دجّال شناسی و راه کارهای عملی دجّال ستیزی،بخش اول
دجّال شناسی و راه کارهای عملی دجّال ستیزی،بخش اول منبع: راسخون چکیده ما در این تحقیق برآنیم که یکی از دشمنان مهدی موعود(عج) که فساد و فتنهی او سراسر عالم را فرا میگیرد، را بشناسیم. این دشمن که همان دجّال نام دارد، در روایات شیعه از نشانههای ظهور از آن یاد شده است. در […]
دجّال شناسی و راه کارهای عملی دجّال ستیزی،بخش اول
منبع: راسخون
چکیده
ما در این تحقیق برآنیم که یکی از دشمنان مهدی موعود(عج) که فساد و فتنهی او سراسر عالم را فرا میگیرد، را بشناسیم. این دشمن که همان دجّال نام دارد، در روایات شیعه از نشانههای ظهور از آن یاد شده است. در فصول ابتدایی به بررسی انواع فتنه و دیدگاهها و ویژگیها و صفات دجّال از نظر مسیحیت، یهودیت و اسلام مورد بررسی قرار میگیرد.
در فصول میانی به شناسایی دجّال در زمان کنونی و نمونهها و مصادیق آن در حال حاضر میپردازیم و همچنین شیطانپرستی که یکی از حامیان سرسخت دجّال میباشد مورد بررسی قرار میگیرد. در فصل پایانی به بررسی چگونگی مبارزه با فتنه و فساد دجّال و راهکارهای عملی مبارزه با این فتنهی بزرگ مورد تحلیل قرار میگیرد.
واژههای کلیدی : دجّال ، فتنه ، تک چشمی ، شیطان ، مهدویت
مقدمه
سلام ودرود بی پایان بر آن راه خدا که تنها راه سعادت، رهپویی در راه ولایت و هدایت اوست. سلام بر آستان شهیدان و درود به محضر امام شهیدان. همان طور که می دانیم اصلی ترین دشمن مهدی موعود که گستردهترین فتنهها، و انحرافات و ریزشها را در آخر الزمان میان مردم جهان ایجاد مینماید، دجال است. از طرفی در عرصهی «مهدی شناسی» با هفت شاخه اصلی و بنیادین مواجه میشویم که به صورت خلاصه عبارتند از:
۱- چهره شناسی :
شناسایی ویژگیهای ظاهری و جسمانی مهدی موعود(روحی فداه)
۲- تبار شناسی :
شناسایی سلسلهی پدران و مادران مهدی موعود(عج) تا حضرت آدم و حوا(علیهما السلام)
۳- تاریخ شناسی :
شناسایی تاریخ ولادت، تاریخ غیبت صغری و تاریخ غیبت کبرای مهدی موعود(عج)
۴- شأن و مقام شناسی :
شناسایی شئونات و مقامات مهدی موعود (عج) و جایگاه حقیقی او در نظام هستی
۵- اخلاق شناسی :
شناسایی سیرهی اخلاقی مهدی موعود(عج) در عرصههای فردی، خانوادگی و اجتماعی
۶- حکومت شناسی :
شناسایی ارکان سیاست و حکومت در دولت کریمه مهدوی
۷- دشمن شناسی :
شناسایی دشمنان اصلی مهدی موعود (عج) و شناخت فتنهها و فساد انگیزی های ایشان.
در شاخهی هفتم و در عرصهی دشمن شناسی مهدوی، با نام دو چهرهی اصلی مواجه هستیم: سفیانی و دجّال. چهرهی اول شخصیتی حقیقی و یهودی از آل ابیسفیان است که هم زمان با ظهور مهدی موعود(عج) از دو جبهه به سوی سپاهیان و هواداران آن حضرت لشگرکشی میکند امّا چهرهی دوم شخص یا جریان عجیب و پر رمز و رازی است که فتنه گری و فساد انگیزی خویش را از سالیان پیش از ظهور و با استفاده از ابزارهایی پیشرفته و کارآمد در عرصه جهانی آغاز می نماید و بیشتر مردم جهان را از فضای معنوی و آرمانهای مهدوی دور میسازد. بنابراین اصلیترین دشمن منجی موعود که فساد و فتنهی ایشان شرق و غرب عالم را فرا میگیرد دجّال و دجّالصفتان عالمند. از این رو شناسایی حقیقت دجّال و دجّالیان و آگاهی از بنیانهای فتنهگری و ابزارهای فسادانگیزی ایشان از چند جهت ضرورت دارد:
« دجّالشناسی » راهی به « مهدیشناسی » :
یکی از راههای شناخت هر چیز، شناسایی ضد آن چیز است. مثلاً برای شناخت «روز» می بایست از ویژگیهای ضد آن که «شب» باشد آگاه باشیم. در غیر اینصورت به شناختی دقیق از «روز» دست نمییابیم. از این رو، یکی از راههای شناخت هر شخصیت، شناخت دشمنان او و ویژگیهای آنان است. بدینسان، شناخت دشمنان مهدی موعود(عج) و بررسی ویژگی آنان میتواند ما را به شناختی دقیقتر از مهدی موعود(عج) و ویژگیهای اخلاقی او رهنمون کند تا معیاری باشد برای ایجاد نزدیکی و تناسب اخلاقی میان ما و آن حضرت و نیز ملاکی باشد برای ایجاد دوری و ستیز اخلاقی با دشمنان آن حضرت.
« دجّالشناسی » زنگ هشداری جدی :
با شناسایی دجّال و جلوههای رنگارنگ و فراگیر او در سطح جهان، زنگ هشداری جدی برای تمام دوستداران مهدی موعود(عج) به صدا در میآید که ای وای چه غافل نشستهایم، در حالی که فتنهی دجَال به متن جامعه، رسانه، مدرسه، خانه و خانوادههای ما نفوذ کرده و آرمانهای شیطانی خویش را در ذهن و جان جوانان ما رسوخ داده و ما را به ستیزی آشکار با آرمانهای مهدوی وادار ساخته است.
« دجّالشناسی » مانع زدایی تربیت مهدوی :
با شناسایی دجّال و بنیانهای فسادانگیزی او، باید همه دست در دست هم به فکر چاره بر آییم، کودکان و نوجوانان خود را در یابیم، خانهها و خانوادهها را از غرقاب فراگیر فساد دجّال نجات دهیم و راهکارهای عملی ستیز با فتنهها و فسادهای فراگیر او را دریابیم ودر متن جامعه، رسانه، مدرسه و خانوادهها نهادینه نماییم تا بتوانیم با مانعزدایی تربیتی، غسل پاک و عفیف را برای مجاهدت و جانفشانی در عرصهی مهدی یاوری تربیت نماییم.
فصل اول : دجّال اصلی ترین دشمن منجی موعود
ظهور دجّال در فرجام زمان، به عنوان اصلیترین دشمن منجی آخرالزمان، از آموزههای مشترک بین یهودیت، مسیحیت و اسلام است. ردپای دجّال را از دو قرن قبل از میلاد مسیح، در تورات و آموزههای موسوی و آنگاه در انجیل و آموزههای عیسوی و پس از آن در قرآن و روایات محمدی(صلی الله علیه و اله) میتوان یافت.
الف) دجّال از دیدگاه مسیحیت و یهودیت ( دیدگاه اول )
واژهی دجّال در زبان عِبری و درآموزههای یهودی به معنای «دشمن خدا» است که از ترکیب دو واژهی «دج:دشمن، ضد» و «آل: خدا»(۱) تشکیل شده است. واژهی دجّال در الهیات مسیحی، به معنای ضد مسیح«Antichrist» می باشد. از منظر الهیات مسیحی دجّال کسی است که در آخرالزمان ظهور میکند و پرچم ضدیت و دشمنی با تمام آموزههای عیسی مسیح را بر می افرازد. به علاوه عدّهای از اندیشمندان مسیحی بر این باورند که دجّال شخصی خاص و دشمن برجستهی مسیح است. برخی دیگر دجّال را مجموعهی کامل کسانی میدانند که با عیسی مسیح مخالفند.
ب) دجّال از دیدگاه اسلام ( دیدگاه دوم )
واژهی دجال در زبان عربی، صیغهی مبالغه از مادهی «دَجَلَ» به معنای «کذاب و حیلهگر و بسیار دروغگو» است.(۲) واژهی دجّال همچنین می تواند از مصدر«تدجیل» به معنای «پوشاندن با طلا» و «آب طلاکاری» باشد. از آن جا که فرآیند آب طلاکاری فلزی غیر از طلا با ظاهر طلا عرضه میشود و در آن نوعی دغل و ظاهرفریبی صورت میپذیرد، به همین دلیل افراد بسیار دروغگویی که باطل را حق جلوه می دهند و به زشتیها صورتی زیبا و فریبنده میپوشانند، دجّال نامیده میشوند.
طبق آموزههای اسلامی، دجّال با استفاده از هر نوع دروغ و حیله و سحر و جادو به امور باطل لباس حق میپوشاند. او زشتی را زیبایی، بدی را خوبی و جهنم را بهشت جلوه میدهد. فساد و فتنهی او شرق و غرب عالم را فرا می گیرد و به تمام خانههای مردم جهان وارد میگردد. اساس فسادگستری و فسادانگیزیهای او بر موسیقی و استفاده از جذابیتهای زنان استوار است. در روایات نبوی از فتنهی دجّال با عنوان «أشّدُّ الْفِتَن: سختترین فتنهها»(۳) یاد شده است! پیامبراسلام از امت خویش خواسته است که دجّال و ویژگیهای او را به خوبی بشناسند، در فتنهانگیزیهای او به دقت بیندیشند و خطر خیزی آن را به یکدیگر و آیندگان خویش یادآور شوند و در همه حال بر ضد دجّال و آرمانهایش عمل نمایند:
«ویژگیهای دجّال را برایتان گفتم تا در آن بیندیشید و به حقیقت آن راه یابید و آن گاه بر ضد او عمل نمایید. آیندگان خویش را ازفتنهی دجّال با خبر سازید و یکدیگر را بدان یادآور شوید!! پس همانا فتنهی دجّال، سختترین فتنهها و شدیدترین آزمایشهاست.»
ج) دجّال از منظر روایات ( دیدگاه سوم )
به طور اساسی دربارهی دجّال و خروج وی ، دیدگاههای متفاوتی براساس روایات ارائه شده است:
1- دیدگاه اول :
برخی بر این باورند که دجّال، نام شخص معینی نیست و هرکسی با ادعاهای پوچ و بی اساس و با توسل به حلیهگری و نیرنگ، در صدد فریب مردم باشد، دجّال است. این که در روایات از دجّالهای فراوان سخن به میان آمده است، این احتمال را تقویت میکند. پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «قیامت برپا نمیشود تا وقتی که مهدی(عج) از فرزندانم قیام کند و مهدی قیام نمیکند تا وقتی که شصت دروغگو خروج کنند و هرکدام بگویند: من پیامبرم»(۴).
هم چنین برخی از اندیشمندان اسلامی و کارشناسان معارف مهدوی، دجّال و ویژگیهای شگفتانگیز او را که در روایات اسلامی بیان شده است، اشاراتی کنایی و استعاری می دانند که به صورت رمزگونه از جریان ضدخدایی و شیطانی در آخرالزمان خبر میدهد که بر قلب و ذهن مردم عالم، تسلط می یابد و فسادگستری و فتنهانگیزی را در سطح جهان به نهایت درجهی ممکن میرساند. این جریان فراگیر، تمام آموزههای الهی را به سُخره میگیرد، همهی ارزشهای اخلاقی را زیر پا مینهد و تمام فضیلتهای انسانی را درهم میکوبد. طبق این دیدگاه، دجّال میتواند نمادی از نظام مادیگرایی حاکم بر جهان باشد که با مظاهر فریبنده و خیرهکننده خود چشم انسانی و معنویتگرای مردم عالم را کور کرده و تنها چشم حیوانی و مادیگرای آنان را گشوده است از این منظر، دجّال یک فرد نیست بلکه عنوانی است کلی برای افراد حیلهگر و پُر تزویری که بر سر راه انقلاب جهانی منجی موعود ظاهر می شوند و مانع میتراشند و برای فریب مردم و کشاندن آنان به سوی فساد و طغیان و خداستیزی از همه وسیله و حیلهای استفاده می کنند.
2- دیدگاه دوم :
گروهی دیگر او را فردی معین می دانند که با عنوان«دجّال» خروج می کند و مردم را به انحراف میکشاند. برخی به اسنتاد روایاتی او را زنده می دانند. برای مثال گفته میشود او در زمان حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) موجود بوده و تا زمان خروج زنده خواهد ماند. هم چنین برخی از دانشمندان اسلامی دجّال را شخص معینی دانستهاند که هرچند یهودی الاصل است اما هویت اصلی او تا زمان ظهور منجی موعود ناشناخته باقی میماند. طبق این دیدگاه، دجّال مردی یک چشمی با توانمندی فوقالعاده است که در آخر الزمان ظهور میکند. او با ابزارها و مرکبهای شگفتانگیزی که در اختیار دارد، فوج فوج مردم عالم را از گرایش به آرمانهای منجی موعود باز میدارد و با حیله و تزویر مردم را به سوی شقاوت و جهنم ابدی سوق میدهد.
3- دیدگاه سوم :
این دیدگاه که در واقع دیدگاه برگزیدهی ماست، در حقیقت جمع میان دو دیدگاه قبلی است: یعنی همانگونه که از ریشهی لغوی دجّال و از منابع حدیثی معتبر استفاده می شود، دجّال منحصر به یک شخص آن هم با یک چشم در میان پیشانی و با جثهای افسانهای و مرکبی رویایی نیست بلکه عنوانی کلی است برای تمام سردمداران دروغگو و فریبکار از رهبران مادی دنیا در آخرالزمان و نیز نمادی سمبلیک است برای تمام افراد پر ترویز و حیلهگر که برای کشاندن تودههای مردم جهان به دنبال ایدههای شیطانی و هواهای نفسانی خود از هر مکر و دروغ و فریبی استفاده میکند(دیدگاه اول) اما در واقع دجّال یک مفهوم کلی است که میتواند بر مصادیق بیشمار منطبق گردد. از میان این مصادیق بیشمار، دجّال دارای یک مصداق اصلی با توانمندیهای شگفتانگیز شیطانی است که چهره و هویت اصلیاش در زمان ظهور آشکار می گردد و نیز دارای مصادیق فراوان فرعی از پیروان و هم قطاران اوست(دیدگاه دوم) پس دجّال براساس دیدگاه سوم، در واقع یک مفهوم کلی و یک جریان عظیم است که سرپرستی این جریان را یک فرد پر ترویز و حیلهگر بر عهده دارد. که هویت او تا زمان ظهور ناشناخته باقی میماند.
از این نظر، واژهی دجّال، همانند واژهی «شیطان» خواهد بود. (۵) چنانچه شیطان نیز یک مفهوم کلی است که دارای یک مصداق اصلی و مصادیق بیشمار فرعی میباشد. مصداق اصلی مفهوم «شیطان»، همان «ابلیس اعظم» است و مصادیق فرعی آن، تمام پیروان و فرمانبران ابلیس از جنیان و انسیان در طول تاریخ می باشد.
فصل دوم : جلوه های آخرالزمانی دجّال
طبق دیدگاه سوم که در فصل قبل گذشت، معرفت و شناخت دجّال مستلزم سه مولفه است :
1- دجّال دارای مصادیق فراوان فرعی است که تمام پیروان دجّال و دجّالصفتان عالم را در بر می گیرد.
2- دجّال دارای یک مصداق اصلی و ناشناس است که هویت حقیقیاش تا زمان ظهور ناشناخته باقی میماند و پس از ظهور برای همگان آشکار میگردد.
3- دجّال دارای جلوههای گوناگون و رنگارنگی است که با آن بیشتر مردم جهان را میفریبد و آنان را از گرایش به آرمان های الهی منجی دور و گریزان میسازد.
براساس این دیدگاه جلوههای آخرالزمانی دجال را می توان این گونه برشمرد:
الف) تسلط نظام مادیگرایی که خود شامل تمام مظاهر فریبندهی دنیوی « از ثروت جویی و زن پرستی و جاه طلبی تا شراب خواری و استفاده مواد مخدر » می گردد. نظامی که چشم خدابین و معنویتگرای آن از اصل و اساس از بین رفته و چشم ظاهربین و دنیاگرای آن به صورت افراطی گشوده شده است.
ب) تسلط نظام رسانهای که ابزار آن ماهوارهها، اینترنت، سینما، تلویزیون، موبایل و… است و بنیان کار آن بر فیلمها و موسیقیهای حرام با تکیه بر سکس و خشونت و لااُبالیگری استوار است. نظامی که از طریق امواج، ذهن و اندیشهی مردم جهان را در چنبرهی خویش گرفته و آنان را با تک چشم جادویی خویش سحر کرده و به هر سویی که میخواهد، میکشاند.
ج) فراگیری طاغوتهای سیاسی، ناتوهای فرهنگی و عرفانهای دروغین نوظهور که خود شامل ابرقدرتهای شیطانی، لابی های صهیونستی، تیمهای فراماسونری، کابالا، شیطانپرستی و… میگردد. فرقه و گروهای اهریمنی که بر ارکان قدرت و ثروت جهان چنگ انداخته و بیشتر مردم جهان را در جولانگاه فتنه و فساد خویش تار و مار ساختهاند.
۱- دجّال ، از نشانه های ظهور
همانطور که می دانیم، یکی از نشانههای ظهور که فراوان از آن سخن به میان آمده، «خروج دجّال» است. اگرچه این رخداد در شمار نشانههای حتمی ظهور ذکر نشده است، اما تعداد روایات آن در منابع روایی، به ویژه در منابع اهل سنت، به مراتب از تعداد روایات دربارهی نشانههای حتمی ظهور بیشتر است.
از روایات اسلامی استفاده میشود که دجّال فردی ستمکار، دروغگو، حیلهگر و پر تزویر است که در آخرالزمان مردم را گمراه خواهد کرد. البته در آموزههای سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام از دجّال سخن به میان آمده است. در روایاتی، از خروج دجّال به عنوان نشانههای ظهور و در برخی دیگر از آن به عنوان یکی از «أشْراطْ الساعَه: نشانههای قیامت»(۶) یاد شده است. در کتابهای اهلسنت بیشتر با عنوان یکی از نشانههای برپایی قیامت معرفی شده است اما منابع روایی شیعه، اغلب از آن به عنوان حادثهای مهم و فراگیر که هم زمان با ظهور حضرت مهدی(عج) رخ خواهد داد، در شمار نشانههای ظهور یاد کردهاند.
۲- ویژگی و نشانههای دجّال
أصبغ بن نباته از حضرت علی(علیه السلام) پرسید: یا امیرالمومنین! دجّال کیست؟ آن حضرت فرمودند:«— بدبخت کسی است که او را تصدیق کند و خوشبخت کسی است که اور را تکذیب کند. بدان که نشانههای او این است که :
1- چشم راستش کور شده [ از اصل خلقت، چشم راست ندارد. به گونهای که گودی حدقهاش نیست] و چشم دیگرش در وسط پیشانی است و مانند ستاره صبح میدرخشد و در آن گوشت بسته شدهای است که با خون درآمیخته است.
2- میان دو چشمش نوشته است:«کافر» که هر با سواد و بیسوادی آن را می خواند.
3- در دریاها فرو میرود.
4- مقابل او کوهی از دود و عقبش کوهی سپید است که مردم تصور می کنند طعام است.
5- در زمان قحطی سختی خروج میکند در حالی که بر مرکبی خاکستری سوار است.
6- هر قدم از مرکب او یک میل است و زمین منزل به منزل زیر پایش در نوردیده میشود و بر آبی نگذرد جزء آن که فرو رود و جای آن تا روز قیامت خشک بماند.
7- به آوازی که تمام جن و انس و شیاطین در شرق و غرب عالم آن را میشنوند، فریاد کند: «ای دوستان من، نزد من آیید. منم آن که آفرید و تسویه کرد و تقدیر کرد و رهبری نمود. منم پروردگار شما!».
8- دشمن خدا دروغ میگوید. او یک چشمیای است که غذا میخورد و در بازارها راه میرود. براستی که پروردگار شما نه یک چشمی است ونه غذا می خورد نه راه میررود و نه زوال دارد و برتر است خداوند از این اوصاف، برتری بزرگی!
9- آگاه باشید بیشتر پیروانش در آن روزگار، ناپاک زادگانند.
10- خداوند او را در شام بر سر گردنهای که آن را «افیق» نامند، به دست کسی که عیسی(علیه السلام) پشت سرش نماز می خواند، هنگامی که سه ساعت از روز جمعه گذشته باشد، خواهد کشت. آگاه باشیدکه پس از آن، حادثهای بزرگ واقع خواهد شد و آن خروج دابّه (۷) از زمین است. (۸)
1- از نکات شگفتآور و تأملبرانگیز در انبوه روایات شیعه و سنّی، ارتباط بسیار شدیدی است که بین دجّال و یهود مطرح شده است. چنانچه در روایات آمده است که: « بیشتر پیروان دجّال یهودیها هستند».
2- نکتهی مهمتر این که فضای بیشتر روایات در برشماری ویژگیهای دجّال، فضایی کنایی و استعاری است که سمبلها و کدهایی رمزگونه را برای شناسایی دجّال فرا روی مخاطبان خویش قرار می دهد. چنین فضایی بیشتر از هر چیز نیازمند دقت و تأملی فراوان و تحلیلهای عمیق و دقیق براساس کیاست و زیرکیهای مومنانه است چنانچه پیامبراعظم(صلی الله علیه و آله) بر این امر مهم تأکید ورزیده و نسبت به آن متذکّر شدهاند.(۹)
فصل سوم : بنیانهای فتنهی دجّال
فتنهی دجّال، بزرگترین و خطرناکترین فتنهای خواهد بود که جهان آفرینش و نسل آدمی به خود دیده است. به عبارتی بهتر، فتنهی دجّال، تکامل یافتهی تمام فتنهها در طول تاریخ بشر و پیشرفتهترین و گمراه کندهترین فتنههاست. تا جایی که میتوان گفت: تمام فتنههای پیشین در طول تاریخ بشری، هرکدام قطعهای برای ساختن و تکمیل «پازل فتنهی دجّال» بوده است. از طرفی پیامبراعظم(صلی الله علیه و آله) فرمودهاند: « هیچ فتنهی کوچک و بزرگی در دنیا به وجود نیامده است مگر آن که برای شکلگیری فتنهی دجّال آمده است».(۱۰).
قتل عام ملت ها ، چپاول ثروت ها ، لجام گسیختگی شهوت ها
بنیانهای فتنهی دجّال بر قتل عام و خونریزی، چپاول وغارت اموال، شهوتپرستی و فساد جنسی استوار گشته است. بنابراین می توان گفت که چهار فتنه در پیش روی ماست: در فتنهی نخست خونریزی حلال شمرده میشود. در فتنهی دوم علاوه بر خونریزی، چپاول اموال حلال شمرده میشود. در فتنهی سوم علاوه بر خونریزی و چپاول اموال، تجاوز به عنف و ناموس حلال شمرده میشود. آنگاه فتنه چهارم، فتنهی دجّال خواهد بود. در حقیقت، قتل عام ملتها، چپاول ثروتها و لجام گسیختگی شهوتها، قطعههای اصلی در شکلگیری «پازل دجّال» همان عظیمترین فتنهها خواهند بود.
زن پرستی ، عقل ستیزی ، ثروت طلبی
امام علی(علیه السلام) در حدیثی هشدار بخش، بنیان فتنههایی را که عظیمترین آنها دجّال است، در سه امر معرفی فرمودهاند: «بنیان فتنهها سه چیز است: زندوستی که شمشیر شیطان است. شراب خواری که دام شیطان است. ثروتدوستی که نیزهی شیطان است»(۱۱)
«حُبُّ النِّساء» به معنای محبت و گرایش افراطی نسبت به زنان و جذابیتهای زنانگی است که در دوران معاصر با گرایش (فیمینیسم: زنگرایی و زنسالاری» در نظام مادیگری و با گرایش افراطی «زنپرستی و لذتجویی» در آیین شیطانپرستی مطابقت دارد. «شُربُ الخمر» به معنای گرایش به سوی «عقلستیزی» با استفاده از مست کنندهها میباشد که میتواند تمام مشروبات الکلی مست کننده و تمام گونههای مواد مخدر و روانگردان را در بربگیرد.
«حُبُّ الدرهم و الدینار» به معنای محبت افراطی به ثروتطلبی است که مهمترین مصداق آن را میتوان نظام مادیگرایی محض که بر مردم جهان سیطره یافته است برشمرد. بنابراین بنیانهای اصلی فتنهی دجّال را تا بدین جا میتوان چنین برشمرد:
1- خونریزی عمومی و قتل عام ملتها.
2- ثروتطلبی و چپاول اموال و ثروتها.
3- لذتجویی و لجام گسیختگی شهوتها.
4- عقلستیزی با استفاده از مشروبات مست کننده، مواد تخدیر کننده و روانگردانها.
فتنهی عظیم دجّال دارای بنیانها و محورهای مهم دیگری است که در ادامهی نوشتار به تفصیل بدانها خواهیم پرداخت. بنیانهای شگفت که خلاصهوار عبارتند از:
5- ادعای خدایی و ربوبیت.
6- استخدام جنیان وشیاطین.
7- استفادهی گسترده از سحر و شعبده و جادو.
8- ترویج شکمپرستی و سوء استفاده از عنصر غذا.
9- بهرهگیری از تصویرسازیهای دروغ دجّال که با آنها زشت را زیبا و زیبا را زشت، بهشت را جهنم و جهنم را بهشت و در یک کلام حق را باطل و باطل را حق جلوه میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید