قائم آل محمد عجل الله
قائم آل محمد (عج) “قائم آل محمد” در اصطلاح شیعه، معمولاً به مهدی اشاره دارد. واژه` قائم، “قیام کننده” در محافل شیعه حداقل از اوائل قرن دوم هجری/ هشتم میلادی به بعد برای اشاره به فردی از خاندان پیامبر به کار رفته که انتظار میرودکه در برابر رژیمهای نامشروع قیام کند و عدل را […]
قائم آل محمد (عج)
“قائم آل محمد” در اصطلاح شیعه، معمولاً به مهدی اشاره دارد. واژه` قائم، “قیام کننده” در محافل شیعه حداقل از اوائل قرن دوم هجری/ هشتم میلادی به بعد برای اشاره به فردی از خاندان پیامبر به کار رفته که انتظار میرودکه در برابر رژیمهای نامشروع قیام کند و عدل را بر روی زمین احیا نماید. ظاهراً این واژه در مقابل قاعد یا اعضای” نشسته” خاندان است که از کشیده شدن به کارهای مخاطره آمیز شورش نظامی اجتناب میکردند.(۱) از اینرو، این واژه اغلب به صورت قائم بالسیف تعبیر شده؛ یعنی ” کسی که با شمشیر قیام خواهد کرد.” همچنین اغلب به صورت قائم بأمر الله نیز تعبیر میشود که به معنی “کسی است که به امر خداوند جامه عمل خواهد پوشاند.” با این مفهوم اخیر، واژهِ مذکور را در مورد هر امامی میتوان به کار برد. به همین جهت برخی احادیث امامیه تأکید میکنند که هر امامی قائم زمان خویش است (قائم اهل زمانه). اما این واژه در مفهوم خاص خود به مهدیِ مرتبط با معاد مربوط میشود که به همین جهت گاه او را قائم الزمان و بطور رایجتر، صاحب الزمان یعنی “فرمانروای عصر (نهایی)” مینامند. فرقههای مختلف و نخستین شیعه منتظر بودند که آخرین امام مورد قبول آنها، که معمولاً رحلت او را نفی میکردند، در نقش قائم بازگردد. فرقههای امامیه و اسماعیلیه به طور وسیعی واژهِ قائم را به جای مهدی به کار بردهاند.
در میان امامیه، که امامان آنها، به ویژه از [امام] جعفر صادق به بعد، به عنوان یک اصل از درگیر شدن در فعالیتهای انقلابی خودداری میکردند، روایات متعددی در رابطه با قیام امام قائم منتظَر، نشانههای (علامات) ظهور او، و اعمال و رفتار او نقل شده است. پس از رحلت امام یازدهم، امام دوازدهم یعنی امام غایب به عنوان قائم شناخته شد که با ظهور خود پیشبینیهای مربوط به اعمال و معجزات خود را تحقق خواهد بخشید. در عقاید امامیه بین نشانههای اجتنابناپذیر (محتومه`) آمدن قائم و نشانههای مشروط (مشترطه`)، که ممکن است از جانب خداوند لغو شوند، تمایز قایل شدهاند. در روایات دربارهِ نشانههای محتوم اتفاق نظر کامل وجود ندارد. آنچه غالباً ذکر شده است عبارت است از:
۱- مردی یمانی در یمن ظهور میکند و همگان را به یاری قائم فرا میخواند.
۲- مردی به نام سفیانی در وادی خشک (الوادی الیابس) در ماه رجب و در همان سال ظهور قائم قیام میکند، دمشق و ۵ استان سوریه را فتح میکند(۲) و سپس به دست قائم کشته میشود.
۳- یک صدا (ندا یا صیحه`) از آسمان نام قائم را صدا میزند.
۴- ارتشی که سفیانی علیه قائم اعزام میکند در بیابان (بَیداء) نابود میشود (خَسف).
۵- روح پاک (نفس زکیه)، که قائم او را به عنوان سفیر خود عازم مکه خواهد کرد، بین رکن و مقام به دست مکیان کشته میشود.
در اعتقادات امامیه، در رابطه با آمدن قائم، مفهوم رجعت وجود دارد، که به معنی زنده شدن برخی از افراد پلید و مؤمنین نسلهای گذشته است به این ترتیب فرصتی به مؤمنین داده میشود تا انتقام صدماتی را که قبلاً متحمل شدهاند بگیرند. انتظار میرود که قائم از مکه حرکت خود را آغاز کند، جایی که او در همانجا ساکن شده و بر جهان حکومت خواهد کرد.(۳) طبق یکی از روایات معتبر، حکومت او هفت سال به طول خواهد انجامید که هر سال آن معادل ده سال عادی خواهد بود. طبق روایتی دیگر، او نوزده سال حکومت خواهد کرد.(۴) اگرچه برخی روایات از حکومت فرزند قائم سخن میگویند، اما اکثر آنها تصریح میکنند که پس از رحلت قائم تا قیامت و روز رستاخیز فقط ۴۰ روز ناآرامی خواهد بود.(۵)
در اعتقاد اسماعیلیه بُعد دیگری به مفهوم قائم اضافه شده و او را قائم القیامه` نامیدهاند، که به عنوان قاضی انسانها عمل خواهد کرد، و مقامی بسیار عظیم و برتر از پیامبران و امامان به او نسبت میدهند.(۶) (جهت اطلاع از جزئیات به تعالیم اسماعیلیه مراجعه کنید).
در عقاید دروزیه، حمزه` بن علی را قائم الزمان شناختهاند.(۷) (به “دروز” (z (duru مراجعه کنید).
(دبلیو. مادلانگ)
پی نوشت ها :
۱٫ در مورد احادیث امامیه و عقاید آن خصوصاً به منبع زیر مراجعه کنید: نعمانی، الغیبه`، تهران ۱۳۱۸ ابن بابویه، اکمال الدین، تهران ۱۳۰۱، ص ۳۶۴ و صفحات بعد.
۲٫ موجان مومن، درآمدی بر اسلام شیعی، نیوهَوِن ۱۹۸۵، ضمیمه اچ هالم، Die ilamische Gnosis، زوریخ و مونیخ ۱۹۸۲، ضمیمه
۳٫ همان نویسنده، Die Schia، دارم استات ۱۹۸۸، ضمیمه.
۴٫ عبدالعزیز اِی. ساشادینا، سلطان عادل در اسلام شیعی، آکسفورد ۱۹۸۸، صص ۵۱ -۵۴٫
۱٫ استظهار نویسنده کاملاَ بیمورد است، زیرا به طوری که ملقب شدن امام چهارم به <سجاد>، امام پنجم به <باقر>، امام ششم به <صادق>، امام هفتم به <کاظم>، امام هشتم به <رضا>، امام نهم به <جواد>، امام دهم به <هادی> و امام دوازدهم به <مهدی> هیچ مفهوم مخالفی در مورد سایر امامان ندارد، ملقب شدن آن حضرت به <قائم> نیز مفهوم مخالف ندارد، بلکه در دهها حدیث تصریح شده که همه` آن ها <قائم> هستند. ر.ک. بحارالانوار، ج ۱۰، ص۳۵؛
ج ۳۶، ص ۴۱۶ ؛ ج ۶۱، ص ۳۸؛ ج ۹۱، ص ۱۹۸؛ ج ۹۵، ص ۲۳۱٫
۲٫ بهتر است ۵ منطقه شامات تعبیر شود، زیرا سفیانی بر فلسطین و اردن نیز سیطره پیدا میکند [کمالالدین، ج ۲، ص ۶۵۱ ] و تعبیر سوریه شامل آن ها نمیشود.
۳٫ مکهِ معظمه محل خروج و قیام حضرت بقیه` الله (عج) میباشد و مرکز حکومت آن حضرت نیست، پایتخت دولت کریمه بیگمان <کوفه> میباشد. ر.ک. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۱؛ فصلنامهِ انتظار، ش ۸ و ۹، ص ۲۶۶٫
۴٫ بر اساس روایت صحیحه مدت حکومت حضرت مهدی(عج) ۳۰۹ سال میباشد.ر.ک: منتخب الاثر، ج ۳، ص ۱۸۹٫
۵٫ بر اساس صدها روایت پیرامون رجعت – که ۵۲۰ حدیث شیخ حر عاملی در کتاب الایقاظ نقل کرده – بعد از حکومت حضرت بقیه`الله(عج) امام حسین(ع) ۰۰۰/۵۰ سال [فصلنامهِ انتظار، ش ۸ و ۹، ص ۲۷۰] و امیرمؤمنان(ع) ۴۴۰۰۰ سال فرمانروایی خواهند نمود. [الایقاظ، ص ۳۳۸] روی این بیان این چهل روز مربوط به وفات دوم حضرت مهدی(عج) در عالم رجعت میباشد.
۶٫ در میان بیش از یک هزار نام، لقب، وصف و عنوان که در احادیث پیرامون حضرت بقیه` الله(عج) آمده، عنوان <قائم القیامه> به دست ما نرسیده، این عنوان با آن عقاید باطله، از مختصّات اسماعیلیه است. ر.ک: الامامهَ و قائم القیامهَ، ص ۲۱۸ از دکتر مصطفی غالب؛ راحه` العقل، ص ۵۱۲، از احمد حمید الدین کرمانی.
۷٫ <قائم الزمان> از القاب امام عصر(عج) میباشد، چنانکه خود به ابوجعفر ازدی فرمود: <انا قائم الزّمان>. ر.ک: غیبت طوسی، ص ۲۵۳؛ کمالالدین ، ج ۲، ص ۴۴۴٫
دیدگاهتان را بنویسید