دعایی که امام سجاد علیه السلام در روز عرفه می خواند
دعایی که امام سجاد علیه السلام در روز عرفه می خواند تاریخ: ۱۳۹۴/۶/۳۱ دعای عرفه امام حسین(ع) از مهمترین دعاهای شیعه است که در روز عرفه و در صحرای عرفات خوانده می شود. دعا در بردارنده عالی ترین آموزه های عرفانی و عقیدتی است که گفتهاند امام حسین (ع) همراه با گروهی از خاندان […]
دعایی که امام سجاد علیه السلام در روز عرفه می خواند
تاریخ: ۱۳۹۴/۶/۳۱
دعای عرفه امام حسین(ع) از مهمترین دعاهای شیعه است که در روز عرفه و در صحرای عرفات خوانده می شود. دعا در بردارنده عالی ترین آموزه های عرفانی و عقیدتی است که گفتهاند امام حسین (ع) همراه با گروهی از خاندان و یارانش در بیرون خیمهها آن را خوانده است.
در ادامه گزیده ای از شرح دعای عرفه حضرت سیّدالساجدین امام زین العابدین توسط آیت الله جوادی آملی را می خوانید.
خدای سبحان انسان را همراه با مجاری ادراکی، تحریکی او، قوای ظاهری و قوای باطنی آفرید، بعد روح خود را به عنوان خلیفهالله به انسان عطا کرد و این روح را با فطرتی که در او نهادینه شد، خلق نمود و به آن همه مطالب مربوط به فجور و تقوا، سعادت و شقاوت انسان را الهام کرد و فرمود: ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾ بعد به همه قوای درونی انسان اعم از شهوت و غضب و سایر قوا و همچنین نیروهای عقلی فرمود در برابر این فطرتی که مُلهَم به فجور و تقواست خاضع بوده، هر چه این فطرت میگوید، انجام دهید معلوم میشود تقواست، اما اگر گفت نکنید، معلوم میشود که فجور است، هر چه در برابر این فطرت خضوع کردید به مقصد نزدیکترید بعد از این دستور، نیروهای عقلی اطاعت کرده و پیروی میکنند، اما نیروهای هوس و هوا سرکشی میکنند و این نبرد همچنان هست تا مدّتی که انسان در دنیا زندگی میکند اینکه میگویند انسان، عالَم صغیر است و جهان، انسانِ کبیر آنچه در خارج است در درون انسان هم هست بر اساس معیارهایی که یافتند میگویند، یک خلیفهاللهی در درون ما به نام فطرت است که خدای سبحان آن را از فجور و تقوا برخوردار کرد ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾ درسهای حوزوی و دانشگاهی مانند فلسفه، کلام، فقه، اصول، علومی است که انسان در زادروزش نداشت چند صباحی اینها را یاد میگیرد، بعد در آخر عمر هم میگوید: «من آنچه خواندهام همه از یاد من برفت»
غالب دانشمندان حوزوی و دانشگاهی در هنگام مرگ این اصطلاحات یادشان نیست آن مرجع تقلیدی که این رساله را نوشته در آخر عمر حتی خواندن یک صفحه رساله برای او مقدور نیست، بنابراین این علمی که از یک دروازه مشخّص مانند حوزه و دانشگاه میآید، در دوران فرتوتی و کهنسالی از دروازه دیگر بیرون میرود، اما آن ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾ که تعلیم الهی و الهام الهی است، همچنان در درون ذات ما نهادینه است، خداوند به قوای عقلی فرمود که اطاعت کن گفت چشم، قوایی که مربوط به هوا و هوس است فرمود اطاعت کن گفت نه، این ابلیس درونی و شیطنت درونی همواره با قوای عقلی در جنگ است آنچه در خارج اتفاق میافتد جنگ اصغر و اینکه در درون است جنگ اوسط می باشد که بالاتر جنگ اکبر است و فعلاً محلّ بحث نیست، لذا اگر خود را نشناختیم خلیفهالله و محور اطاعتمان را نشناختیم، یعنی معرفت نفس نبود و آن ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾ که خدا الهام کرد نپرداختیم و به همین درسهای حوزه و دانشگاه بسنده کردیم، بنابراین وضع ما همین است که میبینید.
*فرصت های طلایی
در طول سال فرصتهایی هست «إن لله فی أیّام دهرکم نفحات علی فتعرّضوا لها و لا تُعرضوا عنها» از رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التحیّه و الثناء) رسیده گاهی در طیّ روزگار نسیم رحمتی میوزد، شما خودتان را در برابر این نسیم قرار داده و از آن اِعراض نکنید، این امر دو راه دارد، یکی آسان و دیگری دشوار خواهد بود. راه آسان به این صورت است که انسان تلاش کند اما دست و پایش بسته باشد، اینکه میگوییم آسان است برای اینکه در برابر راه دوم آسان است، یعنی دست و پای خود را باز کرده به طرف پرده رفته و آن را کنار بزند تا آن نسیم وزیده و لذا آن استفاده کند «إنّ لله فی أیّام دهرکم نفحات» این راهِ درس است و بحث، فلسفه رفته و آن کلام و فقه و اصول است که انسان با عمل صالحِ خود به جایی برسد، بنابراین اگر ﴿ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ﴾ و یا ﴿وَاللّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ﴾ و یا ﴿مَنْ یَشَاءُ﴾های الهی نصیب او شد، این در عین حال که اینجا هست چون صفای ضمیر پیدا کرده و فقط به حلال اندیشید و غیر از حلال نخورده و غیر از حلال نگفت و غیر از حلال نپوشیده و غیر از حلال نیندیشید نسیمی میوزد و پرده کنار میرود و این پشت پرده را می بیند.
*الفبای دین ومشکلات جامعه ما
آدمی وقتی پشت پرده را ببیند و بداند بعد از مرگ چه خبر است، این نه بیراهه میرود و نه راه کسی را میبندد و نه هفت، هشت میلیون پرونده در دستگاه قضایی بارها به عرضتان رسید هفت، هشت میلیون پرونده سرگردان الفبای دین است، این دیگر شبهه ابنکمونه یا مسئله ترتّب نیست مشکل جامعه است.
همین بدگویی، جسارت کردن، اهانت کردن، مال کسی را گرفتن، چک بیمحل کشیدن، نگاه نامحرمانه کردن، سر و تَه یک جعبه را دو گونه میوه چیدن، به قول خود وفا نکردن و … حرام هستند این طور نیست که کسی که اصولی شد شبهه ابنکمونه (که شبهه فلسفی باشد یا مسئله ترتّب باشد) را حل کند، اینها الفبای دین است همینها مشکلات دستگاه قضایی جامعه ماست دین به ما گفته مواظب قلمت، بنان و بیانت باش درست حرف بزن و وقتی آدم حرفی را میتواند درست بزند، چرا دعواخیز باشد ﴿قُل لِعِبَادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ﴾ فرمود به بندگان من بگو درست حرف بزنید.
* راز درخواست فقر امام سجاد ازخدای سبحان
در دعای نورانی عرفه چند نکته است که برخی از مباحث نورانیاش را انتخاب کردیم تا در اینجا بخوانیم، وقتی به آن جمله که فرمود: «أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ وَ مِثْلُ الذَّرَّهِ أَوْ دُونَهَا» می رسیم. یکی از آن جملهها این است، عرض کرد: ما همیشه میگوییم ﴿رَبِّ زِدْنِی عِلْماً﴾ بله، حضرت در این دعای نورانی عرفه عرض کرد «ربّ زِدنی فقراً» خدایا فقر و فاقه و نیازم را زیاد کن، یعنی نیاز ما که زیاد است، چون ما در همه چیز فقیریم؛ و بیشار احساس می باشد، یعنی آن توفیق را به من بده که من بیشتر احساس کنم در همه امور نیازمندم.
همچنین میفرماید، به گونه ای خدای سبحان را ستایش میکنم که احدی مانند آن نمیتواند خدا را ستایش کند و چیزی هم معادل آن نیست تو خدایی هستی که در عین علوّ، دنو داری در عین دنو، علوّ داری و مانند آن. حمدی میکنم «أَنْتَ الَّذِی قَصُرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ ذَاتِیَّتِکَ وَ عَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ کَیْفِیَّتِکَ وَ لَمْ تُدْرِکِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَیْنِیَّتِکَ أَنْتَ الَّذِی لَا تُحَدُّ فَتَکُونَ مَحْدُوداً وَ لَمْ تُمَثَّلْ فَتَکُونَ مَوْجُوداً» کسی نمیتواند تو را بیابد چون حقیقت نامحدود هستید. البته این تعبیر که هر کسی خدا را به اندازه خودش درک میکند، برای فهم ما در مراحل بعدی است، وگرنه خدا حقیقتی است بسیط و نامتناهی، لذا فرمود کسی نمیتواند به تو دسترسی پیدا کند، اما اگر کسی برای دین و برای آخرتش بخواهد تلاش کند، شما را به اندازه درک خود می فهمد، همچنین من شما را به گونه ای ستایش میکنم که « حَمْداً لَمْ یَحْمَدْکَ خَلْقٌ مِثْلَهُ وَ لَا یَعْرِفُ أَحَدٌ سِوَاکَ فَضْلَهُ» به گونه ای که احدی فضل آن حمد را نمیتواند احصا کرده و یا بررسی نماید؛ بعد فرمود خدایا تو در هر زمانی دینت را به وسیله امامی حفظ میکنی «اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَیَّدْتَ دِینَکَ فِی کُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ» بالأخره به وسیله امام یا نایبان امام معصوم دین خود را حفظ میکنی، بنابراین ما را موظف کن و به ما توفیقی عطا کن تا اگر امام معصوم را درک کردیم، او را یاری کنیم، نایب امام(ع) را درک نموده و او را یاری نمایم بعد از اینکه این مسائل سیاسی را بازگو فرمود، وقتی به اینجا میرسد عرض می کند: « اللَّهُمَّ هَذَا یَوْمُ عَرَفَهَ یَوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ » همان تعبیری که درباره ماه مبارک رمضان گفته میشود « نَشَرْتَ فِیهِ رَحْمَتَکَ وَ مَنَنْتَ فِیهِ بِعَفْوِکَ وَ أَجْزَلْتَ فِیهِ عَطِیَّتَکَ وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَی عِبَادِکَ» روز فضل و رحمت و کَرم و عنایت توست و من هم بنده ضعیف می باشد، در جمله بعدی «وَ سَأَلْتُکَ مَسْأَلَهَ الْحَقِیرِ الذَّلِیلِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ وَ مَعَ ذَلِکَ خِیفَهً وَ تَضَرُّعاً وَ تَعَوُّذاً وَ تَلَوُّذاً لَا مُسْتَطِیلًا بِتَکَبُّرِ الْمُتَکَبِّرِینَ وَ لَا مُتَعَالِیاً بِدَالَّهِ الْمُطِیعِینَ وَ لَا مُسْتَطِیلًا بِشَفَاعَهِ الشَّافِعِینَ» چرا؟ برای اینکه «وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ وَ مِثْلُ الذَّرَّهِ أَوْ دُونَهَا» من چه کسی هستم که با تکبّر بخواهم چیزی از شما بخواهم یا در برابر شما رفتاری بکنم، برای اینکه تو در میان این همه موجودات از من پَستتر نداری، لذا آدم سبکبار میشود «تخفّفوا تلحقوا» انسان بارِ سنگین دارد که نمیتواند با آن حرکت کند «أَنَا الْمُرْتَهَنُ بِبَلِیَّتِهِ أَنَا القَلِیلُ الْحَیَاءِ» خدایا من در گِرو هستم چون هر بدهکاری باید گِرو بدهد، اگر کسی بدهکار مال باشد خانه بود را گرو میدهد، اما اگر بدهکار اعتقادی است، نمیتواند خانه یا مال خود را به فرشتهها گرو دهد، بنابراین خودش را گرو میگیرند، اینکه خداوند در قرآن فرمود: ﴿کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ﴾ یا ﴿کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَهٌ﴾ همین است، این رَهین، فعیل به معنی مفعول بوده خود آدم رهین است یعنی مرهون و گِرو است، لذا بدهکار را گرو میگیرند و انسانِ گروگرفته شده آزاد نیست، حضرت فرمود: من این طور هستم در قرآن هم که شما فرمودید: ﴿کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ﴾ یا ﴿کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَهٌ﴾ بنابراین خدایا از تو هر چه بخواهی برمیآید « وَ انْزِعْ مِنْ قَلْبِی حُبَّ دُنْیَا دَنِیَّهٍ تَنْهَی عَمَّا عِنْدَکَ وَ تَصُدُّ عَنِ ابْتِغَاءِ الْوَسِیلَهِ إِلَیْکَ وَ تُذْهِلُ عَنِ التَّقَرُّبِ مِنْکَ» این «حبّ الدنیا» که «رأس کلّ خطیئه» است بار زایدی است که مانع حرکت شده و جلوی فیض تو را هم میگیرد نه اجازه میدهد به فیضت برسیم و نه اجازه میدهد که فیض تو به ما برسد، پس خودت این را عرض کرد، خدایا از ما بگیر « وَ جَلِّلْنِی سَوَابِغَ نَعْمَائِکَ وَ ظَاهِرْ لَدَیَّ فَضْلَکَ وَ طَوْلَکَ» خدایا کاری بکن « وَ أَمِتْنِی مِیتَهَ مَنْ یَسْعَی نُورُهُ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ» ما وقتی که از اینجا سفر کردیم، نه شمسی و نه روشنایی وجود دارد، آن عالَم که ﴿إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ﴾ یا ﴿وَإِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ﴾ یا ﴿وَالْسَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ﴾ و یا ﴿وَالْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ﴾ ویا ﴿لاَ یَرَوْنَ فِیهَا شَمْساً وَلاَ زَمْهَرِیراً﴾ شده، نور آنجا از چیست؟ جواب این است که نور را باید به همراه خودمان ببریم، حضرت عرض کرد خدایا توفیقی بده و مرا نورانی تا که وقتی من مُردم، نور من ﴿یَسْعَی بَیْنَ أَیْدِیِهمْ﴾ باشد «وَ أَمِتْنِی مِیتَهَ مَنْ یَسْعَی نُورُهُ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ» بعد « وَ ارْفَعْنِی بَیْنَ عِبَادِکَ وَ أَغْنِنِی عَمَّنْ هُوَ غَنِیٌّ عَنِّی» خدایا ما را به دیگران نیازمند نکن.
*در روز عرفه برای رفع گرفتاری نظام دعا کنیم
این دعا، دعای ضروری برای شرایط جامعه کنونی ماست، یعنی همه ما مخصوصاً جوانها (که حدیث العهد بالاسلاماند) آن را مورد توجه قرار دهند، استکبار جهانی جلوی رزق مردم را به عنوان تحریم گرفته و این دعاها برای برون رفت از مشکلات راهگشاست، خدایا ما را از کسانی که از ما بینیازند، بینیاز کن، دانشگاهیان و دانشمندان ما توفیقی عطا کن تا همه چیز را خودشان بسازند، بنابراین دعا تنها این نیست که خدایا پدر و ما را بیامرز بلکه مسائل دیگری هم در دعا قرار می گیرند «وَ أَغْنِنِی عَمَّنْ هُوَ غَنِیٌّ عَنِّی» وقتی ما بینیاز میشویم بالأخره آنها سر جای خودشان باشند، ما هم سر جای خودمان و دیگر غرب و شرق هر روز عربده نکشند که ما فلان چیز را تحریم میکنیم و … . اگر ماه مبارک رمضان عرفه و اگر حج و منا و عمره یا اگر روز عرفه یا برای راهگشایی کلّ نظام دعا کنیم: « وَ زِدْنِی إِلَیْکَ فَاقَهً وَ فَقْراً» در حال عادی انسان میگوید ﴿رَبِّ زِدْنِی عِلْماً﴾ برای اینکه من میخواهم با علمِ بیشتر جامعه را اداره کنم اما وقتی انسان با خدای خود سخن میگوید چه بگویدتا خدا اورا غریق رحمت کند.
*هنگام ملاقات پروردگار چه تحفه ای همراه داشته باشیم
مرحوم آقای فاضل تونی(رضوان الله علیه) شاگرد مرحوم جهانگیرخان قشقایی و مرحوم حاج آخوند کاشی از اساتید ما بودند، اوّلین بار این فرمایش را از ایشان شنیدیم که فرمود: وقتی انسان نزد مولای خود میرود باید تحفه ببرد یعنی چیزی ببرد که آنجا نباشد و نبودنش هم کمال باشد، پس بگوید: خدایا ما این مدت زحمت کشیدیم علم پیدا کردیم او که ﴿بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ﴾ است این چند مثقال علم را هم که او به ما دادخ پس آیا قدرت، جهاد، تلاش و یا کوشش ببریم؟ این همانند نعمت است «ما بِنا مِن نعمه فمنک»، بنابراین چه چیزی یاد آنجا ببریم؟ در جواب باید بگوییم ما باید فقر و فلاکت ببریم و به باری تعالی عرض کنیم که خدایا ما با دست خالی آمدیم و هر چه دادی برای توست ما خودمان چیزی نداریم، با دست خالی آمدیم، اینکه میبینید سنایی میگوید اگر خواستی آن طرف بروی مبادا بگویی من چند سال زحمت کشیدم و عالم شدم!
روی گردآلود برزی او که بر درگاه او ٭٭٭ آبروی خود بری گر آبروی خود بری
بنابراین اگر نزد خدا رفتی و گفتی که خدایا من علم فراهم نمودم فلان خدمت را کردم و … رقتی به عنوان انسانی آبرومند آنجا رفتی، آبروی خودت را میریزند و میگویند اینها را که ما دادیم تو چه چیزی آوردی؟!
یعنی اگر بگویی این همه زحمت کشیدم، فوراً جواب میدهند اینها را که ما به تو دادیم، تو چه چیزی با خود آورده ای؟! این است که امام سجاد عرض میکند « وَ زِدْنِی إِلَیْکَ فَاقَهً وَ فَقْراً… اجْعَلْ هَیْبَتِی فِی وَعِیدِکَ وَ حَذَرِی مِنْ إِعْذَارِکَ وَ إِنْذَارِکَ وَ رَهْبَتِی عِنْد تِلَاوَهِ آیَاتِکَ وَ اعْمُرْ لَیْلِی بِإِیقَاظِی فِیهِ لِعِبَادَتِکَ… وَ أَوْجِدْنِی بَرْدَ عَفْوِکَ وَ حَلَاوَهَ رَحْمَتِکَ» من با سوز و گداز آمدم، لذا وقتی شما عفو کنی احساس خنکی میکنم، این «بردالیقین» که میگویند از همینجا گرفته شده «وَ صُنْ وَجْهِی عَنِ الطَّلَبِ إِلَی أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ» خدایا توفیقی بده به هیچ کسی احتیاج نداشته باشم، من کاری میکنم آنها از من میگیرند، آنها کاری میکنند من از آنها میگیرم و در اینجا یک عامل متقابلی است اما یک عطای یکجانبه دستِ بگیر را خدا دوست ندارد «الید العُلییا خیرٌ من الید السفلی» فرمود: همه محترماند ما هم خدماتی ارائه میکنیم آنها هم کارهایی انجام میدهند، بنابراین ما چیزی به آنها میدهیم آنها هم چیزی به ما میدهند، بنابراین نه ما محتاج آنهاییم نه آنها محتاج ما.
«وَ صُنْ وَجْهِی عَنِ الطَّلَبِ إِلَی أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ وَ ذُبَّنِی عَنِ الْتِمَاسِ مَا عِنْدَ الْفَاسِقِینَ» خدایا آبروی ما را حفظ کن ما از فاسقین چیزی نخواهیم «ذُبّ» یعنی دفع کن «یذبّ» این حرفهایی که مرحوم شیخ در رسائل دارد اشکال «ممّا لا یذبّ، ممّا لا یُمکن الذب» از همین قبیل است، در پایان دارد « وَ أَتْمِمْ لِی إِنْعَامَکَ إِنَّکَ خَیْرُ الْمُنْعِمِینَ وَ اجْعَلْ بَاقِیَ عُمُرِی فِی الْحَجِّ وَ الْعُمْرَهِ» خوشا به حال کسانی که الآن مشغول اعمال حج و عمرهاند ـ انشاءالله ـ خدا اعمال ایشان را قبول و دعاهای آنها را مستجاب کند «ابْتِغَاءَ وَجْهِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أَبَدَ الْآبِدِینَ». امیدواریم ذات اقدس الهی به همه احیاکنندگان شبهای عرفه، اقامهکننده مراسم عرفه، اقامهکننده نماز عید قربان و اقامهکنند سنّت حسنه اُذحیه عنایت کرده و از همگان به احسن وجه بپذیرد و توفیقی بیش از این به همه شما و ما عطا کند!
منبع: شرح دعای عرفه امام سجاد آیت الله جوادی آملی
دیدگاهتان را بنویسید