حدیث روز

پاسخ استاد حوزه علمیه به اظهارات عجیب “ولیعهد سعودی” درباره امام زمان(عج)

پاسخ استاد حوزه علمیه به اظهارات عجیب “ولیعهد سعودی” درباره امام زمان(عج) ظهور منجی موعود یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است. کتاب های مقدس آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آنها وجود دارد و چه آنها که منقولاتی از آنان در کتاب های دیگر آمده است، بشارت داده اند که جهان در سیطره […]

اشتراک گذاری
15 آذر 1400
337 بازدید
کد مطلب : 5883

/images/9494094323_6496028505.jpg

پاسخ استاد حوزه علمیه به اظهارات عجیب “ولیعهد سعودی” درباره امام زمان(عج)


ظهور منجی موعود یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است. کتاب های مقدس آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آنها وجود دارد و چه آنها که منقولاتی از آنان در کتاب های دیگر آمده است، بشارت داده اند که جهان در سیطره ظلم و فساد نمی ماند؛ بلکه جماعت صالحان به امامت “رهبر موعود” عدل و داد را در گیتی حاکم خواهند کرد.

ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از همین رو، این مفهوم موجب سوءاستفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند. اتفاقاً بسیاری از این مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده اند؛ چه مدعیان کوچکی که اهداف مالی و رمالی داشته اند، و چه مدعیان بزرگی که توانستند با این ادعا حکومت های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیرپا و گسترده ای برای خویش دست و پا کنند.

همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن سؤالات و شبهات، تلاش دارند که یا اعتقاد به ظهور منجی را در دل آدمیان سست کنند؛ و از سوی دیگر با تحمیق رسانه ای و ساختن فیلم های سینمایی، چهره ای هولناک از آن مرد الهی بیافرینند!

در واکنش به اینگونه اقدامات، خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در پایان هفته سلسله مطالبی متقن و مستدل در باب مهدویت ــ با عنوان “در انتظار منجی” ــ تولید و منتشر می کند؛ تا هم عرض ارادتی باشد به محضر امام زمان حضرت حجه بن الحسن المهدی(عج) و هم گامی باشد برای روشنگری درباره مسأله مهدویت در عصر هجوم غبارها و فتنه ها.

چندی پیش «محمد بن سلمان» ولیعهد آل سعود، که از اطلاعات دینی و مذهبی لازم برخودار نیست، سخنان عجیبی در باب مهدویت مطرح کرد.

وی در پاسخ به سؤال یک خبرنگار درباره “چشم انداز تعامل بین دو دولت جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی” گفت: «ما چطور با آنها گفت‌وگو کنیم؟ در حالی که ایرانی‌ها معتقدند که مهدی خواهد آمد و ما باید زمینه‌ها را برای آمدن او آماده کنیم و کنترل کل جهان را به دست بگیریم!».

این جوان ــ که به قضاوت خود خاندان سعودی، زودتر از موعد در مناصب بالا قرار گرفته است ــ سپس موضوع مهدویت را “یک موضوع ساخته شده توسط ایرانی‌ها” دانست!! و ادامه داد: «اساساً ایرانی‌ها به دنبال همین بحث مهدویت در کشورهای دیگر به خصوص عراق، یمن و سوریه دخالت و از تروریست حمایت می‌کنند لذا عربستان امکان گفت‌وگو با ایران را ندارد».

از آن زمان تاکنون، شخصیت های علمی و سیاسی زیادی در جهان، پاسخ این اظهارات غیرکارشناسانه را داده و بن سلمان را به مطالعه منابع اهل سنت درباره مهدویت توصیه کرده اند.

آیت الله «نجم الدین طبسی» استاد عالی حوزه های علمیه ایران و عراق ــ که دارای پژوهش های فراوان در حدیث، تاریخ و عقاید اسلامی است ــ نیز نوشته زیر را در پاسخ به این ادعای عجیب ولیعهد سعودی مرقوم داشته است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاسخی کوتاه به ادعاهای مضحک ولی عهد عربستان سعودی
به قلم: آیت الله نجم الدین طبسی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بسم الله الرحمن الرحیم

در پی اظهارات سخیف و جاهلانه ولیعهد سفیه عربستان «محمد بن سلمان» راجع به حضرت مهدی(عج) و منحصر کردن اعتقاد و باور به مهدویت در ایرانیان و ممانعت این باور از گفتگو با ایرانیان، با توجه به درخواست تنی چند از مؤمنین و انگیزه های دینی که هرگونه سکوت و عدم موضعگیری در قبال بدعت ها و تحریف در دین و باورهای مسلمانان را جایز نمی داند، چند جمله ای را به عنوان پاسخ معروض می دارم:

* احادیث و روایات مهدویت در کتب اهل سنت

اعتقاد به خروج و قیام حضرت مهدی(علیه السلام)و انتظار چنین شخصیتی، اختصاص به ایران و ایرانیان ندارد؛ بلکه از مسلّمات اعتقادات همه مسلمین و عدالت¬خواهان جهان است.

احادیث و روایات مربوط به مهدویت توسط بسیاری از علما و محدثین بزرگ و نامی اهل سنت همچون ابوداوود سجستانی، محمد بن عیسی ترمذی، ابن¬ماجه قزوینی، احمد بن شعیب نسائی، احمد بن حنبل، ابن¬حبان، حاکم نیشابوری، ابن-ابی¬شیبه، نعیم بن حماد، ابونعیم اصفهانی، طبرانی، دارقطنی، بارودی، ابویعلی موصلی، بزار، خطیب بغدادی، ابن عساکر دمشقی، ابن منده، ابوالحسن حربی، بیهقی، ابوعمرو مقری، ابن¬جوزی، یحیی بن عبدالحمید حمانی، ابن¬سعد بصری، ابن¬خزیمه، عمر بن شبه و ابوعوانه و از تعدادی از صحابه رسول خدا(ص)همچون علی بن ابی¬طالب(ع)، عثمان بن عفّان، طلحه بن عبیدالله، عبدالرحمن بن عوف، حسین بن علی(ع)، ام¬سلمه، ام¬حبیبه، عبدالله بن عباس، عبدالله بن مسعود، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو بن عاص، ابوسعید خدری، جابر بن عبدالله انصاری، ابوهریره، انس بن مالک، عمار بن یاسر، عوف بن مالک، ثوبان مولی رسول الله، قره بن ایاس، حذیفهبن یمان، عبدالله بن حارث بن حمزه، عوف بن مالک، عمران بن حصین و ابوالطفیل عامر بن واثلهنقل شده و برخی از علمای اهل سنت نیز به متواتر بودن اخبار و روایات مهدویت اذعان داشته و اعتراف کرده¬اند.(۱)

در صحیح بخاری و مسلم نیز هرچند مختصر به روایات مهدویت اشاره شده است.

بسیاری از علما و محدثان اهل سنت همچون ابوداوود سجستانی در کتاب های حدیثی خود بابی را به روایات مهدویت اختصاص داده و تعدادی از علمای بزرگ اهل سنت نیز همچون ابوبکر ابن ابی¬خیثمه، حافظ ابونعیم اصفهانی، جلال¬الدین سیوطی، حافظ عماد¬الدین ابن¬کثیر دمشقی، ابن¬حجر مکی، گنجی شافعی، متقی هندی، ملاعلی قاری، مرعی بن یوسف، محمد بن علی شوکانی و محمد بن اسماعیل صنعانی و… درباره روایات و مباحث مربوط به مهدویت کتاب و جزوه مستقل نوشته اند.(۲)

* خروج و قیام امام زمان(عج) از مکه

درباره مکان و مبدأ قیام امام زمان(ع)در برخی از روایات مهدویت که توسط علمای اهل سنت نیز نقل شده، به ظهور امام زمان(ع) از مکه معظمه اشاره شده است. در روایاتی که ابوداوود سجستانی (متوفای ۲۷۵ هجری قمری) یکی از صاحبان کتب سته اهل سنت و نعیم بن حماد مروزی (متوفای ۲۲۹ هجری قمری)(۳) یکی از مشایخ و اساتید روایی بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداوود، ابن ماجه و از معاصرین احمد بن حنبل نقل کرده اند، به مکه مکرمه و ما بین رکن و مقام به عنوان مکان و مبدأ قیام حضرت مهدی(ع) اشاره شده است.

بر اساس روایت نعیم بن حماد مروزی،حضرت علی(ع) می¬فرماید: «مردم به دنبال مهدی می گردند. مهدی(ع) در حالی که پرچم رسول خدا(ص) را به همراه دارد از مکه خروج و قیام می کند».(۴)

* حاکمیت بر تمامی جهان

حاکمیت امام زمان برکل جهان و گسترش عدالت در همه جای کره زمین نیز مطلب دیگری است که در روایات مهدویت به آن اشاره شده و علمای مختلفی از شیعه و سنی آن را نقل کرده¬اند. بر اساس روایاتی که ابوداود سجستانی یکی از صاحبان کتب سته اهل سنت از عبدالله بن مسعود، ابوسعید خدریو ابوالطفیل عامر بن واثله نقل کرده، رسول خدا(ص) می¬فرمایند: «حتی اگر از عمر کره زمین تنها یک روز باقی مانده باشد خداوند آن روز را طولانی خواهد کرد و فردی از من یا امت من را که نامش همنام من است و نام پدرش نیز همنام پدر من است و کنیه او نیز با کنیه من یکی است برمی¬انگیزد و عدالت را بر کره زمین که پر از ظلم و جور شده می-گستراند».(۵)

* تطهیر و نجات حرمین شریفین از دست خوارج و تکفیری¬ها

بر اساس روایات موجود، امام زمان(ع) نیز همانند جد بزرگوارش حضرت محمد(ص)،قیام و نهضت خود را از مکه مکرمه آغاز خواهد کرد و حرمین شریفین را که بنا به گفته ابن عابدین در اشغال خوارج و تکفیری ها قرار دارد از لوث وجود آنان پاک خواهد کرد و این سرزمین مقدس را به مسلمانان بازخواهد گرداند.

ابن عابدین یکی از علمای احناف، محمدبن عبدالوهاب و پیروانش را جزء خوارج معرفی کرده و می نویسد:«محمد بن عبدالوهاب و پیروان او خوارجی هستند که در دوران ما از نجد خروج کرده و حرمین شریفین را اشغال کرده اند. آنان خود را به حنابله منتسب می¬کنند، اما در واقع معتقدند فقط خودشان مسلمان هستند و هر کسی که با عقاید آنان مخالف باشد مشرک و کافر است. این گروه بسیاری از اهل سنت و علمای آنان را به قتل رساندند تا این که در سال ۱۲۳۳ هجری قمری سپاه مسلمانان بر آنان غلبه پیدا کرد».(۶)

زینی دحلان شافعی یکی دیگر از علمای اهل سنت و امام جماعت حرمین شریفین نیز به انحراف و کفرآمیز بودن عقاید وهابیان و ممانعت حاکم مکه از ورود پیروان محمدبن عبدالوهاب به مکه مکرمه و دستور قاضی شرع نسبت به بازداشت و زندانی نمودن تعدادی از شاگردان محمدبن عبدالوهاب در سال ۱۱۴۶ هجری قمری را نقل کرده است.(۷)

با توجه به مطالب ذکر شده معتقدیم افرادی همچون محمدبن سلمان که بزرگ-شده آمریکا و دست¬پرورده مشرکان بودهو بیشتر عمرشان را در مراکز فساد گذرانده اند و اهل کتابخانه و مطالعه و تحقیق و سواد نبوده و سن و سوابق آنان نیز اقتضا نمی¬کند و ولایت¬عهدی او نیز همانند ولایت¬عهدی یزید بوده و ما را به یاد سخنان امام حسین(ع) به معاویه(۸) می¬اندازد، حق ندارند و نباید در مسائل اعتقادی مسلمانان اظهار نظر کنند و اعتقادات قطعی همه مسلمانان را منکر شده و زیر سؤال ببرند.

از افرادی همچون محمد بن سلمان انتظاری بیش از این نمی¬رود، زیرا عقل و فهم او بیش از این نیست؛ امااز عالمان منطقه حجاز باید پرسید: چرا وقتی به عقاید ضروری مسلمین هجمه می¬شود، در برابر آن سکوت می کنید؟ وابستگی به حکام جور و مصداق وعاظ السلاطین شدن تا چه حد و با چه قیمتی؟

«الساکت عن الحق شیطان أخرس»(۹) و «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ ۙ أُولَـٰئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُون ــ کسانی که دلایل روشن، و وسیله هدایتی را که نازل کرده‌ایم، بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت می‌کند؛ و همه لعن‌کنندگان نیز، آنها را لعن می‌کنند». (۱۰)

با توجه به مطالب مذکور می¬توان ادعا کرد کسی که منکر مهدویت و روایات موجود در این باب باشد، به دلیل انکار ضروری دین اسلام، کافر و خارج از اسلام است.

نجم الدین طبسی
12/۴/۱۳۹۶ شمسی
برابر با ۸/شوال/۱۴۳۸ قمری
مؤسسه ولاء صدیقه کبری

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت ها:

۱) «قال أبوالحسین الآجری: قد تواترت الأخبار و استفاضت بکثره رواتها علی المصطفی بخروجه و إنه من أهل بیته و أنه یملأ الأرض عدلا و أنه یخرج مع عیسی فیساعده علی قتل الدجال… و أنه یؤم هذه الأمه و یصلی عیسی خلفه». الصواعق المحرقه: ص ۱۶۷، الفصل الاول فی الآیات الوارده فیهم، الآیه الثانیه عشره، تنبیه. «أن الأحادیث الوارده فیه علی اختلاف روایاتها لاتکاد تنحصر… قد علمت أن أحادیث وجود المهدی و خروجه فی آخر الزمان و أنه من عتره رسول¬الله من ولد فاطمه بلغت حد التواتر فلامعنی لإنکارها… غایه ما یثبت فی الأخبار الصحیحه و الشهیره التی بلغت التواتر المعنوی وجود الآیات العظام و أنه یأتی فی آخر الزمان من ولد فاطمه یملأ الأرض قسطا و عدلا». «إن الأحادیث الوارده فی المهدی علی الاختلاف روایاتها کثیره جدا تبلغ حد التواتر المعنوی و هی فی السنن غیرها من دواوین الاسلام من المعاجم و المسانید… لاشک أن المهدی یخرج فی آخر الزمان من غیر تعیین لشهر و عام لما تواتر من الأخبار فی الباب و اتفق علیه جمهور الأمه خلفا عن سلفالا من لایعتد بخلافه فلامعنی للریب فی أمر ذلک الفاطمی الموعود المنتظر المدلول علیه بالأدله بل إنکار ذلک جرأه عظیمه فی مقابله النصوص المستفیضه المشهوره البالغه حد التواتر». به کتاب «عقیده أهل السنه و الأثر فی المهدی المنتظر» نوشته شیخ عبدالمحسن العباد استاد دانشگاه مدینه منوره مراجعه شود.

۲) جهت اطلاع از مشروح مطالب مذکور و مستندات آن به کتاب «عقیده أهل السنه و الأثر فی المهدی المنتظر» نوشته شیخ عبدالمحسن العباد استاد دانشگاه مدینه منوره مراجعه شود.

۳) جهت آشنایی تفصیلی با شرح حال نعیم بن حماد مروزی به کتاب سیر أعلام النبلاء: ج ۱۰، ص ۵۹۵ – ۶۱۲، شرح حال نعیم بن حماد مروزی، ش ۲۰۹، مراجعه شود.

۴) «فیخرج من مکه و معه رایه النبی…». الفتن: ص ۲۶۹ – ۲۷۰، ح ۱۰۰۴. به کتاب سنن أبی¬داود: ص ۴۹۴، کتاب المهدی، ح ۴۲۸۶ مراجعه شود.

۵) «لو لم¬یبق من الدنیا الا یوم لطول الله ذلک الیوم حتی یبعث فیه رجلا منی أو من أهل بیتی یواطیء اسمه اسمی و اسم أبیه اسم أبی یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا». سنن أبی¬داود: ص ۴۹۴، کتاب المهدی، ح ۴۲۸۲ و ۴۲۸۳.

۶) «مطلب فیاتباع عبدالوهاب الخوارج فی زماننا… کما وقع فی زماننا فی أتباع عبدالوهاب الذین خرجوا من نجد و تغلبوا علی الحرمین و کانوا ینتحلون مذهب الحنابله لکنهم اعتقدوا أنهم هم المسلمون و أن من خالف اعتقادهم مشرکون و استباحوا بذلک قتل أهل السنه و قتل علمائهم». رد المحتار علی الدر المختار: ج ۶، ص ۴۱۳، کتاب الجهاد، باب البغاه، مطلب فی اتباع عبدالوهاب الخوارج فی زماننا.

۷) «أرادوا الحج فی دوله الشریف مسعود بن سعید بن زید… فأرسلوا یستأذنوه فی الحج و غایه مرادهم اظهار عقیدتهم و حمل أهل الحرمین علیها فأرسلوا قبل ذلک ثلاثین من علمائهم ظنا منهم أنهم یفسدون عقائد أهل الحرمین و یدخلون علیهم الکذب و المین و طلبوا الاذن فی الحج و لو بشیء مقرر علیهم کل عام یدفعونه و کان أهل الحرمین قد سمعوا بظهورهم فی نجد و افسادهم عقائد البوادی و لم یعرفوا حقیقه ذلک فلما وصل علمائهم مکه أمر الشریف مسعود أن یناظر علماء الحرمین العلماء الذین بعثوهم فناظروهم فوجدوهم ضحکه و مسخره کحمر مستنفره فرت من قسوره ونظروا الی عقائدهم فاذا هی مشتمله علی کثیر من المکفرات… أمر الشریف مسعود قاضی الشرع أن یکتب حجه بکفرهم الظاهر … و أمر بسجن أولئک الملحده الانذال و وضعهم فی السلاسل و الاغلال فقبض منهم جماعه و سجنهم و فر الباقون». الدرر السنیه فی الرد علی الوهابیه: ص ۲۹ – ۳۰.

۸) «ابشر یا معاویه بالقصاص و استعد للحساب و اعلم أن لله عزوجل کتابا لایغادر صغیره و لاکبیره إلا أحصاها و لیس الله تبارک وتعالی بناس أخذک بالظنه و قتلک أولیاءه بالتهمه و نفیک إیاهم من دار الهجره الی الغربه و الوحشه و أخذک الناس ببیعه ابنک غلام من الغلمان یشرب الشراب و یلعب بالکعاب (بالکلاب) لاأعلمک إلا قد خسرت نفسک و شریت دینک و غششت رعیتک و خنت أمانتک و سمعت مقاله السفیه الجاهل و أخفت التقی الورع الحلیم». الاحتجاج: ج ۲، ص ۹۲، احتجاجه علی معاویه توبیخا له علی قتل حجر و أصحابه. «فقام الحسین فحمد الله و صلی علی الرسول ثم قال: أما بعد یا معاویه! فلن یؤدی القائل و إن أطنب فی صفه الرسول من جمیع جزءا… و فهمت ما ذکرته عن یزید من اکتماله و سیاسته لأمه محمد، ترید أن توهم الناس فی یزید کأنک تصف محجوبا أو تنعت غائبا…». الامامه و السیاسه: ج ۱، ص ۱۸۶، قدوم معاویه المدینه علی هؤلاء القوم و ما کان بینهم من المنازعه.

۹) از پیامبر اکرم(ص) نقل است که فرمود: «کسى که نسبت به حق، بى ‏طرف بماند و سکوت اختیار کند شیطانی لال است». شرح نهج ‏البلاغه مغنیه، ج ۴، ص ۲۲۷.

۱۰) سوره بقره (۲)، آیه ۱۵۹.

منبع: سایت ولی عصر
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *