث محتوا، بر ملاک های درستی از حیث گوینده داستان
آن چه باید در پایان بیان معیارهای درستی داستان های دیدار با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بدان اشاره نمود، این است که چه بسا در موردی ممکن است صداقت گوینده داستان با معیارهای داده شده محرز شود، اما محتوای حکایتی که بیان کرده است با معیارهای عرضه شده از حیث محتوا، سازگاری نداشته باشد و برای مثال توقیت و تعیین زمان ظهور از آن استنباط شود. حال تکلیف چیست و چه باید کرد؟
اطلاق دلایلی که برای اثبات معیارهای درستی از جهت محتوا بیان شد، این قدرت را دارد که حاکم بر دلایل و معیارهای صداقت افراد باشد و در صورت تعارض، معیارهای صدق محتوا بر صدق ناقل مقدم شود؛ زیرا مقصود اصلی، پی بردن به درستی حکایت دیدار بوده و تلاش برای دست یابی به صداقت گوینده حکایت، تنها راهی برای اطمینان به درستی محتوای حکایت بوده وگرنه خود آن غرض اصلی نبوده است. خلاصه کلام این که در این گونه موارد، معیارهای درستی محتوا اصالت داشته و هر حکایتی که این ملاک ها را نداشته باشد، مطرود است، حتی اگر ناقل آن در میان مردم به صدق و راستی شهره باشد. البته این امر بدان معنا نیست که لزوماً ناقل این داستان انسان دروغ گو و فریب کار قلمداد شود؛ بلکه در صورت اثبات صداقت او در زندگی، باید گفت این گوینده، در فهم داستان و آن چه که برایش رخ داده، دچار اشتباه شده است و کم نیستند راست گویانی که در مواردی اشتباه کنند.
نتیجه
از مجموع آن چه بیان شد، درمی یابیم با توجه به سوءاستفاده هایی که در قالب داستان های دیدار با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صورت گرفته است، لازم است این داستان ها با معیارهایی صداقت گوینده و محتوای داستان محک زده شده و معیارهای دوازده گانه ای چون عدم اثبات نیابت خاص، تضاد نداشتن با احکام الهی، داشتن مؤید از قرآن و سنت، عدم تعیین وقت دقیق ظهور و نیز ویژگی های شخصی ناقل داستان چون شجاعت، وارستگی از دنیا و شهرت طلبی، یقین محوری، رازداری و موارد ذکر شده دیگر مورد توجه قرار گرفته و در موارد تعارض معیارها نیز معیارهای درستی محتوا مقدم گردند تا آثار تربیتی که از طرح دیدارها با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مدنظر قرار گرفته، تحت تأثیر آفات و آسیب های آن قرار نگیرد.
منابع تحقیق:
۱. الامالی، محمد بن حسن طوسی، قم، دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
۲. الامالی، محمد بن علی بن بابویه صدوق، بی جا، انتشارات کتاب خانه اسلامی، ۱۳۶۲ش.
۳. الامالی، محمد بن محمد بن نعمان مفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
۴.انیس الموحدین، مهدی نراقی، تبریز، بی جا، ۱۳۹۴ق.
۵.بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق.
۶.تحف العقول، حسن بن شعبه حرّانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، ۱۴۰۴ق.
۷. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
۸.جاذبه و دافعه علی علیه السلام، مرتضی مطهری، تهران، صدرا، بی تا.
۹.الخصال، محمد بن علی بن بابویه صدوق، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.
۱۰.در انتظار خورشید، قنبرعلی صمدی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۵ش.
۱۱.رجال الکشّی، محمد بن عمر کشّی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
۱۲. علل الشرایع، محمد بن علی بن بابویه صدوق، قم، مکتبه داوری، بی تا.
۱۳. العین، خلیل بن احمد فراهیدی، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۱۱ق.
۱۴.غررالحکم و دررالحکم، عبدالواحد تمیمی آمدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
۱۵.الغیبه، محمد بن ابراهیم نعمانی، تهران، مکتبه الصدوق، ۱۳۹۷ق.
۱۶.الغیبه، محمد بن حسن طوسی، قم، مؤسسه معارف اسلامی، ۱۴۱۱ق.
۱۷.الفروق اللغویه، ابوهلال عسکری، قم، مکتبه بصیرتی،۱۴۱۰ق.
۱۸.فرهنگ جامع نوین، احمد سیاح، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۴ش.
۱۹.الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ش.
۲۰.کامل الزیارات، جعفر بن محمد ابن قولویه، نجف، انتشارات مرتضویه، ۱۳۵۶ق.
۲۱.کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، تبریز، مکتبه بنی هاشمی، ۱۳۸۱ق.
۲۲. کمال الدین و تمام النعمه، محمد بن علی بن بابویه صدوق، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
۲۳.لسان العرب، جمال الدین محمد ابن منظور، بیروت، دارالصادر، چاپ اول، ۲۰۰۰م.
۲۴.لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، تهران، روزنه، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
۲۵.مبانی معرفتی مهدویت، اصغر طاهرزاده، اصفهان، گروه فرهنگی المیزان، ۱۳۸۶ش.
۲۶.المصباح المنیر، احمد بن محمد قیومی، قم، دارالهجره، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
۲۷.معجم مقاییس اللغه، زکریا ابن فارس، بی جا، الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
۲۸.المعجم الوسیط، ابراهیم انیس، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۴۱۲ق.
۲۹.المفردات فی غریب القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، بی جا، مکتبه الرضویه، بی تا.
۳۰. مهدی منتظر، محمدجواد خراسانی، قم، نورالاصفیاء، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
۳۱.میزان الحکمه، محمد ری شهری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۳۲.نورالثقلین، عبدعلی بن جمعه عروسی حویزی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
۳۳.نهج البلاغه، محمد بن حسین سیدرضی، قم، دارالهجره، بی تا.
۳۴.الوافی، ملامحسن فیض کاشانی، اصفهان، کتاب خانه امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام، ۱۴۰۶ق.
۳۵.وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق.
پینوشتها:
۱. پژوهش گر گروه علوم تربیتی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت).
2. «عن ابی جعفر علیه السلام فی قول الله عزوجل:«یا ایُها الذین آمنوا اطیعوا اللهَ و أطیعوا الرسّولَ و اولی الامْر منکم»قال: الائمه من ولد علی و فاطمه علیهما السلام الی ان یقوم الساعه»(تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص ۴۹۹).
3. «فسئلوا اهلَ الذّکر إنْ کنتمْ لا تعْلمون»(سوره نحل، آیه ۴۳):قال امیرالمؤمنین علیه السلام:« و الله انا لنحن اهل الذکر، نحن أهل العلم، نحنُ معدن التأویل و التنزیل»(تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص ۱۰۹).
4. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:« و الذی بعثنی بالحق بشیراً، لیغیبن القائم من ولدی».(کمال الدین و تمام النعمه،ج۱، ص ۵۱).
5.«یا علی بن محمد السمری… فاجمع امرک… فقد وقعت الغیبه التامه، فلا ظهور الا بعد اذن الله تعالی ذکره…»(الغیبه للطوسی، ص ۳۹۶).
6.«اما الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم»(وسائل الشیعه، ج۲۷، ص ۱۴۰).
7.چنان که رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم پیش بینی فرموده بودند:« مهدی امتم پس از غیبتی طولانی و حیرتی که باعث گمراهی[ عده ای خواهد گردید] ظاهر خواهد شد.»(کشف الغمه، ج۲، ص ۵۱۰).
8. امام صادق علیه السلام در ضمن حدیثی فرمود:« هو المنتظر و هو الذی یشک الناس فی ولادته منهم من یقول إذا مات ابوه فلا خلف له و منهم من یقول هو حمل و منهم من یقول هو غائب و منهم من یقول ما ولد و منهم من یقول قد ولد قبل وفاه ابیه بسنتین»(الغیبه الطوسی، ص ۳۳۳).
9.رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:« و الذی بعثنی بالحق بشیراً لیغیبن القائم من ولدی بعهد معهود الیه من حتی یقول اکثرالناس ما لله فی آل محمد حاجه»(کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص ۵۱).
10.الکافی، ج۱، ص ۴۳.
11.غررالحکم و دررالکلم، ص ۶۴.
12.مقاییس اللغه؛ المفردات فی غریب القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل ماده رأی.
13.لغت نامه دهخدا، ذیل ملاقات.
14.کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص ۳۵۱.
15.لغت نامه دهخدا، کلمه ربط و ملاقات. و نیز نک: به فرهنگ لغات، ذیل ماده ربط.
16.نک: در انتظار خورشید.
17.کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص ۵۱۶.
18.در انتظار خورشید، ص ۲۳۶.
19.لسان العرب، ذیل ماده شهد.
20. مقاییس اللغه، ذیل ماده شهد.
21. الفروق اللغویه.
22. سوره سجده، آیه ۶.
23.المفردات، ذیل ماده عیب.
24.«و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر[ خود] احسان کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سال خوردگی رسیدند به آن ها[ حتی ] اف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آن ها سخنی شایسته بگوی.»(سوره اسراء، آیه ۲۳).
25.کمال الدین، ج۲، ص ۳۵۰.
26.الغیبه للنعمانی، ص ۱۶۳.
27.نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷.
28.مهدی منتظر، ص ۹۴.
29.الغیبه للنعمانی، ص ۱۶۳.
30.کمال الدین و تمام النعمه،ج۲، ص ۳۵۰.
31.برای مطالعه بیش تر، نک: بقیه الله، تألیف استاد محمد شجاعی و نیز مبانی معرفتی مهدویت نوشته استاد اصغر طاهرزاده.
32. مبانی معرفتی مهدویت، ص ۶۹.
33.رجال الکشی، ص ۲۲۴.
34.الکافی، ج۱، ص ۶۷.
35.همان، ص ۶۹.
36.همان، ص ۵۰.
37.«إنا اهلُ بیتٍ لا نُوقّت»(الغیبه للنعمانی، ص ۲۸۹).
38.الکافی، ج۱، ص ۳۶۸.
39.الغیبه للطوسی، ص ۲۹۰.
40.العین؛ لسان العرب، ذیل ماده صدق.
41.التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل ماده صدق.
42.الامالی، ص ۲۸۳.
43.غررالحکم، ص ۸۹.
44.الامالی، ص ۳۰۳.
45.الوافی، ص ۷۸.
46.نهج البلاغه، حکمت ۴۴.
47.الخصال، ج۱، ص ۲۷۱.
48.فرهنگ جامع نوین، ذیل کلمه مروه.
49.مصباح المنیر، ذیل کلمه المروه.
50.غررالحکم، ص ۲۵۸.
51.تحف العقول، ص ۲۳۵.
52.میزان الحکمه، ج۹، ص ۱۱۱.
53.غررالحکم، ص ۲۵۸.
54. همان، ص ۳۸۴.
55.همان، ص ۳۹۱.
56.همان، ص ۳۸۴.
57.همان، ص ۲۱۹.
58.همان، ص ۲۹۵.
59.میزان الحکمه، ج۵، ص ۵۵۲.
60.الامالی، ص ۶۴۹.
61.کامل الزیارات، ص ۲۹۴.
62.سوره اسراء، آیه ۳۶.
63.سوره نجم، آیه ۲۸.
64.سوره ص، آیه ۲۷.
65.«آفه الدین ثلاثه: فقیه فاجر و امام جائر و مجتهد جاهل»(میزان الحکمه، ج۳، ص ۳۷۷).
66.الغیبه للطوسی، ص ۵۳۵.
67.بحارالانوار، ج۷۵، ص ۸.
68.علل الشرائع، ج۱، ص ۲۴۶.
69. غررالحکم، ص ۲۵۱.
70.سوره بقره، آیه ۱۱۱.
71. المعجم الوسیط، ذیل ماده کرم.
72.جاذبه و دافعه علی علیه السلام، ص۵۰.
73.انیس الموحدین، ص ۷۷.
دیدگاهتان را بنویسید