ویژه نامه رحلت حضرت معصومه سلام الله علیها
برگی از دفتر زندگانی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
درخشان ترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت، فاطمه کبری فرزند پاکیزه موسی بن جعفر(ع) است. حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) هر دو از یک مادر به نام «نجمه» (ستاره)متولد شده اند. در کتابهای تاریخی برای مادر حضرت ده نام و لقب ذکر شده است که عباتند از: نجمه، تکتم، خیزران مرسیه، اروی، ام البنین، طاهره، سکن،سمانه، شقرا، صقر. مؤلف «مستدرک سفینه البحار» در تعیین سال ولادت حضرت معصومه(ص) می نویسد: «فاطمه المعصومه المولوده فی غره ذی القعده سنه ۱۷۳؛ فاطمه معصومه در اول ذیقعده ۱۷۳هجری دیده به جهان گشود.» نویسنده تاریخ قم تنها به سال وفات (۲۰۱ ه. ق) حضرت معصومه(س) اشاره کرده است. برخی دیگر از متاخرین، دهم ربیع الثانی را روز ارتحال آن حضرت ذکر کرده اند.
تاریخچه هجرت حضرت معصومه سلام الله علیها
هجرت امام رضا(ع) از مسیر بصره، اهواز و فارس به مرو صورت گرفت؛ در حالی که، هجرت حضرت فاطمه معصومه(س) یک سال پس از آن، از مسیر دیگری انجام شد. حسن بن محمد بن حسن قمی می نویسد: «از سادات حسینیه از فرزندان موسی بن جعفر(علیهما السلام) که به قم آمدند فاطمه دختر موسی بن جعفر(علیهما السلام) بود. چنین گویند بعضی از مشایخ قم که چون امام علی بن موسی الرضا(علیهما السلام) را از مدینه بیرون کردند تا به مرو رود از برای عقد بیعت به ولایت عهد برای او فی سنه ماتین،خواهر او فاطمه بنت موسی بن جعفر(علیهم السلام) در سنه احدی و ماتین به طلب بیرون آمد چون به ساوه رسید، بیمار شد. پرسید که میان من و میان شهر قم چقدر مسافت است؟ او را گفتند که ده فرسخ است. خادم خود را بفرمود تا او را بردارد و به قم برد. خادم او را به قم آورد…»
اقامت گاه حضرت معصومه سلام الله علیها در قم
سرای «موسی بن خزرج» که حضرت معصومه (س) چند صباحی در آنجا به سر برد، به مدرسه معروف «ستیه» است. این سرا در محله «میدان میر» وسط شهر قم در یکی از محله های قدیمی بود و عبادتگاه آن حضرت به نام «بیت النور» در وسط آن، قرار داشت. موسی بن خزرج پس از رحلت آن بانوی گرانقدر، محراب ایشان را به همان حال باقی گذارد، و دیگر نقاط خانه خویش را نیز به احترام ایشان، مسجد کرد .اصل محراب فاطمه معصومه(س) که در نزد عوام به «تنور» مشهور است تاکنون پابرجاست و مردم از قدیم الایام تاکنون برای تیمن و تبرک و خواندن زیارت و دعا بدان جا می روند. محراب مزبور که غرفه کوچکی بیش نبوده، تجدید بنا شده و به صورتی زیبا در آمده است. و در کنار آن، مدرسه ای برای طلاب علوم دینی ساخته شده که به «مدرسه ستیه» معروف است.
فضائل حضرت معصومه سلام الله علیها
بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. و گستردگی آن با جمله بلند: «ولسوف یعتیک ربک فترضی» بیان گردیده است. همانا دو تن ازبانوان خاندان رسول مکرم شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند همه اهالی محشر را فراگیرد:
۱-خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
۲-شفیعه روزجزا، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها.
در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا سلام الله علیها همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج پیک وحی طاقه ابریشمی از جانب پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمد(ص) قرار داد.» باکلک تقدیر نقش بسته بود. این حدیث از طریق اهل سنت نیز آمده است. بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگی شفاعت، هیچ کس و حداقل هیچ بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه دخت موسی بن جعفر سلام الله علیها نمی رسد، که امام به حق ناطق، حضرت جعفر صادق(ع) در این رابطه می فرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنه باجمعهم : با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»
کرامات حضرت معصومه سلام الله علیها
محدث قمی در فوائد رضویه در شرح حال ملاصدرا می نویسد: «ایشان به جهت برخی از ابتلائات از محل اقامت خود (شیراز) به به قریه ای از قرای قم به نام کَهَک در چهار فرسخی قم مهاجرت کرد که عش آل محمد است و حرم اهل بیت علیهم السلام. هنگامی که برخی مطالب علمی بر او مشکل می شد از کَهَک به زیارت حضرت سیده جلیله، فاطمه بنت موسی بن جعفر علیهم السلام مشرف می شد و از آثار فیض آن حرم مطهر بر او افاضه می شد و مشکلش حل می گردید». آیت الله فاضل لنکرانی نیز یکی از این نوع کرامت های حضرت فاطمه معصومه علیها السلام را که برای خودش روی داده این گونه نقل می کند: «موضوعی برای من پیش آمد که مربوط به سال ها قبل است. من هر وقت به این آیه شریفه«…إِنَّما یریدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً» می رسیدم این سؤال در ذهنم می آمد. این مطلب سال ها ذهن مرا مشغول کرده بود و به صورت یک مشکل علمی در آمده بود تا آن که متوسل به حضرت معصومه علیها السلام شدم. بعد از این که زیارت را خواندم، عرض کردم: من امروز آمده ام و هیچ حاجتی مثل پول و منزل و…ندارم. فقط یک حاجت دارم و آن این است که در فهم آیه تطهیر مورد عنایت شما واقع شوم. آیه تطهیر را درست بفهمم و بنویسم و حل مشکل کنم. بعد آمدیم و شروع کردیم به نوشتن آیه تطهیر. یک مسائلی و یک مطالبی به برکت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام برای ما روشن شد که اگر پنجاه سال دیگر درس می خواندیم آن مطالب برای ما روشن نمی شد.
در حریم نور
سلام می کنم به تو ای دختر فرستاده خدا، ای دختر فاطمه و خدیجه، ای دختر پیشوای مومنان، ای دختر حسن و حسین، ای دختر سرپرست الهی امت، ای خواهر سرپرست الهی امت، ای عمه سرپرست الهی امت، ای دختر موسی بن جعفر؛ و پیشکش تو باد مهر و افزون بخشی خداوند! سلام می کنم به تو و امید می ورزم که خدا ما و شما را در بهشت به هم بازشناساند و ما را در میانه شما برانگیزاند و در آن آبگیر که از آنِ پیام آورشماست، ما را بار دهد و به آن جام که از آن هموست، ما را بنوشاند همان که جام گردانش علی باشد، زاده ابوطالب و پیشکش همه شما باد، هر چه سلام خداوند است! و نیاز خواه ام از خدا که شادمانی و گشایش را در میانه شما به ما بنمایاند و ماو شما را با نیایتان، محمد(ص)، یک جا گرد آورد و بهره آشنایی با شما را از مابازنستاند و همانا خدا، سرپرستی است توانا. من به خدا نزدیکی می جویم با مهر ورزیدنم به شما و با کناره جستنم از دشمنان شما و با سرسپردنم به خداوند و به این شیوه بسی خرسندم بی آنکه ناباوری به خویش راه دهم و بزرگی بفروشم و به آنچه محمد ارمغان آورد، باور دارم و خشنودم.
با خادمان حضرت معصومه سلام الله علیها
اولین بار با مرحوم حضرت آیت الله نجفی مرعشی (ره) آشنا شدم. ما معمولا نگهبان شب بودیم. درب حرم را باز می کردیم و می بستیم. درب حرم را که بازمی کردیم، اولین کسی که وارد می شد آیت الله نجفی بود. ایشان از نظر تقوی نمونه بودند. یکی از هم ولایتی های من که می خواست به مکه برود، آمد قم می خواست پیش آقای نجفی حساب مال کند. مرا در حرم پیدا کرد. با همان لباس خدام او راپیش آقا بردم. از او پرسیدند: اهل کجا هستی؟ اهل ساوه، دهات …من در جوانی به آنجا آمده ام. مردمان مهربانی دارد. آیت الله مرعشی بعد از گفتن این سخن نگاهشان را به من دوختند و فرمودند: «شما جوان هستید. وقتی در حرم می خواهید جارو کنید، یک نیت هم بکنید و بگویید: یا فاطمه معصومه این جارو را برای رضای شما می کشم این نیت را که کردید حضرت معصومه به شما علاقه پیدا می کند. هر چه قدر که می توانید بیشتر جارو کنید و نیت هم بکنید. من خودم هر وقت گرفتاری داشته باشم می آیم اینجا. شما هم باید این طور باشید.»
قم و اهل بیت علیهم السلام
در احادیث فراوانی از قداست قم سخن رفته، تصویر آن در آسمان چهارم به رسول اکرم (ص) ارائه شده است. امیرمومنان (ع) به اهالی قم درود فرستاده و از جای پای جبرئیل در آن سخن گفته و امام صادق (ع) قم را حرم اهلبیت معرفی کرده وخاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. امام کاظم (ع) قم را عش آل محمد (آشیانه آل محمد (ص)) نامیده و یکی از درهای بهشت را از آن اهل قم دانسته. امام هادی (ع) اهل قم را «مغفور لهم» (آمرزیده) تعبیر کرده و امام حسن عسکری (ع) از حسن نیت آنها تمجید کرده و با تعبیرات بلندی اهالی قم را ستوده است.اینها و دهها حدیث دیگری که در قداست و شرافت قم و اهل قم ازپیشوایان معصوم به ما رسیده، فضیلت و عظمت این سرزمین را برای همگان روشن می سازند، جز این که باید دید راز و رمز این همه شرافت و قداست چیست؟ حدیثی که پیرامون ارتحال حضرت معصومه(س) به عنوان پیشگوئی از امام صادق (ع) نقل شده، از راز و رمز آن پرده بر می دارد و روشن می سازد که این همه فضیلت و شرافت، از ریحانه پیامبر، کریمه اهلبیت، مهین بانوی اسلام، حضرت معصومه (س) سرچشمه می گیرد، که در این سرزمین دیده از جهان فرو بسته، گردو خاک این سرزمین را توتیای دیدگان حور و ملائک نموده است.
سایر امامزادگان قم
پس از به ولایتعهدی رسیدن امام رضا علیه السلام علویان و سادات بی شماری به شوق دیدار وی راهی سرزمین ایران گشتند. ولی بعض از آنان هنوز در نیمه های راه بودند که خبر شهادت امام (ع) را شنیدند و دیگر به حجاز باز نگشته و از خوف جان خویش در مناطق امن ایران بخصوص شهر قم جلای وطن زدند. از این رو بسیاری از امامزادگان به این منطقه مهاجرت کرده و پس از گذراندن عمر طبیعی خویش در همین دیار به خاک آرمیدند و برکات و معنویات بسیاری را برای این دیار به بار آوردند. و این نیز از افتخارات این شهر و مردمش به شمار می رود. زیرا زمانی که فرزندان امامان در گوشه و کنار سرزمینهای مختلف به شهادت می رسیدند امامزادگان بسیاری در کمال آرامش، زندگی خویش را در این منطقه سپری می کردند. مردم این دیار همان گونه که از دخت گرامی امام موسی بن جعفر(ع) به گرمی استقبال نمودند از دیگر امامزادگان و مهاجران سادات نیز استقبال نمودند و برگ افتخار دیگری بر کتاب تاریخ خویش افزودند. شاهد این مطلب کثرت بی شماری از امامزادگان این شهر می باشد. به طوری که رقم امامزادگان این خطه را چهارصد و چهل و چهار (۴۴۴) عدد بیان داشته اند که بعضی از آنان دارای بقعه و ضریح نیز می باشند و از زیباترین شیوه های معماری عصر و دوران خود بهره مندند.
سخن دل
شهر از های های مرثیه و شیون، در خود مچاله می شود. باد بر پنجره ها می کوبد و درختان را به سوگواری می خواند. عرش و فرش، در حلقه اندوهی سخت، به عزا نشسته اند. آه ای بانوی آینه ها! ظلمت روزهای بی تو را چگونه تاب آوریم که درخشش چشمانت، خورشید را از سکه انداخته بود؟ شب های بی تو، ماه را به گریه انداخته است. تو خاتون ستاره هایی و آسمان، خلاصه نگاه روشن تو است. هنوز کوچه های قم، رد گام های تو را به سجده می آیند. دایره المعارف آگاهی و عرفان، در نفس های عالمانه ات به گُل می نشست. می روی و ما با این همه سؤال بی جواب، سمت کدام سرچشمه را جست وجو کنیم؟ می روی…رفته ای و کبوتران، داغ کوچت را بر گلدسته های حرم کز کرده اند. تو فاطمه معصومه ای؛ قدسیه ای از تبار آفتاب و رود. این گونه است که موج ها، سیاه پوش رفتنت، سر بر سنگ های ساحل می کوبند.
دیدگاهتان را بنویسید