حدیث روز

ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام

ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام برگی از دفتر زندگی امام صادق علیه السلام جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، ششمین امام شیعیان، و پنجمین امام از نسل امیر المؤمنین (ع) کنیه او ابو عبد الله و لقب مشهورش «صادق» است. لقبهای دیگری نیز دارد، […]

اشتراک گذاری
15 آذر 1400
314 بازدید
کد مطلب : 6033

/images/8517496069_2898857231.jpg

ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام


برگی از دفتر زندگی امام صادق علیه السلام

جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، ششمین امام شیعیان، و پنجمین امام از نسل امیر المؤمنین (ع) کنیه او ابو عبد الله و لقب مشهورش «صادق» است. لقبهای دیگری نیز دارد، از آن جمله صابر، طاهر، و فاضل. اما چون فقیهان و محدثان معاصر او که شیعه وی هم نبوده اند، حضرتش را به درستی حدیث و راستگویی در نقل روایت بدین لقب ستوده اند، لقب صادق شهرت یافته است.

ولادت او ماه ربیع الاول سال هشتاد و سوم از هجرت رسول خدا (ص)، و در هفدهم آن ماه بوده است. ولی بعض مورخان و تذکره نویسان ولادت حضرتش را در سال هشتادم از هجرت نوشته اند و در ماه شوال سال صد و چهل و هشت هجری به دیدار پروردگار شتافت. مدت زندگانی او شصت و پنج سال بوده است.

نام مادر او فاطمه یا قریبه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است و ام فروه کنیت داشته است.

بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرش امام باقر(ع) بود. جز آنکه کمی باریکتر و بلندتر بود. مردی بود میانه بالا، افروخته روی،پیچیده موی و پیوسته صورتش چون آفتاب می درخشید. در جوانی موهای سرش سیاه بود. بینی اش کشیده و وسط آن اندکی بر آمده بودو برگونه راستش خال سیاهی داشت. محاسن آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد تنک بود. دندانهایش درشت و سفید بود و میان دودندان پیشین آن گرامی فاصله داشت. بسیار لبخند می زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ رخسارش زرد و سبز می شد. در پیری سفیدی موی سرش بر وقار و هیبتش افزوده بود.

اوضاع زمانه و سیره سیاسی امام صادق علیه السلام

از آغاز ولادت تا هنگام رحلت این امام بزرگوار، ده تن از امویان به نامهای: عبد الملک پسر مروان، ولید پسر عبد الملک (ولید اول) ، سلیمان پسر عبد الملک، عمر پسر عبد العزیز، یزید پسر عبد الملک (یزید دوم) ، هشام پسر عبد الملک، ولید پسر یزید (ولید دوم) ، یزید پسر ولید (یزید سوم) ، ابراهیم پسر ولید و مروان پسر محمد، و دو تن از عباسیان ابو العباس، عبد الله پسر محمد معروف به سفاح و ابو جعفر پسر محمد معروف به منصور بر حوزه اسلامی حکومت داشته اند. آغاز امامت امام صادق (ع) با حکومت هشام پسر عبد الملک و پایان آن، با دوازدهمین سال از حکومت ابو جعفر منصور (المنصور بالله) مشهور به دوانیقی مصادف بوده است.

نهضت علمی امام صادق علیه السلام

اختلافات سیاسی و کشمکش های بنی امیه و بنی العباس نسیم رحمتی بود که یکباره وزیدن گرفت و باقرالعلوم و پس از او امام صادق – علیهما السلام – با استفاده از موقعیت به دست آمده به ترسیم چهره روشن آیین پرداختند و با بیان اخبار و احادیث فراوان انحرافات را پیراستند و مردم را از گمراهی نجات بخشودند. به گونه ای که مسلمانان و به ویژه شیعه امامیه در فکر و عقیده بر این دو امام و خصوصا امام صادق اعتماد کرده، بخش عمده ای از دانش اهلبیت به وسیله آنان گسترش یافت. امام صادق با گسترش حوزه علمی خویش دین را زنده کرد و جانی تازه در کالبد بی رمق دین دمید.

شیخ مفید – علیه الرحمه – می نویسد:

«آن قدر مردمان از دانش حضرت نقل کرده اند که به تمام شهرها منتشر گشته و کران تا کران جهان را فرا گرفته است و از احدی از علمای اهل بیت این مقدار احادیث نقل نشده، به اندازه ای که از آن جناب نقل شده است. اصحاب حدیث، راویان آن جناب را با اختلاف آراء و مذاهبشان گردآورده و عددشان به چهار هزار تن رسیده و آنقدر نشانه های آشکار بر امامت آن حضرت ظاهر شده که دلها را روشن کرده و زبان مخالفین را از ایراد شبه لال گردانده است.

امام صادق علیه السلام و مرزبانی از دین

عصر امام صادق(ع) به عصر تضارب آرا و عقاید مشهور است؛ چرا که در آن زمان فرقه ها و دسته های متعدد به وجود آمد و آشوب های فکری، اندیشه های انحرافی و عقاید گوناگون ظاهر گردید. به همین جهت بسیاری از طبقات مسلمین در معرفت ذات و صفات خداوند و دیگر اصول اعتقادی و احکام عملی دین و تأویل آیات قرآن کریم و مسایلی از قبیل قضا و قدر، جبر و تفویض، مبدأ و معاد و ثواب و عقاب دچار شبهه و اختلاف شدند. به دنبال این شبهات مکتب هایی؛ همچون خوارج، معتزله، متصوفه، زنادقه، جبریه، شبهه، قصاص، تناسخیه و … پدیدار گشت و مذاهب و فرقه های گوناگون به وجود آمد.

وجود انحرافات عقیدتی از یک سو و فراهم شدن فضای مناسب برای بیان معارف دینی از سوی دیگر سبب شد تا امام صادق(ع) حرکتی عظیم را برای اعتلای معنوی و دینی مسلمانان آغاز کند. می توان موارد زیر را از جمله مهم ترین فعالیت های آن حضرت در مبارزه با انحرافات برشمرد:

۱.بیان و شرح اصول اعتقادی صحیح؛ ۲.پاسخ به شبهات و سؤالاتی که از ناحیه مسلمانان و شیعیان مطرح می شد،۳.جلسات درس، یا دانشگاه بزرگ جعفری ۴.تعلیم و تربیت شاگردان متخصص ۵.مناظرات علمی امام جعفر صادق(ع)

سیری در سیره امام صادق علیه السلام

جلوه های صدق اهل بیت علیهم السلام در صادق این خاندان به صورت ویژه بروز یافته است.این جلوه ها را در رفتار آن حضرت بهترمی توان درک کرد. آنچه بیش تر رواج یافته،ذکر «قال الصادق »هاست که به حق زیر ساخت فکری، فقهی و کلامی شیعه را تشکیل داده است اما در کنار توجه به گفته های آن حضرت، فصل دیگری را هم باید گشود; فصلی برای تامل وتوجه در رفتارهای آن امام علیه السلام وبهره گیری عملی از این رفتارها.

آنچه دراین نوشتار می آید، بخشی ازکردارهای امام صادق علیه السلام را منعکس می سازد.

۱ – انفاق

هشام بن سالم می گوید: امام صادق علیه السلام هنگامی که تاریکی شب فرا می رسید، انبانی از نان و گوشت و پول را بر می داشت و بردوش می نهاد و به سوی نیازمندان شهر مدینه می شتافت و آن ها را میانشان تقسیم می کرد.آن ها او را نمی شناختند. زمانی که امام صادق علیه السلام رحلت کرد و آن انفاق های شبانه ادامه پیدا نکرد، نیازمندان فهمیدند که چه کسی هرشب به آن ها غذا و پول می داد. (۱)

معلی بن خنیس می گوید: امام صادق علیه السلام باانبانی از نان بیرون آمد و من همراه او بودم. به اقامتگاه بنی ساعده رسیدیم. در آن جاگروهی خوابیده بودند. آن حضرت یک یا دونان بربالین هرکدام نهاد. به آخرین فرد که رسید، برگشتیم. پرسیدم: من به فدایت! آیااین ها حق را می شناسند (یعنی شیعه هستند)؟ امام علیه السلام فرمود: اگر حق رامی شناختند، نمک را نیز با آن ها به صورت مساوی تقسیم می کردم. (۲)

در روایتی آمده است:

«کان الصادق علیه السلام یطعم حتی لایبقی لعیاله شی ء» (۳)

امام صادق علیه السلام به فقیران اطعام می کرد تاآن جا که برای خانواده اش چیزی باقی نمی ماند.

۲ – میانه روی

امام صادق علیه السلام – در ایام قحطی – دستورمی داد برای تهیه آرد گندم را با جو مخلوطکنند و می فرمود: من می توانم برای خانواده ام آرد گندم خالص تهیه کنم ولی دوست دارم درزندگی اندازه و حساب و کتاب را خوب رعایت کنم. (۴)

۳ – دوری از بخل

فضل بن ابی قره می گوید:

رایت اباعبدالله علیه السلام یطوف من اول اللیل الی الصباح و هو یقول: اللهم قنی شح نفسی فقلت: جعلت فداک ما سمعتک تدعو بغیر هذاالدعاء؟ قال: وای شی ء اشدمن شح النفس، ان الله یقول: «و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون » (۵)

امام صادق علیه السلام را دیدم که از اول شب تاصبح، خانه خدا را طواف کرد و این دعا راخواند: خدایا! مرا از شر بخل نفسم برهان!گفتم: به فدایت شوم! از شما غیر از این دعا رانشنیدم؟ فرمود: چه چیزی بدتر از بخل نفس! بعد آیه «و من یوق شح نفسه…» راخواند.

۴ – ادب بیماری

امام صادق علیه السلام هنگام بیمار شدن عرض می کرد:

«الله اجعله عله ادب لاعله غضب.» (۶)

بارخدایا! آن را بیماری ادب (و تنبه) قراربده، نه بیماری غضب (و خشمت).

۵ – دعا هنگام پیش آمد ناگوار

«کان الصادق علیه السلام: اذاحز به امر جمع النساءو الصبیان ثم دعا و امنوا» (۷)

امام صادق علیه السلام هرگاه به پیش آمد ناگواری برمی خورد، زنان و اطفال را جمع می کرد ودعا می کرد و آن ها آمین می گفتند.

۶ – سجده بر تربت حسینی

«کان الصادق علیه السلام لایسجد الا علی تربه الحسین علیه السلام تذللا لله و استکانه الیه.» (۸)

امام صادق علیه السلام جز برتربت حسینی سجده نمی کرد، تا در درگاه خداوند.

۷ – دعا

«کان الصادق علیه السلام یدعو بهذاالدعاء: الهی کیف ادعوک و قد عصیتک و کیف لاادعوک و قد عرفت حبک فی قلبی…» (۹)

امام صادق علیه السلام این دعا را می خواند: خدایا!چگونه تو را بخوانم، در حالی که تو را معصیت کرده ام و چگونه تو را نخوانم، درحالی که محبت تو را در قلبم احساس می کنم…

۸ – روزه

«کان الصادق علیه السلام اذا صام لایشم الریحان فسئل عن ذلک فقال: انی اکره ان اخلطصومی بلذه.» (۱۰)

امام صادق علیه السلام هنگامی که روزه می گرفت،ریحان را بو نمی کرد. از او علت این امر راپرسیدند. فرمود: من دوست ندارم که روزه ام را با لذت درهم آمیزم.

۹ – زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام

از صفوان جمال روایت شده است: با امام صادق علیه السلام وارد کوفه شدیم. امام فرمود: ای صفوان! شتر را بخوابان، که این جا نزدیک قبرجدم، امیرالمؤمنین علیه السلام است. امام فرودآمد، غسل کرد، جامه را تغییر داد، پا را برهنه نمود و فرمود: تو نیز چنین کن. به جانب نجف رفتیم. فرمود: گام ها را کوتاه بردار و سر را به زیر انداز. خداوند متعال برای هر گام که برداری، صد هزار حسنه می نویسد، صدهزارگناه را محو می کند، صدهزار درجه می بخشد،صد هزار حاجت را بر می آورد و ثواب هرصدیق و شهید را برای تو می نویسد. آن حضرت با دل آرام، تن آرام، تسبیح، تهلیل وتنزیه به جلو می رفت، تا رسیدیم به تل ها… برسر قبر رسید و اشک بر گونه هایش جاری شدوگفت: «انالله و انا الیه راجعون »; آن گاه برامیرالمؤمنین علیه السلام سلام کرد و… (۱۱)

۱۰ – زیارت حسینی

امام صادق علیه السلام در مسجد حنانه – که ازمساجد شریفه، نجف اشرف است.- امام حسین علیه السلام را به گونه ای خاص – که در مفاتیح الجنان ذکر شده است.- زیارت کرد و سپس چهار رکعت نماز خواند.

۱۱ – دعا هنگام سفر

امام صادق علیه السلام هنگام سفراین دعا رامی خواند:

«اللهم خل سبیلنا و احسن تسییرنا واعظم عافیتنا» (۱۲) ; خدایا! راه را برما بگشای وگزارش ما را نیکوگردان و عافیت ما را بزرگ ساز.

امام صادق علیه السلام هرگاه پای در رکاب می نهاد،می گفت: «سبحان الذی سخرلنا هذا و ما لناله مقرنین ». نیز هنگام سفر هفت بار تسبیح می کرد، هفت بار حمد خدا می نمود و هفت بارلااله الا الله می گفت. (۱۳)

۱۲ – صبح

در روایت آمده که امام صادق علیه السلام صبح که می شد، می گفت:

«بسم الله و بالله و من الله و الی الله وفی سبیل الله و علی مله رسول الله صلی الله علیه وآله اللهم الیک اسلمت نفسی و الیک فوضت امری و الیک توجهت وجهی و علیک توکلت یارب العالمین…» (۱۴)

۱۳ – صدقه

در روایت آمده است:

«انه کان یتصدق بالسکر فقیل له:اتتصدق بالسکر؟ قال نعم انه لیس شی ءاحب الی منه و انا احب ان یتصدق با حب الاشیاء الی.» (۱۵)

امام صادق علیه السلام شکر را صدقه می داد. ازآن حضرت سؤال شد: آیا شما شکر را صدقه می دهید؟ فرمود: بلی. هیچ چیز نزد من دوست داشتنی تر از شکر نیست. من دوست دارم که محبوب ترین چیز را صدقه دهم.

۱۴ – عزاداری برای امام حسین علیه السلام

طفلی شیرخوار را در مجلس عزاداری امام حسین علیه السلام نزد امام صادق علیه السلام آوردند.امام صادق علیه السلام طفل را بغل کرد و گریه اش شدت یافت. (۱۶)

امام صادق علیه السلام به ابوهارون شاعر فرمود:شعری درباره حسین علیه السلام بخوان. او شعری درباره آن حضرت خواند. امام فرمود: آن گونه که در جمع خود می خوانی، بخوان. ابوهارون قصیده ای را با سوز خاصی خواند. امام باصدای بلند گریست. صدای زنان نیز از پس پرده برخاست. (۱۷)

۱۵ – حضور قلب در نماز

ابوایوب می گوید: «کان ابوجعفرعلیه السلام وابوعبدالله علیه السلام اذا قاما الی الصلاه تغیرت الو انهما حمره و مره صفره کانما یناجیان شیئا یریانه.» (۱۸)

امام باقر و امام صادق علیهما السلام آن گاه که به نمازمی ایستادند، رنگ چهره آنان تغییر می کرد;گاه سرخ می شد و گاه زرد. گویا با کسی که او رامی بینند، سخن می گویند.

امام صادق علیه السلام در نماز، قرآن تلاوت کرد وبیهوش شد. بعد از به هوش آمدن، از امام سؤال شد: چرا بی هوش شدی؟ امام فرمود:معنای آیات مرا بی هوش کرد. من آیات راتکرار کردم و در حالتی قرار گرفتم که گویاآیات را از کسی که آن را نازل کرده است،می شنیدم. (۱۹)

امام صادق علیه السلام هنگامی که برای نماز خارج می شد، می گفت:

«اللهم انی اسالک بحق السائلین لک وبحق مخرجی هذا فانی لم اخرج اشرا و لابطرا و لا رئاء و لا سمعه و لکن خرجت ابتغاء رضوانک و اجتناب سخطک فعافنی بعافیتک من النار.» (۲۰)

سیره های اخلاقی و تربیتی امام صادق علیه السلام

امام صادق(ع) از اعاظم عباد و اکابر زهاد بود. از سه حال خارج نبود: یا روزه داشت، یا نماز می خواند و یا ذکر می گفت.

چون نیمه شب برای خواندن نماز شب بر می خاست با صدای بلند ذکر می گفت و دعا می خواند تا اهل خانه بشنوند وهرکس بخواهد برای عبادت برخیزد. هنگامی که ماموران حکومت برای دستگیری وی شبانه از دیوار منزلش وارد می شدند، او را درحال راز و نیاز با توانای بی همتا یافتند. آن گرامی ذکر رکوع وسجود را بسیار تکرار می کرد.

هشام بن سالم می گوید: امام صادق علیه السلام هنگامی که تاریکی شب فرا می رسید، انبانی از نان و گوشت و پول را بر می داشت و بردوش می نهاد و به سوی نیازمندان شهر مدینه می شتافت و آن ها را میانشان تقسیم می کرد.آن ها او را نمی شناختند. زمانی که امام صادق علیه السلام رحلت کرد و آن انفاق های شبانه ادامه پیدا نکرد، نیازمندان فهمیدند که چه کسی هرشب به آن ها غذا و پول می داد.

امام صادق علیه السلام – در ایام قحطی – دستورمی داد برای تهیه آرد گندم را با جو مخلوط کنند و می فرمود: من می توانم برای خانواده ام آرد گندم خالص تهیه کنم ولی دوست دارم در زندگی اندازه و حساب و کتاب را خوب رعایت کنم.

جرعه هایی از زلال کلمات امام صادق علیه السلام

امام صادق(ع) فرمودند: «در شگفتم از کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!

۱. در شگفتم از کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حَسبُناالله و نِعمَ الوَکیل…» (سوره آل عمران، آیه ۱۷۱) پناه نمی برد.

در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یادشده فرموده است:

«پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسّک جستند)، همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند و هیچ گونه بدی به آنان نرسید.»

۲. در شگفتم از کسی که اندوهگین است، چگونه به ذکر «لااله الّا أنت سُبحانَک أنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین» (سوره انبیاء، آیه ۸۷) پناه نمی برد؛ زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است:

«پس ما یونس را در اثر تمسّک به ذکر یادشده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مؤمنان را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء، آیه ۸۸)

۳. در شگفتم از کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللهِ إِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالْعِباد» (سوره غافر، آیه ۴۴). .. پناه نمی برد؛ زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است:

«پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یادشده) از شرّ و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)

۴. در شگفتم از کسی که طالب دنیا و زیبایی های دنیاست، چگونه به ذکر «ماشاءَ اللهُ لاقُوَّهَ إِلَّا بِالله » (سوره کهف، آیه ۳۹) پناه نمی برد؛ زیرا خداوند بعد از ذکر یادشده فرموده است:

«(مردی که فاقد نعمت های دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمت ها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی، امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»( الأمالی صدوق، ص ۶؛ بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۱۸۴-۱۸۵، به نقل از موعود، شماره ۱۶۷)

شهادت امام صادق علیه السلام

در فصول المهمه و مصباح کفعمی (به نقل مجلسی در بحار) نیز در کتابهای دیگری آمده است: امام را زهر خوراندند.

ابن شهر آشوب در مناقب نوشته است ابو جعفر منصور او را زهر خورانید، زیرا با کینه ای که منصور از او داشت و بیمی که از روی آوردن مردم بدو در دل وی راه یافته بود، آسوده نمی نشست.

ابن فضال روایت کند: نزد ام حمیده رفتم تا او را به رحلت امام تعزیت دهم. گریست و من از گریه او به گریه در آمدم. پس گفت: اگر ابو عبد الله را هنگام مرگ می دیدی چیزی شگفت مشاهدت می کردی. چشم خود را گشود و گفت: هر کس را با من خویشاوندی دارد گرد آورید. همه را گرد آوردیم. بدانها نگریست و گفت: شفاعت ما به کسی نمی رسد که نماز را سبک بدارد.

کلینی به روایت خود از امام موسی بن جعفر روایت کند: من پدرم را در دو جامه شطوی کفن کردم که آن دو، جامه احرام او بود و در جامه ای از جامه هایش و عمامه ای که از علی بن الحسین بود برای آنکه آن را به چهل دینار خریده بود.

مسعودی در مروج الذهب می نویسد: در سال ۱۴۸ هجری ده سال از خلافت منصور گذشته بود که ابو عبد الله جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب وفات یافت وی در قبرستان بقیع و در کنار پدر و جدش به خاک سپرده شد. به هنگام وفات ۶۵ سال داشت و گفته شده که او را مسموم کرده بودند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *