داستان سجده شکر پیامبرصلیالله
داستان سجده شکر پیامبرصلیالله امام جعفر صادق علیه السلام: رسول خدا صلی الله علیه و آله در سفرى از مرکب خود پیاده شد و پنج سجده به جاى آورد. چون بر مرکب نشست، یکى از اصحابش عرض کرد: اى رسول خدا، ما کارى از شما دیدیم که قبلاً نکرده بودید! حضرت فرمود: آرى، جبرئیل علیهالسلام […]
داستان سجده شکر پیامبرصلیالله
امام جعفر صادق علیه السلام: رسول خدا صلی الله علیه و آله در سفرى از مرکب خود پیاده شد و پنج سجده به جاى آورد. چون بر مرکب نشست، یکى از اصحابش عرض کرد: اى رسول خدا، ما کارى از شما دیدیم که قبلاً نکرده بودید! حضرت فرمود: آرى، جبرئیل علیهالسلام نزد من آمد و بشارتم داد که على، اهل بهشت است و من به شکرانه آن در پیشگاه خداى متعال سجده کردم. چون سر برداشتم گفت: فاطمه هم اهل بهشت است و من به شکرانه آن نیز خداى متعال را سجده کردم. چون سربرداشتم گفت: حسن و حسین، سرور جوانان بهشتىاند و من باز به شکرانه آن خداى متعال را سجده کردم، چون سربرداشتم گفت: دوستدار آنان نیز اهل بهشت است و من براى خداى متعال، سجده شکر به جاى آوردم.
چون سربرداشتم گفت: و هرکس دوستدار ایشان را دوست بدارد، او نیز اهل بهشت است و من باز به شکرانه آن، در پیشگاه خداى متعال سجده کردم.
متن حدیث:
الإمام الصادق علیه السلام: بَینا رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله فی سَفَرٍ إذ نَزَلَ فَسَجَدَ خَمسَ سَجَداتٍ ، فَلَمّا رَکِبَ قالَ لَهُ بَعضُ أصحابِهِ : رَأَیناکَ یا رَسولَ اللّه ِ صَنَعتَ ما لَم تَکُن تَصنَعُهُ ! قالَ : نَعَم ، أتانی جَبرَئیلُ علیه السلام فَبَشَّرَنی أنَّ عَلِیًّا فِی الجَنَّهِ ، فَسَجَدتُ شُکرًا للّه ِِ تَعالى ، فَلَمّا رَفَعتُ رَأسی قالَ : وفاطِمَهُ فِیالجَنَّهِ ، فَسَجَدتُ شُکرًا للّه ِِ تَعالى ، فَلَمّا رَفعتُ رَأسی قالَ : وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ سَیِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّهِ ، فَسَجَدتُ شُکرًا للّه ِِ تَعالى ، فَلَمّا رَفَعتُ رَأسی قالَ : ومَن یُحِبُّهُم فِی الجَنَّهِ ، فَسَجَدتُ للّه ِِ تَعالى شُکرًا ، فَلَمّا رَفَعتُ رَأسی قالَ : ومَن یُحِبُّ مَن یُحِبُّهُم فِی الجَنَّهِ (فَسَجَدتُ شُکرًا للّه ِِ تَعالى)
دیدگاهتان را بنویسید