حدیث روز

چرا به امام زمان(عج) شریک القرآن گویند؟

چرا به امام زمان(عج) شریک القرآن گویند؟   پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: به درستی که من در میان شما دو امانت گرانبها می‎گذارم یکی کتاب خدا و دیگر عترتم و این دو یادگار من هیچ گاه از همدیگر جدا نمی‎شوند، تا حوض (کوثر) به من برسند. حدیث ثقلین از […]

اشتراک گذاری
15 آذر 1400
305 بازدید
کد مطلب : 4933

/--old--/images/imagesCAONU0XI.jpg

چرا به امام زمان(عج) شریک القرآن گویند؟

 

پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: به درستی که من در میان شما دو امانت گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا و دیگر عترتم و این دو یادگار من هیچ گاه از همدیگر جدا نمیشوند، تا حوض (کوثر) به من برسند.

حدیث ثقلین از نظر سندی، از احادیث معتبر و متواتر به شمار‌ آمده که علماء و محدثین بسیاری از شیعه و اهل سنت، در منابع خود، آن را، با عبارات و الفاظ گوناگونی نقل نمودهاند و بنابراین در این روایت جای هیچ خدشه و تردیدی باقی نمیماند.[۱]

مفاد حدیث در بردارنده ی نکات مهم ذیل است:

۱. امامت که از باورها بنیادین و مسلّمات تشیع است از بعد از رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، به عنوان مفسِّر و مبیِّن و مۆیِّد قرآن همواره در کنار این کتاب آسمانی قرار گرفته و با عنایت به عصمت امامت، و لزوم تبیین و تفسیر احکام قرآن، هیچ گاه از قرآن جدا نگشته است تا به حدی که امامت را قرآن ناطق نامیدهاند.

۲. همراهی و همگامی عترت با قرآن فقط در تفسیر و تبیین آن نیست بلکه با توجه به نصوص بین قرآن و عترت مساوات و موازنه برقرار شده است بدین سان که این دو در تبیین احکام، برپایی قسط و عدالت در میان مردم، سازندگیهای معنوی و اخلاقی و دیگر امور با هم مشارکت دارند و همان گونه که قرآن میزان القسط[۲]، موعظه[۳]، عظیم[۴]، منار حکمت[۵]، شفیع[۶]، نور[۷]، عزیز[۸] و ریسمان محکم[۹] است، اهل بیت نیز چنین میباشند.

بنابراین با عنایت به موازنه و مساوات عترت با قرآن، در صورت عدم بیان امور فوق توسط قرآن و یا صریح نبودن بیان قرآن، این مهم بر عهده ی اهل بیت است.

۳. با عنایت به آن که در حدیث آمده است که: قرآن و عترت هیچ گاه از هم جدا نخواهند گشت، زمان حاضر هم، حوزه ی وجودی، دوازدهمین امام از رهبران معصوم ـ امام مهدی (عج) ـ میباشد. و آن حضرت هم، همراه و همگام با قرآن و در کنار قرآن است.

۴. مراد از عترت، فقط وجود اهل بیت نیست، بلکه شامل قول، فعل، تقریرهای بجای مانده از ائمه معصومین هم میباشد. که اگرچه در زمان های قبل بیان شدهاند ولی همواره در کنار قرآن، به عنوان مفسّر و مبیّن آن میباشند.

امام در تبیین احکام شریک قرآن است، از آنجا که احکام الهی غیرمتناهی و کتاب خدا متناهی است،و برای مجتهد هم علم به احکام میسر نیست برای همین به امام نیاز است

همچنین شیخ مفید به نقل از سید بن طاوس میفرماید: امام در تبیین احکام شریک قرآن است، از آنجا که احکام الهی غیرمتناهی و کتاب خدا متناهی است، و برای مجتهد هم علم به احکام میسر نیست برای همین به امام نیاز است.[۱۰]

با این بیانات روشن میشود که همه امامان شریک القرآن بوده و در نتیجه این لفظ بر همه آنها اطلاق میشود و البته هر چند در برخی زیارتنامهها، از امام حسین ـ علیه السّلام ـ به شریک القرآن تصریح شده است[۱۱] ولی این تصریح دلیل بر آن نیست که اطلاق این لفظ به حضرت امام حسین ـ علیه السّلام ـ اختصاص داشته باشد.

امّا در این زمان، غالباً استعمال شریک القرآن بر حضرت امام مهدی (عج) اطلاق میشود از آن جهت که زمان حاضر، حوزه ی وجودی، آن امام همام بوده و آن حضرت است که در این دنیا در کنار قرآن است.

البته میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر علاوه بر منابعی که در پاورقی آمده است به منابع ذیل هم رجوع فرمائید.

۱. مهدی در حدیث ثقلین/ جمعی از نویسندگان/ بنیاد فرهنگی مهدی موعود (عج).

۲. قرآن و امام حسین ـ علیه السّلام ـ / محسن قرائتی/ مرکز فرهنگی درسهائی از قرآن.

پی نوشت ها:

[۱] . ابن حجر عقسلانی میگوید: حدیث ثقلین با بیش از ۲۰ سند نقل شده است، صواعق المحرقه/ عسقلانی/ ص ۱۳۵.

مناوی میگوید: بیش از ۲۰ صحابه این حدیث را از پیامبر نقل نمودهاند، فیض القدیر/ ج ۳/ ص ۱۴.

میر حامد حسین دانشمند بزرگ شیعه این حدیث را از ۵۰۲ کتاب که همگی به قلم دانشمندان اهل تسنن نگارش یافته، نقل کرده است. آیت الله سبحانی/ پرسشها و پاسخها/ ص ۱۵۹/ موسسه سید الشهداء/ ۱۳۶۹ و همچنین ر.ک: عبقات المنوار، ج ۴ـ۳، ص ۲ـ ۱۰، کنزالعمال ج ۱ ص ۱۷۳.

مسند احمد: ج ۳ ص ۱۴، اُسد الغابه ج ۳ ص ۱۴۷، فیض القدیر ج ۳ ص ۲۰ـ۱۹، مستدرک: ج ۳ ص ۱۴۸، طبقات الکبری: ج ۲ ص ۱۹۴، صواعق المحرقه: ص ۱۳۶، صحیح مسلم: ج ۲ ص ۳۶۲، مجمع الزوائد: ج ۹ ص ۱۶۴، المسندالجامع: ج ۵ ص ۵۵۱.

[۲] . جامع الاحادیث شیعه، ج ۱۲، ص ۴۸۱.

[۳] . لواعج الاشجان، ص ۲۶ ـ یونس/ ۵۷.

[۴] . بحار ج ۹۸ ص ۲۳۹ ـ حجر/ ۸۷.

[۵] . مفاتیح الجنان ـ الحیاه/ ج ۲، ص ۱۲۰.

[۶] . زیارت عاشورا ـ نهج الفصاحه، جمله ۶۶۲.

[۷] . کامل الزیارات ص ۲۰۰ ـ نساء/ ۱۷۴.

[۸] . لهوف ص ۵۴ ـ فصلت/ ۴۱.

[۹] . پرتوی از عظمت حسین ص ۶ ـ بحار ج ۹۲ ص ۳۱.

[۱۰] . الالفین/ شیخ مفید/ ص ۱۹۸.

[۱۱] . بحارالانوار، ج ۹۸، ب ۲۶، ص ۳۳۶؛ همان، ص ۳۵۵؛ الاقبال/ سید بن طاوس/ فصل فیما نذکره من لفظ زیاره الحسین/ ص ۷۱۲/ دارالکتب الاسلامیه/ ۱۳۶۷؛ البلد الامین/ ابراهیم بن علی عاملی کفعمی/ چاپ سنگی/ ص ۲۸۱؛ مصباح/ الکفهی/ ص ۴۸۱.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *