شاخصه های یاران امام حسین(ع) و امام مهدی عجلالله
شاخصه های رفتاری یاران امام حسین(ع) و منتظران امام مهدی عجلالله امام حسین(ع) و یارانش سرگرم نبرد بودند که ابوثمامه، «عمرو بن عبدالله صائدی» خطاب به آن حضرت فرمود: وقت نماز ظهر است، گرچه من دست از تو نمی کشم تا کشته شوم، امّا دوست دارم دورکعت نماز با تو بخوانم. امام سربرداشت و در […]
امام حسین(ع) و یارانش سرگرم نبرد بودند که ابوثمامه، «عمرو بن عبدالله صائدی» خطاب به آن حضرت فرمود: وقت نماز ظهر است، گرچه من دست از تو نمی کشم تا کشته شوم، امّا دوست دارم دورکعت نماز با تو بخوانم. امام سربرداشت و در حق او اینگونه دعا کرد.
قال الامام الحسین(ع): ذَکَّرْتَ الصَّلاهَ، جَعَلَکَ اللهُ مِنَ الْمُصَلِّینَ الذَّاکِرینَ! نَعَمْ، هذا أَوَّلُ وَقْتِها
آنگاه به یاران فرمود: سَلُوهُمْ أَنْ یَکُفُّوا عَنَّا حَتَّی نُصَلّی.۱
کوفیان مخالفت کردند. حضرت اباعبدالله(ع) خود اذان گفت، وقتی اذان تمام شد خطاب به عمرسعد فرمود: یابْنَ سَعْدٍ اَنَسیتَ شَرایِعَ الْاِسْلامِ، اَلاتَقِفُ عَنِ الْحَرْبِ حَتَّی نُصَلّی وتُصَلُّونَ وَنَعُودَ إلی الْحَرْبِ.
عمرسعد جواب نداد. امام(ع) فرمود، شیطان بر او چیره شد.آنگاه به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله فرمود: تَقَدَمَّا اَمامی حَتَّی اُصَلِّیَ الظُّهْرَ
مهلت خواستن برای نماز
در روز نهم محرّم، عمر سعد و دیگر سران نظامی تصمیم گرفتند که با یک حمله عمومی کار را یکسره کنند، حرکت لشگرها و بالارفتن گرد و غبارها همه را متوجّه خود ساخت، امام حسین(ع) برادرش حضرت عبّاس(ع) را فرستاد تا علّت حرکت سپاه دشمن را بداند.
حضرت عبّاس رفت و بازگشت و فرمود: می گویند یا با یزید بیعت کن و یا آماده نبرد باش.
حضرت اباعبدالله(ع) به برادر فرمود:
اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِن اِسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلی غَدْوَهٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّهَ، لَعَلَّنا نُصَلّی لِرَبِّنا اللَّیْلَهَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنّی کُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاهَ لَهُ وَتِلاوَهَ کِتابِهِ وَکَثْرَهَ الدُّعاءِ وَالْاِسْتِغْفارِ.۲
فَقَامَ اللَّیْلَ کُلَّهُ یُصَلِّی وَ یَسْتَغْفِرُ وَ یَدْعُو وَ یَتَضَرَّعُ وَ قَامَ أَصْحَابُهُ کَذَلِکَ یُصَلُّونَ وَ یَدْعُونَ وَ یَسْتَغْفِرُونَ۳
بَاتَ الْحُسَیْنُ وَ أَصْحَابُهُ تِلْکَ اللَّیْلَهَ وَ لَهُمْ دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحْلِ مَا بَیْنَ رَاکِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍ…۴
امام مهدی(ع) و منتظرانش
وقت نماز
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَدَاهَ إِلَى أَنْ تَنْقَضَّ النُّجُومُ[۵]؛ از رحمت خدا دور است، از رحمت خدا دور است کسی که نماز صبح را تا ناپدید شدن ستارگان به تأخیر بیندازد.
وفای به عهد
امام حسین(ع) و یارانش
وفاداری نسبت به قرارداد صلح
پس از آنکه با امضاء قرار دادنامه صلح تحمیلی معاویه بر عراق و شام حاکم شد از آن پس دیگر امام حسین(ع) نیز که به صلح وفادار بود. هرگاه اشخاصی یا گروه هایی با امام حسین(ع) تماس میگرفتند و تلاش میکردند آن حضرت را بر ضدّ معاویه بشورانند پاسخ میداد:
قال الامام الحسین(ع): اِنَّ بَیْنیِ وَ بَیْنَ الْقَوْمِ مَوْعِداً أَکْرَهُ أَنْ أُخَلِفَهُمْ، فَاِنْ یَدْفَعِ اللهُ عَنَّا فَقَدیماً ما أَنْعَمَ عَلَیْنا وَ کَفی، وَاِنْ یَکُنْ ما لابُدَّ مِنْهُ فَفَوْزٌ وَشَهادَهٌ اِنْ شاءَ اللهُ. امام حسین(ع) فرمود: میان ما و این قوم وعده و قراری است که نمیخواهم از آن بازگردم، پس اگر خداوند شرّ آنها را از ما دفع کند، که همواره در گذشته نیز چنین می کرد و ما را کفایت میفرمود. و اگر ناچار با آنان درگیر شویم پس رستگار شده و شهادت در انتظار ماست، اگر خدا بخواهد.۶
وفای به پیمان صلح
به معاویه خبر داده بودند که حسین(ع) قصد قیام و مبارزه بر ضدّ تو را دارد و با شیعیان خود در رفت و آمد است. معاویه نامهای به امام حسین(ع) نوشت و خبرهای رسیده را طرح کرد و هشدار داد که از کوفیان پروا کنید، آنها نسبت به پدر و برادر تو وفادار نبودند. امام(ع) در جواب او نوشت:
قال الامام الحسین(ع): أَتانی کِتابُکَ، وَ أَنَا بِغَیْرِ الَّذی بَلَغَکَ عَنّی جَدیرٌ، وَالْحَسَناتُ لایَهْدی لَها إِلاَّ اللهُ، وَما أَرَدْتُ لَکَ مُحارَبَهً وَلا عَلَیْکَ خِلافاً، وَما أَظُنُّ أَنَّ لی عِنْدَاللهِ عُذْراً فی تَرْکِ جِهادِکَ!! وَما أَعْلَمُ فِتْنَهً أَعْظَمَ مِنْ وِلایَتِکَ أَمْرَ هذِهِ الأُمَّهِ!۷
امام حسین(ع) فرمود: نامه تو بدست من رسید، من به آن گزارشاتی که بتو دادند سزاوار نیستم، و نیکوکاری ها را جز خدا هدایت نمی کند، من هم اکنون قصد جنگ یا مخالفت بر ضد تو را ندارم، گرچه فکر میکنم عذری در ترک مبارزه با تو را نزد خداوند نخواهم داشت، زیرا من فتنه و فسادی بزرگتر از حکومت تو بر این امّت سراغ ندارم.
اصحاب حضرت
حضرت راجع به اصحابشان نیز می فرمایند: فَإِنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی…۸
یارانى وفادارتر و پرمهرتر و بهتر از یاران خویش نمىشناسم…
امام مهدی(عج) و منتظرانش
وَ لَوْ أَنَّ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَهُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَهِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ… ۹
اگر شیعیان ما – که خداوند بر اطاعتش موفقشان بدارد – با دلهای متّحد و یکپارچه بر وفای به عهد و پیمان اجتماع میکردند، ملاقات ما از آنها به تأخیر نمیافتاد، و سعادت دیدار و مشاهده با معرفت و راستی بر آنها به زودی حاصل می شد…
صله رحم
امام حسین(ع) و یارانش
اگر زندگی باید بگونهای اجتماعی و در سایه وحدت و همکاری تداوم یابد تا به تکامل و رستگاری برسیم، چه بهتر که در زندگی اجتماعی به خویشاوندان و فامیلان خود توجّه داشته و با آنان ارتباط داشته باشیم که رهآوردهای فراوانی خواهد داشت.
قال الامام الحسین(ع) : مَنْ سَرَّهُ أَنْ یُنْسَأَ فی أَجَلِهِ وَ یُزادَ فی رِزْقِهِ فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ.۱۰
امام حسین(ع) فرمود: کسی که دوست دارد و خوشحال است تا عمر او طولانی گردد، و روزی او فراوان شود، پس با خویشاوندان خود ارتباط داشته باشد.
بزرگواری حسین(ع) را ببینید: شمر خود را به خیام امام حسین(ع) و یارانش نزدیک کرد و صدا زد: خواهرزادههایم عبد اللَّه، جعفر، عبّاس، و عثمان کجایند؟ امام حسین(ع) به عباس(ع) و برادرانش فرمود: جواب شمر را بدهید گر چه فاسق است، چه آنکه او یکى از دایىهاى شما است. عباس(ع) و برادرانش گفتند: به ما چه کار دارى؟ شمر گفت: اى خواهرزادههایم شما در امان هستید، خود را همراه برادرتان حسین(ع) به کشتن ندهید، و به اطاعت امیر مؤمنان یزید بن معاویه درآیید. حضرت عباس(ع) به او چنین پاسخ داد: دو دستهایت بریده باد! و بر آنچه از امان را آوردهاى لعنت باد اى دشمن خدا، آیا به ما امر مىکنى برادرمان و آقایمان حسین(ع) پسر فاطمه۳ را رها کنیم، و پیرو ملعونان و ملعون ملعونزادگان شویم؟ شمر در حالى که خشمگین و سرافکنده بود، به سوى لشکرش بازگشت.۱۱
با وجود اینکه دشمن است و برای قتل فرزند رسول الله آمده ولی باز حضرت قرابت را محترم می شمارد…
امام مهدی(عج) و منتظرانش
علی بن ابراهیم وارد خیمه حضرت ولی عصر ارواحنا فداه شد و به محضر مولی عرض سلام کرد، سخنانی بین آن حضرت و او گذشت که قسمتی از آن، چنین است: فقال: یا ابا الحسن قد کنا نتوقعک لیلا و نهارا، فما الذی بطأبک علینا؟ای ابوالحسن، ما شب و روز توقع آمدن تو را داشتیم، چه چیز آمدنت را نزد ما به تاخیر انداخت؟
قلت: یا سیدی، لم اجد من یدلنی الی الآن. عرض کردم:ای سرورم، تا الان کسی را نیافته بودم که مرا راهنمائی کند. قال لی: لم تجد احدا یدلک؟ به من فرمودند: هیچکس را نیافتی که تو را راهنمایی کند؟
ثم نکث باصبعه فی الارض. آنگاه با انگشتان روی زمین کشیدند،ثم قال: لا، ولکنکم کثرتم الاموال و تحیرتم علی ضعفاء المومنین و قطعتم الرحم الذی بینکم، فای عذرلکم الان؟[۱۲] سپس فرمودند: نه، ولکن شما اموالتان را زیاد کردید و اختلاف و حیرتی به زیان مومنان ضعیف، پدید آوردید و بین خود قطع رحم نمودید، پس الان برای شما چه عذری مانده است؟…
حضرت علت تأخیر در توفیق دیدار را ناشایستهای زیر دانسته اند:
۱ – مال اندوزی ثروتمندان و در نتیجه درماندگی ضعفای شیعه.
۲ – قطع رحم (بریدن از خویشاوندان)
حیاء و عفت و غیرت ناموسی
امام حسین(ع) و یارانش
غیرت ناموسی حسین(ع) تا آخرین نفس
وَ لَمْ یَزَلْ ع یُقَاتِلُهُمْ حَتَّى حَالُوا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ رَحْلِهِ- فَصَاحَ وَیْلَکُمْ یَا شِیعَهَ آلِ أَبِی سُفْیَانَ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَ کُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکُونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیَاکُمْ هَذِهِ وَ ارْجِعُوا إِلَى أَحْسَابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ عَرَباً کَمَا تَزْعُمُونَ قَالَ: فَنَادَاهُ شِمْرٌ لَعَنَهُ اللَّهُ مَا تَقُولُ یَا ابْنَ فَاطِمَهَ فَقَالَ إِنِّی أَقُولُ أُقَاتِلُکُمْ وَ تُقَاتِلُونَنِی وَ النِّسَاءُ لَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ فَامْنَعُوا عُتَاتَکُمْ وَ جُهَّالَکُمْ وَ طُغَاتَکُمْ مِنَ التَّعَرُّضِ لِحَرَمِی مَا دُمْتُ حَیّاً.۱۳
امام دلاورانه می جنگید و ابن سعد، همگان را بر کشتن حضرت ترغیب می کرد و می گفت: از هر سو بر او حمله برید. شمر با گروهی از جنگ جویان مقابله خیمه ی حسین آمد و بین امام و خیمه اش حایل شد. حسین(ع) فرمود: وای بر شماای پیروان خاندان ابی سفیان، اگر دین ندارید و از روز قیامت هم پروایی ندارید، در دنیای خود آزاده باشید و به حسب و نسب خود برگردید؛ اگر چنان که گمان دارید، عرب هستید. شمر صدا زد:ای پسر فاطمه چه می گوئی؟ حضرت فرمودند: می گویم من با شما می جنگم و شما با من می جنگید زنان را که گناهی نیست سرکشان و نادانان خود را از تعرض بحرم من بازدارید.
جایگاه زنان در عاشورا
نهضت عاشورا برای احیای ارزشهای دینی بود. در سایه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نیز جایگاه خود را دریافت و امام حسین(ع) و زینب کبرا و دودمان رسالت، چه با سخنانشان و چه با نحوه عمل خویش، یادآور این گوهر ناب گشتند. زینب کبرا وخاندان امام حسین ع الگوی حجاب و عفاف هستند. زنان در عاشورا در عین مشارکت در حماسه عظیم و ادامه رسالت حسّاس و بزرگ اجتماعی، متانت و عفاف را هم مراعات کردند و اسوه همگان شدند.
سید ب طاووس نقل کرده است: «در شب عاشورا امام حسین(ع) در گفتگو با خانوادهاش آنان را به حجاب و عفاف و خویشتن داری توصیه کرد. روز عاشورا وقتی که زینب کبری بیطاقت صبر شد و به صورت خود زد امام(ع) به او فرمود آرام باش زبان شماتت این گروه را به ما دراز مکن.» دختران و خواهران امام(ع) (در همه صحنهها)مواظب بودند تا حریم عفاف و حجاب اهل بیت پیامبر تا آن جا که میشود حفظ و رعایت شود. از اعتراضهای شدید حضرت زینب نیز به یزید این بود که «ای یزید آیا از عدالت است که کنیزان خود را در حرم سرا پوشیده نگاه داشتهای و دختران پیامبر را به صورت اسیر شهر به شهر میگردانی و حجات آنان را هتک کرده، چهره هایشان را در معرض دید همگان قرار دادهای که دور و نزدیک به صورت آنان نگاه کنند.» ولی با آن حال وظیفه بزرگی هم در عاشورا به عهده زنان گذاشته شده بود و آن هم پیام رسانی واشاعه فرهنگ عاشورا بود.
این است مقام زن و این است جایگاه زنی که عاشورا به بعد از خودش به جای گذاشت.۱۴
امام مهدی(عج) و منتظرانش
در دعای اَللَّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطَّاعَهِ حضرت نسبت به زنان اینگونه دعا فرموده و خواسته خود از ایشان را اینچنین بیان می فرمایند: وَعَلَی النِّسآءِ بِالْحَیآءِ وَالْعِفَّهِ و به زنان حیا و عفت عنایت کن.
فرد منتظر در مسیر لطف و تأیید رهبر قرار میگیرد؛ به گونهای که در طول مسیر فعالیت، بر امیدش افزوده میگردد. حجاب زن مسلمان، لباسی است که نشان از فاطمه زهرا(س) دارد و اتصال عملی زن را به روش و سیره محکم الگوی زنان عالم نشان میدهد؛ لذا در صورت ارائه کامل این شعائر الهی، زن محجبه به سبب شباهت ظاهری به مادر عترت، مورد عنایت خاص منجی موعود قرار گرفته و زمینه کسب فیض را در او قویتر میسازد؛ زیرا این نماد، نمود فاطمی بودن این امت میباشد که خدای سبحان، رسالت پرچمداریش را بر عهده زن نهاده است.[۱۵]
خوش اخلاقی
امام حسین(ع) و یارانش
قال الامام الحسین(ع): الْخُلْقُ الْحَسَنُ عِبادَهٌ.[۱۶]
اخلاق نیکو عبادت است.
امام مهدی(عج) و منتظرانش
امام صادق(ع) فرمودند: مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ.[۱۷]
هرکس دوست میدارد از یاران حضرت قائم(ع) باشد باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید.
خود حضرت نیز در دعای اَللَّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطَّاعَهِ برای مردم خورفتاری را طلب نی نمایند: وَعَلَی الرَّعِیَّهِ بِالْإِنْصافِ وَ حُسْنِ السّیرَهِ و برمردم انصاف و خوشرفتاری ارزانی فرما.
تقوا و پرهیزکاری
امام حسین(ع) و یارانش
ابی عبدالله(ع) می فرمایند: أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ ضَمِنَ لِمَنِ اتَّقَاهُ أَنْ یُحَوِّلَهُ عَمَّا یَکْرَهُ إِلَى مَا یُحِبُّ وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ.[۱۸]
شما را به تقوای الهی سفارش میکنم زیرا خداوند برای کسی که تقوای الهی داشته باشد ضمانت کرده که حالش را از آنچه ناخوش دارد به آنچه که دوست میدارد دگرگون سازد و از آنجا که گمان ندارد روزیش دهد.
امام مهدی(عج) و منتظرانش
امام صادق(ع) فرمودند: مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ…[۱۹]
هرکس دوست میدارد از یاران حضرت قائم(ع) باشد باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و… رفتار نماید.
حضرت خطاب به شیخ مفید می فرماید: أَنَّهُ مَنِ اتَّقَى رَبَّهُ مِنْ إِخْوَانِکَ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجَ مِمَّا عَلَیْهِ إِلَى مُسْتَحِقِّیهِ کَانَ آمِناً مِنَ الْفِتْنَهِ الْمُبْطِلَهِ وَ مِحَنِهَا الْمُظْلِمَهِ الْمُضِلَّهِ…[۲۰]
ما به تو اطمینان می دهیم که هر کس از برادران دینیت، تقوای الهی را رعایت کند و آنچه را به گردن دارد به صاحبان حق برساند، در فتنه نابود کننده و گرفتاریهای تیره و تار و گمراهگرانه، در امان خواهد بود.
روزی حلال
امام حسین(ع) و یارانش
طلب روزی حلال
اللَّهُمَّ أَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلَال.[۲۱]
بار الها! روزى حلالت را بر من بگستران.
بازتاب و نتیجه لقمه حرام
ابی عبدالله(ع) روز عاشورا خطاب به دشمن می فرماید: کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیْلَکُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ.[۲۲]
همه ی در نافرمانی امر من مصرید و سخن مرا نخواهید پذیرفت زیرا که شکمهای شما همهی از مال حرام پر است و کار قلب شما و قفل آن آنسان سرسری نیست، قفلی که خدا زده نمیتوان شکستای وای به شما! آیا این اندازه بیانصافید؛ آیا انصاف نمیدهید؟ آیا گوش فرانمیدهید؟
امام مهدی و منتظرانش
طلب روزی حلال
ونحن نسئلک من الرزق ما یکون صلاحا للدنیا وبلاغا للاخره.۲۳
و ما از تو روزی می خواهیم که در آن صلاح دنیا و رسیدن به آخرت است.
وَ أَکْثِرْ مِنَ الْحَلَالِ مَالِی…۲۴
و از راه حلال مالم را زیاد کن.
لزوم پرهیز از مال حرام و شبهه ناک
و طهر بطوننا من الحرام و الشبهه.۲۴
و شکم های ما را از غذای حرام و شبهه ناک پاک پردان.
دل از دنیا بریدن
امام حسین(ع) و یارانش
نکوهش از دنیا پرستی
شخصی از سرمایهداران مدینه خانه بسیار مجلّلی ساخت و از امام حسین(ع) دعوت کرد تا ازنزدیک خانه او را تماشا کرده و برای او دعا کند، وقتی امام(ع) وارد آن خانه بسیار وسیع و اشرافی شد اظهارداشت:
قال الامام الحسین(ع): أَخْرَبْتَ دارَکَ، وَ عَمَّرْتَ دارَ غَیْرِکَ، غَرَّکَ مَنْ فِی الأرْضِ، وَ مَقَتَکَ مَنْ فِی السَّماءِ.[۲۶]
امام حسین(ع) فرمود: خانه خویش «آخرت» را ویران کردی، و خانه دیگران «دنیا» را آباد ساختی، اهل روی زمین تو را گرامی خواهند داشت، امّا اهل آسمان دشمنت خواهند بود.
قیام حضرت نیز برای دنیا و پادشاهی آن نبود: أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّهِ جَدِّی أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَهِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع). ۲۷
من از شهر و دیار خویش نه براى راحت طلبى و وانهادن مسئولیت به راه افتادهام و نه براى خوشگذرانى و بیهودگى؛ نه انگیزهام ستم کارى و بیدادگرى است و نه تبهکارى؛ بلکه براى اصلاح اوضاع امّت جدّم قیام کردم، و مىخواهم «امر به معروف» و «نهى از منکر» کنم، و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب عمل کنم…
امام مهدی(عج) و منتظرانش
دنیازدگی از آفات آخرالزمان
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ۶سَیَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ تَخْبُثُ فِیهِ سَرَائِرُهُمْ وَ تَحْسُنُ فِیهِ عَلَانِیَتُهُمْ طَمَعاً فِی الدُّنْیَا لَا یُرِیدُونَ بِهِ مَا عِنْدَ رَبِّهِمْ یَکُونُ دِینُهُمْ رِیَاءً لَا یُخَالِطُهُمْ خَوْفٌ یَعُمُّهُمُ اللَّهُ بِعِقَابٍ فَیَدْعُونَهُ دُعَاءَ الْغَرِیقِ فَلَا یَسْتَجِیبُ لَهُم.۲۸
پیامبر خدا(ص) فرمود: بر مردم زمانى خواهد آمد که در اثر طمع در دنیا، باطن آنان ناپاک و ظاهرشان نیکو خواهد بود. آنان چیزى را که نزد پروردگارشان است نمىخواهند و دینشان ریائى است و هیچ ترسى از خدا با وجودشان آمیخته نشده است. خداوند همه آنان را دچار کیفر مىکند، در نتیجه آنان مانند کسى که در حال غرق شدن است خدا را مىخوانند ولى خدا به آنان پاسخ نمىدهد.
مال اندوزی مانع وصال
حضرت در داستان علی بن مهزیار یکی از علت های محرومبت مردم از فیض حضورشان را مال اندوزی و رسیدگی نکردن به فقرل و ضعفا بیان فرمودند:، ولکنکم کثرتم الاموال و تحیرتم علی ضعفاء المومنین.[۲۹]
ولکن شما اموالتان را زیاد کردید و اختلاف و حیرتی به زیان مومنان ضعیف، پدید آوردید.
پایداری در راه عقیده
امام حسین(ع) و یارانش
نافع میگوید: در شب عاشورا هنگامی که امام وارد خیمه خواهرش زینب شد، من خود شنیدم زینب(س) به امام عرض کرد: آیا شما نیات یارانتان را آزمودهاید؟ میترسم در هنگام درگیری اینها شما را تسلیم دشمن کنند. امام در پاسخ فرمود: وَاللهِ لَقد بَلوتُهُم فما وَجَدْتُ فیهم إلاّ الأشْوَسَ الأقعَسَ یَسْتأنِسُونَ بِالمَنِیّهِ دوُنی إسْتیناسَ الطِفلِ إلی مَحالِبِ اُمِّه.[۳۰]
به خدا قسم آنها را امتحان کردم و در آنها چیزی جز دلاوری و استواری ندیدم و علاقه آنها به مرگ در راه من مثل علاقه طفل به شیر مادر است.
شب عاشورا نیز وقتی که حضرت بیعت از یاران خویش برداشت و فرمود که با اهل بیت(ع) من از اینجا بروید، گفتند: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا یَقُولُ النَّاسُ لَنَا وَ مَا ذَا نَقُولُ لَهُمْ نَقُولُ إِنَّا تَرَکْنَا شَیْخَنَا وَ کَبِیرَنَا وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّنَا لَمْ نَرْمِ مَعَهُ بِسَهْمٍ وَ لَمْ نَطْعَنْ مَعَهُ بِرُمْحٍ وَ لَمْ نَضْرِبْ بِسَیْفٍ لَا وَ اللَّهِ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَا نُفَارِقُکَ أَبَداً وَ لَکِنَّا نَقِیکَ بِأَنْفُسِنَا حَتَّى نُقْتَلَ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ نَرِدَ مَوْرِدَکَ فَقَبَّحَ اللَّهُ الْعَیْشَ بَعْدَکَ.[۳۱]
اى فرزند رسول اللَّه(ص) در باره ما مردم چه خواهند گفت، و ما به مردم چه بگوییم، (بگوییم) که ما شیخ و کبیر و سیّد و امام و فرزند دخت پیامبر را رها کردیم، در رکابش تیرى از کمان ما نجسته، نیزه در کف ما بکار گرفته نشده، شمشیر ما بر دشمن فرود نیامده، نه به خدا اى فرزند رسول اللَّه، هرگز از تو جدا نشده، بلکه جانهاى ما پاسبان جان شریفت بوده تا در پیش رویت در خون خود غلتیده، آنچه بر تو وارد آید بر ما نیز وارد گردد، وه چه زشت است زندگى بعد از تو.
امام مهدی(عج) و منتظرانش
امام سجاد(ع) فرمودند: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِیعَتِنَا الْعَاهَهَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ.[۳۲]
هنگامى که قائم ما قیام کند، خداوند بیمارى را از شیعیان ما برطرف می سازد، و دلهاى آنان را همچون پاره هاى آهن می کند.
رعایت حق الناس
امام حسین(ع) و یارانش
شب عاشورا و سخن از حق الناس
امام حسین(ع) با صدای بلند اعلام فرمود که: لا یقتل معی رجل علیه دین[۳۳] هر کس به مردم بدهکار است، برای جنگ با من همراه نشود.
مسلم بن عقیل و وصیت به ادای دین
سفیر مظلوم امام در واپسین لحطات عمر به فکر ادای دین خویش است، او در آن لحطات سه وصیت می کند:
إِنَّ عَلَیَّ دَیْناً بِالْکُوفَهِ اسْتَدَنْتُهُ مُنْذُ قَدِمْتُ الْکُوفَهَ سَبْعَمِائَهِ دِرْهَمٍ فَاقْضِهَا عَنِّی فَإِذَا قُتِلْتُ فَاسْتَوْهِبْ جُثَّتِی مِنِ ابْنِ زِیَادٍ فَوَارِهَا وَ ابْعَثْ إِلَى الْحُسَیْنِ ع مَنْ یَرُدُّهُ فَإِنِّی قَدْ کَتَبْتُ إِلَیْهِ أُعْلِمُهُ أَنَّ النَّاسَ مَعَهُ وَ لَا أَرَاهُ إِلَّا مُقْبِلًا.۳۴
همانا در شهر کوفه من قرضى دارم که از هنگامى که وارد این شهر شدم آن را بقرض گرفتهام و آن هفتصد درهم است، پس زره و شمشیر مرا بفروش و بدهى مزبور را بپرداز، و چون کشته شدم بدن مرا از ابن زیاد بگیر و دفن کن، و کسى بنزد حسین(ع) بفرست که او را (از این سفر) باز گرداند، زیرا من باو نوشته و آگاهش ساخته ام که مردم با او هستند، و چنین پندارم که او در راه است.
امام مهدی(عج) و منتظرانش
َلَا یَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ یَتَصَرَّفَ فِی مَالِ غَیْرِهِ بِغَیْرِ إِذْنِهِ[۳۵] تصرف در مال احدی بدون اذن او جائز نیست.
پی نوشت ها:
[۱] . تاریخ طبری ج۳ ص۳۲۶ وج۷ ص۳۴۷، أعیان الشیعه ج۱ ص۶۰۶، واقعه طف ص۲۲۹، کامل ابن أثیر ج۳ ص۲۹
[۲] . تاریخ طبری آملی ج۳ ص۳۱۴ و ج۷ ص۳۱۹، ارشاد شیخ مفید ص۲۳۰، انساب الاشراف ج۳ ص۱۸۵.
[۳] . الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج۲، ص: ۹۴
[۴] . بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج۴۴، ص: ۳۹۴
[۵] . الإحتجاج على أهل اللجاج، ج۲، ص: ۴۷۹
[۶] . تاریخ طبری ج۳ ص۳۰۸، کامل ابن أثیر ج۲ ص۵۵۴، بدایه و نهایه ج۸ ص۱۸۸، اعیان الشیعه ج۱ ص۵۹۷.
[۷] . تاریخ ابن عساکر «شرح حال امام حسین۷» ص۱۹۷ حدیث ۲۵۴.
[۸] . الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج۲، ص: ۹۱
[۹] . الإحتجاج على أهل اللجاج، ج۲، ص: ۴۹۹
[۱۰] . عیون أخبار الرضا ج۲ ص۴۸ حدیث ۱۵۷، بحار الأنوار ج۷۴ ص۹۱ حدیث ۱۵.
[۱۱] . اللهوف على قتلى الطفوف، ص: ۸۸
[۱۲] . دلائلالإمامه ص : ۲۹۷
[۱۳]. اللهوف على قتلى الطفوف، ص: ۱۱۹
[۱۴] . آموزهها و پیامهای قیام عاشورا، محمد حسین باقری
[۱۵] . نقش حجاب در توسعه: حجاب لباس انتظار، سیمین دخت بهزادپور
[۱۶] . تاریخ یعقوبی ج۲ ص۲۴۶.
[۱۷] . الغیبه للنعمانی، ص: ۲۰۰
[۱۸] . تحف العقول عن آل الرسول ص، ص: ۲۴۰
[۱۹] . الغیبه للنعمانی، ص: ۲۰۰
[۲۰]. الإحتجاج على أهل اللجاج، ج۲، ص: ۴۹۹
[۲۱] . دعای عرفه
[۲۲] . بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج۴۵، ص:۸
[۲۳] . مزار کبیر، ص۱۶۵
[۲۴] . مهج الدعوات و منهج العبادات، ص: ۲۸۹
[۲۵] .المصباحللکفعمی ص : ۲۸۰
[۲۶] . تنبیه الخواطر ج۱ ص۷۰، مستدرک الوسائل ج۳ ص۴۶۷ حدیث ۴۰۱۳.
[۲۷] . بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج۴۴، ص: ۳۳۰
[۲۸] . الکافی، ج۲، ص: ۲۹۶
[۲۹] . دلائلالإمامه ص : ۲۹۷
[۳۰] . مقتل الحسین مقرم، ص ۲۶۵.
[۳۱] . اللهوف على قتلى الطفوف، ص: ۹۱
[۳۲] . بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج۵۲، ص: ۳۱۷
[۳۳] . کلمات الإمام الحسین۷- الشیخ الشریفی
[۳۴] . الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج۲، ص: ۶۱
[۳۵] .کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص: ۵۲۱
پدیدآونده:حسین حیدریان اردکانی
منبع: ویژه نامه “عاشورا و انتظار” مرکز تخصصی مهدویت
دیدگاهتان را بنویسید