حدیث روز

دجّال شناسی و راه کارهای عملی دجّال ستیزی،بخش دوم

دجّال شناسی و راه کارهای عملی دجّال ستیزی،بخش دوم منبع: راسخون   دجّال و ادعای ربوبیت داعیه‌ی خدایی و پندار ربوبیت، از اصلی‌‌ترین ویژگی‌های دجّال است. دجّال در ابتدا داعیه‌دار نبوت و پیامبری می‌‌گردد و آن‌گاه به تدریج ادعای خدایی می نماید. تا جایی که با بالاترین اوج صدایش در میان تمام مردم جهان ندای«أنا […]

اشتراک گذاری
15 آذر 1400
315 بازدید
کد مطلب : 6265

/images/dajal copy.gif

دجّال شناسی و راه کارهای عملی دجّال ستیزی،بخش دوم

منبع: راسخون

 

دجّال و ادعای ربوبیت

داعیه‌ی خدایی و پندار ربوبیت، از اصلی‌‌ترین ویژگی‌های دجّال است. دجّال در ابتدا داعیه‌دار نبوت و پیامبری می‌‌گردد و آن‌گاه به تدریج ادعای خدایی می نماید. تا جایی که با بالاترین اوج صدایش در میان تمام مردم جهان ندای«أنا ربُّکُمُ الأعلی» را سر می‌دهد.
دجّال با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد، این ندای فراگیر را به گوش تمام جنیان و انسیان و تمام شیاطین در شرق و غرب عالم می‌رساند تا هریک از آنان به زبان خویش این پیام و ندا را دریابد.
دجّال با استفاده از سحر و شعبده و جادو و با تصرف در چشم مردمان کارهای شگفت‌انگیزی به انجام می‌رساند و با تکیه و استناد بدان کارها، خود را پروردگار جهان برمی‌شمارد. او به ظاهر در حرکت خورشید تصرف می نماید و به ظاهر آن را به حرکت یا سکون وا می‌دارد و ندا می‌دهد: « من پروردگار جهانیانم. این خورشید به اجازه و رخصت من حرکت می کند. آیا مایلید آن را از حرکت باز دارم؟» آن گاه خورشید را به ظاهر آن چنان از حرکت باز می‌دارد که یک روز مانند یک ماه جلوه می‌کند. سپس می‌گوید: «آیا مایلید که اینک آن را به حرکت وادار نماییم؟» پس خورشید را چنان به حرکت در می‌آورد که یک روز همچون یک ساعت جلوه می‌نماید.(۱۲).
در مقامی دیگر، دجّال بر شخصی تسلط می‌یابد، به ظاهر او را می کشد و زنده می‌نماید. آن گاه می گوید: «آیا من پروردگارتان نیستم که زنده می‌نمایم و می‌میرانم؟» در این میان آنان که داعیه‌ی ربوبیت و خدایی دجّال را می‌پذیرند، در دریای فساد و تباهی و فتنه غرق می‌گردند و آنان که از وی روی برمی‌تابند، از فتنه و فساد دجّال محفوظ نگه داشته می‌شوند.(۱۳)
زنی پس از باور به خدایی دجّال نزد او می‌آید و از او می‌خواهد همسرش را زنده گرداند. دجّال شیطانی را فرا می خواند تا به چهره‌ی همسر آن زن پیش روی او ظاهر شود. آن زن، شیطان ممثّل شده را به جای همسر زنده شده‌ی خویش باور می‌کند… تا جایی که با آن شیطان ادامه‌ی زندگی می‌دهد و با او هم بستر می‌شود، غافل از اینکه با شیطان هم آغوش و همبستر گشته است… و بدین سان پیروان دجّال و اقرار کنندگان به خدایی او، با شیطان قرین و همنشین می‌گردند و خانه‌هایشان از حضور شیاطین پر و لبریز میگردد:
[و هرآن که از یاد خدای رحمان دوری گزیند، شیطانی را برای او برمی‌گماریم تا همواره قرین و همنشین او باشد.](۱۴)
مردان عرب پس از اقرار به ربوبیت دجّال از او تمنا می کنند شتران و گوسفندانشان را که در طول دوران قحطی و خشکسالی تلف شده‌اند را زنده کند و به آنها بازگرداند. دجّال گروهی از شیاطین را که به چهره شتران و گوسفندانشان در آمده‌اند، به آنها می‌بخشد و آنان با سرور و شادمانی می‌گویند: «اگر او خدای ما نبود، شتران و گوسفندان مرده‌ی ما را زنده نمی ساخت!!»(۱۵)
فصل چهارم : دجّال و استخدام جنیّان و شیاطین

جنیّان و شیاطین و بیعت با دجّال

از جمله نعمت‌هایی که پروردگار هستی در اختیار حضرت سلیمان(علیه السلام) نهاد، قدرت تسخیر جنیان و به خدمت گرفتن ایشان در راستای اهداف و رسالت‌های الهی‌اش بود: « و مِنَ الشّیاطینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُ و یَعملُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِکَ: وبرخی از جنیان را مسخر سلیمان کردیم تا برای او به دریا غواصی کنند و یا به کارهای دیگری در دستگاه او بپردازند».(۱۶) در فرهنگ قرآنی و روایی از جنیان با عنوان شیاطین یاد می‌شود.
پس از خروج دجّال، انبوهی از جنیان و شیاطین جهان با او بیعت می‌کنند و در خدمت او قرار می‌گیرند و با تمام وجود وی را در تحقق اهداف شیطانی‌اش یاری می‌رسانند. آنان با تمثّل به صورت‌های انسان‌هایی که دجّال اراده می‌کند، او را در اثبات خدایی‌اش یاری و کمک می‌کنند. دجّال خطاب به مرد اعرابی می‌گوید: «اگر اینک با چشمان خود ببینی که پدر و مادرت را زنده می‌کنم، آیا شهادت می‌دهی که من پروردگار توام؟» او قبول می‌کند و آن‌‌گاه دو شیطان به دستور دجّال، در چهره‌ی پدر و مادر وی تمثّل می‌یابند و در مقابلش ظاهر می‌شوند و خطاب به او می‌گویند: « ای فرزند از او پیروی کن که همانا او پرودگار توست!» آن‌گاه به مردی دیگر که پدر و برادرش مرده‌اند، می‌گوید: «اگر بنگری که پدر و برادرت را برایت زنده می‌گردانم، آیا یقین خواهی یافت که من پروردگار توام؟» می‌گوید: «بله» پس شیطانی هم چهره‌ی پدرش و شیطانی همانند برادرش در مقابل او تمثّل می‌یابند تا او به ربوبیت دجّال اقرار نماید.
شیاطین، به دستور دجّال، حتی به صورت حیوانات نیز تمثّل می‌یابند. دجّال از مردی بادیه‌نشین برای اقرار به ربوبیت خویش در مقابل زنده‌سازی شترش اقرار می‌گیرد و آن‌گاه از شیطانی می خواهد تا به صورت شتر اعرابی ظاهر گردد. آن شیطان همانند شتر بادیه‌نشین، بلکه چاق‌تر و شیرده‌تر تمثّل می‌یابد و همین باعث گمراهی او و اقرارش به خدایی دجّال می گردد.
جنیانی که با دجّال بیعت کرده و در خدمت او قرار گرفته‌اند، گنج‌های زمین را برای او استخراج می‌کنند و حتی در قتل عام مردم به دستور او شرکت می‌کنند.

تصویرسازی با حیله و دروغ

از دیگر فتنه‌های دجّال که در روایات فراوان به آن تاکید شده است، « تصویرسازی‌های دروغین» و بهره‌گیری‌های شیطانی و ضد الهی از این تصاویر است: « … وهمراه دجّال تصاویری از بهشت‌های سرسبز است که در آن نهرها جاری است و تصاویری از آتش سیاه که لهیب و دودش شلعه می‌کشد.»(۱۷)
اساس تصویر سازی‌های دجّال، براساس حیله و نیرنگ و فریب استوار است. در واقع دجّال با تصویر پردازی‌های دروغین خویش، جهنم را بهشت و بهشت را جهنم جلوه می‌دهد. باطل را لباس حق و حق را لباس باطل می‌پوشاند. او زشتی‌های آتشین را زیبایی‌های بهشتی و زیبایی‌های بهشتی را زشتی‌های آتشین می‌نمایاند. فلذا پیامبراعظم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «همانا دجّال به همراه تصویری به مثال بهشت و آتش می‌آید اما حقیقت آن چه را که بهشت می‌خواند آتش است».۲ بدین سان آن چه را که دجّال بهشت و آسایش و خرمی جلوه می‌دهد، دارای چنان هویت حرام و گناه‌آلودی است که فرجامش جزء آتش جهنم و عذاب دردناک الهی نیست. از سوی دیگر، آن چه را که دجّال به عنوان جهنم و عذاب و ناراحتی نمایش می‌دهد، دار ای هویتی الهی و ضدشیطانی است که حقیقتش جزء بهشت و آسایش و خرمی نیست.
شاید به توان «تصویرسازی‌های دروغین دجّال» را بر «فیلم‌سازی‌های غیرالهی و شیطانی» در جهان معاصر تطبیق داد.

حجت های الهی بر ضد دجّال

پروردگار هستی، برای اتمام حجت بر مردم جهان رسولانی را برمی‌انگیزاند تا در هر زمان و مکان، کذب و دروغ‌گویی دجّال را در ادعای خدایی‌اش بر ملا سازند و مردم را از فساد و فتنه‌انگیزی او انذار دهند. رسولان برانگیخته شده برای تکذیب دجّال عبارتند از:
1- حضرت یَسَع، پیامبرالهی که همه جا به دنبال دجّال می‌رود و مردم را از او برحذر می‌دارد و می‌گوید: « این فرد، مسیح دروغ‌گوست از او دوری کنید لعنت خدا بر او باد»
2- رسول ویژه الهی برای رسوا سازی دجّال که نذیر نامیده می‌شود، با سفر به تمام نقاط جهان همگان را به ظهور دجّال و فتنه‌گری و فسادانگیزی او خبر می‌دهد. همانا اوست که خبر خروج دجّال و لشگریان او را به سپاه مهدی(عج) در بیت‌المقدس می‌رساند. آنان به نذیرالهی اعلام می‌دارند که به طور کامل برای جهاد و قتال با لشگریان دجّال آماده‌اند و از او می‌خواهند که نزد آنان بماند. او رسالت خویش را آگاه‌سازی مردم جهان از فتنه‌ی دجّال معرفی می‌نماید و از نزد ایشان باز می‌گردد. به هنگام بازگشت از بیت‌المقدس، نیروهای دجّال نذیر را شناسایی و دستگیر می‌کنند و به نزد دجّال می‌برند. دجّال می‌گوید: «این مرد می‌پندارد که من از غلبه‌ی بر او ناتوانم. اینک او را با بدترین و دردناک‌ترین نوع مرگ به قتل برسانید!» پس از صدور این فرمان، جلادان دجّال نذیر را با ارّه قطعه قطعه می کنند. آن‌گاه دجّال رو به لشگریان و پیروان خود می‌کند و می‌گوید: « اینک اگر او را زنده سازم آیا یقین می‌یابید که من پروردگار شمایم؟» آنان می‌گویند: «ما باور داریم که تو پروردگار مایی و دوست می‌داریم بر یقین ما افزوده گردد». نذیر با اشاره‌ی دجّال، اما به اذن و رخصت الهی از جا بر می‌خیزد در حالی که خداوند چنین رخصتی را به دجّال برای زنده ساختن احدی دیگر نمی‌دهد. در آن هنگام دجّال خطاب به نذیر می‌گوید: «آیا من نبودم که تو را می‌راندم و زنده ساختم؟ نیک دریافتی که من پروردگار توام!» او می‌گوید: « اینک یقینم به پروردگار یکتای خویش افزون گشت. من همانم که رسول‌خدا مرا بشارت داد که به دست تو به قتل می‌رسم و آن‌گاه به اذن و رخصت خداوند زنده می‌شوم. خداوند احدی دیگر را به جزء من برای تو زنده نخواهد کرد». پس از آن خداوند پوششی کامل و نامرئی از سُرب برای نذیر قرار می‌دهد. به گونه‌ای که شمشیر و خنجر و سنگ و هیچ سلاحی از لشگریان دجّال بر او اثر نمی‌کند و هیچ آسیبی به او نمی‌رساند.
دجّال دستور می‌دهد که او را در آتش بیفکنید. او را به دستور وی در کوهی از آتش گداخته می‌افکنند اما خداوند کوه آتش را برای او به بهشتی خرم و سرسبز تبدیل می‌گرداند. واین جاست که مردم در صداقت و حقانیت دجّال تردید پیدا می کنند.
فصل پنجم : تک چشم جادویی دجّال
دجّال آخرالزمان و ساحره‌ی قرن بیست و یک، با تک چشم جادویی‌اش، همه را سحر می‌کند. جام جهان‌نمایی که هرثانیه، با هزار رنگ و طرح و صدا، سر آدمی را گرم می‌کند. بچه‌ها، با صدای او از خواب بیدار می‌شوند و پای حرف‌هایش می‌خوابند. مادرها، موقع دیدن فیلم محبوبشان، دیگر حوصله‌ی بچه و سرو صدایش را ندارند. مردها با فوتبال‌هایش، قرار از کف می‌دهند و هیچ کسی را نمی شناسند. تلویزیون تیشه‌ای شده بر درخت رابطه‌ی آنها. تیشه‌ای نامرئی که ریشه‌های درخت رابطه و عاطفه را یکی‌یکی قطع می‌کند. شاید آن دجّال وعده داده شده‌ی آخرالزمان را که یک چشم دارد و موهای بسیار و از هر مو آهنگ‌هایی تولید می‌کند، بتوان از باب «کلّم الناس علی قدر عقولهم» بر همین رسانه‌های کنونی تطبیق داد که ابزار گسترش بندگان شیطان شده‌اند و مردمان را از آسمان دور می‌سازند و به انواع لذایذ دنیوی جذب می‌کنند.

نسل رسانه

نسل جدید، ارتباط تنگاتنگی را با رسانه‌های جدید دارد که حجم استفاده از اینترنت، رایانه، سی‌دی و دی‌وی‌دی‌ها، فیلم‌ها، گیم‌نت، بازی‌های رایانه‌ای، موبایل وحتی ماهواره‌ها دلیلی براین مدعاست تا جایی که امروز معضلی به نام تلفن همراه در بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی نیز به چشم می‌خورد. رسانه‌های جدید از آن جا که عامل غفلت‌زایی و سرگرمی‌اند، به گونه‌ای شگفت‌انگیز از طرح مسائل جدی، ایجاد سوالات اساسی و روحیه‌ی تلاش و جستجو، در ذهن نوجوانان و جوانانی که در این سن دچار تغییرات طبیعی روحی و روانی وشکل‌گیری شخصیتی هستند، جلوگیری می‌کنند و فضایی سرشار از آلودگی و تنهایی و احساسات درونی و تحریکات جنسی را جایگزین آن‌ها می‌کنند و این چنین است که نسل رسانه‌ها را پر آسیب و بحران‌زا می بینیم.
در عصر پرترافیک تکنولوژی و موج‌های الکترونیکی، چه کسی صلاحیت بیشتری برای تربیت و رشد فرزندان ما دارد، اعضای با مهر و محبت خانواده با مهره‌های بی‌جان و رنگارنگ در چشم جادویی دجّال؟! ورود به چشم جادویی، کارت ورود نمی‌خواهد، هرچند نفر که باشید، آماده‌ی پذیرایی از شماست. فرقی هم نمی‌کند، کجایی باشید، شهری یا روستایی، شمالی یا جنوبی، ایرانی یا… چه بپوشید! بهایی که از شما می خواهد این است: « توجه و تمرکز به تشعشات و امواج چشم پرفروغ جادویی» فقط ببین و بشنو! هویت خود را فراموش کن و پیروی نما.

داعیه‌ی خدایی دجّال

اوج تکامل و باروری ارتباطات با ورود اینترنت و اتصال به شبکه‌های اطلاعاتی و همگرایی ماهواره‌ای و فیبر نوری محقق شد و در این میان، فناوری با نفی اختیار و اراده‌ی بشر بر او لگام می‌زند وبا فریب و نیرنگ، وی را خدا می‌نامد! فیلم‌ها از طریق بازیابی ستاره‌ (ظهور ستاره‌های سینمایی و ورزشی) رگ خواب توده‌ها را به دست گرفتند. حباب سرگردان فناوری، زمانی کره‌ی خاکی را در برگرفت که اطلاعات به کالایی ارزشمند تبدیل شد. انقلاب علمی ـ فنی در زمینه‌ی فناوری اطلاعات و ارتباطات را «میکروچیپ‌ها»(۱۸) به وجود آورند. به کارگیری میکروچیپ‌ها در ساختمان موبایل، انعطاف‌پذیری چشم‌گیری را به دنبال داشت. تولید موبایل‌هایی که می‌توانند به اینترنت و ماهواره وصل شوند، فاصله‌ها را بی معنی کرد. چرا که تمام دنیا را می‌شد در یک صفحه‌ی کوچک مانیتوری جای داد.
غافل از این که فناوری برتر به بهانه‌ی کارآیی و اثربخشی بیشتر با راه‌اندازی سامانه‌ای، کارمندانش را از طریق تلفن‌های همراهشان ردیابی می‌کند. خدایان فناوری و سرمایه با استفاده از فناوری سنجش از راه دور و ماهواره‌ای، به بسیاری از اطلاعات اقتصادی و نظامی کشورهای دیگر دسترسی دارند و با استفاده از این اطلاعات گران قیمت، روابط اقتصادی و نظامی خود را با سایر کشورها تنظیم می‌کنند.
احاطه بر فضا و راهپیمایی بر سطح کره‌ی ماه، ادعای مالکیت و ربوبیت را بار دیگر در او زنده کرد و فناوری‌ای که حیات انتزاعی‌اش را مرهون انسان لجام گسیخته بود، به خدمتی بزرگ در خدمت بشر نائل آمد: «کهکشان‌ها نیز خدایی به شایستگی انسان نخواهند داشت». امروزه ماهواره‌ها نیز به طور مستقیم یک سوم سطح زمین را زیر پوشش خود دارند. وجود پنج هزار ماهواره در فضای اطراف زمین(۱۹) ، سرویس‌های مخابراتی و تلویزیونی بین قاره‌ای را در تمام ساعت‌های شبانه روز تأمین می‌کند. اکنون سرعت بی سابقه‌ی اطلاعات، انسان را در خود غرق کرده است.

سجده بر پای محراب شیشه ای

عصری را که ما درآن قرار داریم، می‌توان عصر هویت رسانه‌ای نام نهاد. انسان عصر ما مانند یک قایق کوچک و شکست خورده‌ای که در اقیانوس بزرگ رسانه گرفتار شده و امواج سهمگین آن این قایق را به این طرف و آن طرف می‌کشاند. هرآن موجی می‌آید و ضربه‌ای شکننده به آن وارد می‌سازد و این روال ادامه دارد تا او را از صحنه‌ی وجود محو کند و چیزی از آن باقی نماند. حال در چنین شرایطی که تمامی عوامل دست به دست هم داده‌اند تا قایق هویت ما را نابود سازند، برما لازم است تا با بازگشت به«خود» دست به دامان خداوند متعال و جانشین او در روی زمین شویم و انسانیت خود را از هلاکت و غرق شدن در دریای پرتلاطم رسانه نجات دهیم.

رسانه ، ابزار تهاجم فرهنگی

رسانه، جاده صاف کن فرهنگ‌ها به ویژه فرهنگ سلطه است که شکل دهنده و مدیر خیمه شب‌بازی آن به شمار می آید. نظام سلطه، بیشترین مدد را از رسانه می‌گیرد. دیگر پیام‌ها فقط از طریق گفتار و نوشتار به مخاطب منتقل نمی‌گردند که تصاویر، نمادها، علامت‌ها و نشانه‌هایند و مخاطب را به قول «پاولف» به پیامی شرطی می‌سازد یا به تعبیر ما پیامی را برای ما تداعی می‌کند.
«زیگفرید کراکور» نویسنده آلمانی، واژه‌ی بمباران تصاویر را برای سیاست‌های نظام غرب و آمریکا به کار می‌برد که آنان قبل از هرگونه احساس خطری، برای کسب منافع بیشتر، پیش از جنگ نظامی و فیزیکی، عالم را با تصاویر بمباران می‌کنند. نگاهی به فیلم‌ها، بازی‌ها و آثار دیگر، گستره‌ای از تخریب‌ها و تحریف‌های آخرالزمان، خشن و پادشاه وحشت نشان دادن مسلمانان و موعود الهی جهان اسلام را حکایت می‌کند.

بندگان رسانه

امروزه کم‌تر انسانی را می‌توان یافت که در روز چندین ساعت وقت خود صرف مطالعه‌ی کتاب‌ها، مجلات، روزنامه‌ ها و یا مشاهده‌ی تلویزیون، ماهواره‌ و… نکند و دیده و شنیده‌ها و در نتیجه افکار و افعالش تحت تاثیر قول رسانه قرار نگیرد. اگر کسی به طور مستقیم هم با رسانه‌ها ارتباط نداشته باشد، به سبب ضرورت تعاملات اجتماعی در روز با مردمانی سر و کار دارد که آنها تحت سلطه‌ی مستقیم رسانه هستند. پس چه بخواهیم و چه نخواهیم تقریباً تمامی ما تحت تاثیر رسانه است که به زندگی فردی و اجتماعی ما جهت می‌دهد. از مد لباس و آرایش سر و صورت گرفته تا نحوه‌ی نگرش به خدا و قیامت که همه و همه را ابر قدرت رسانه برای ما می‌سازد.

رسانه و بحران هویت

انسانی که مخاطب فیلم‌ها، رُمان‌ها، مجلات و شبکه‌هایی باشد که به دنبال ترویج خشونت، سکس و لاابالی‌گری، شیطان‌پرستی، انسان‌پرستی، زن‌پرستی و… هستند، به ناچار شخصیتی مانند آنان پیدا می‌کند. امروزه به دنبال شهوت‌پرستی است و فردا به دنبال شهوت شکم، یک روز به دنبال خوردن مشروبات الکلی است و روز دیگر به دنبال مصرف مواد مخدر، یک روز در مسجد است و روز دیگر….چنین انسانی توازن شخصیتی ندارد و هنر پیشه‌ای است که در سکانس‌های مختلف زندگی نقش‌های متعدد ایفا می‌کند.
در خانه یک نقش، در دانشگاه یک نقش و در مسجد و حسینیه نقش دیگری را اجرا می‌کند.
اصول حاکم بر رسانه
اصول حاکم بر رسانه‌های غربی در راستای رسیدن به اهداف شیطانی عبارتند از:
1- لذت‌پرستی و لذت‌جویی (آن چه که بنیان خانواده را در غرب ویران ساخته، لذت‌گرایی و تمتع است).
2- دنیا‌پرستی.
3- اُمانیسم و خودپرستی.
4- فیمینیسم و زن‌پرستی.
5- سودپرستی اقتصادی یا ثروت‌پرستی.
6- ترویج بی‌بند و باری، اباحه‌گری یا شهوت‌پرستی.
فصل ششم : نیروهای دجّال مستقر بر بام دنیا
دجّال‌صفتان جهان در جنگ رسانه‌ای و ناتوی فرهنگی، می‌کوشند تا با سیطره‌ی فرهنگی، اهداف و مقاصد شیطانی خویش را بر مردم جهان تحمیل کنند. ابزارهای مورد استفاده‌ی دجّالیان در آخرالزمان عبارتند از:

۱- شبکه های ماهواره ای :

در کل جهان دویست و سه ماهواره‌ی تلویزیونی فعال در یکصدو پنجاه و نه مدار قرار گرفته‌اند که تنها در ایران امکان دیدن هشت هزار و ششصد شبکه تلویزیونی و یکهزار و سیصد و نه شبکه رادیویی را فراهم می‌آورند.
این حجم جدای از سی و پنج میلیون سایت فعال اینترنتی ، بروزترین بازی‌های کامپیوتری، رشد میلیونی استفاده از تلفن همراه، اس‌ام‌اس و بلوتوث، انتشار هزاران عنوان رمان، مجله و ژورنال در گرایش‌ها و غالب‌های متنوع و جذاب و صدها فعالیت تأثیرگذار رسانه‌ای دنیا در داخل کشورمان بشمار می‌رود که شبانه روز سرزمین بکر حاصل‌خیز، فکر و ذهن جوانان را آماج بمباران نرم خود قرار می‌دهد. بمبارانی از فرکانس‌ها و امواجی که همه روزه عوارض و تبعات آن را در گوشه و کنار شهرها با دو چشم می‌توان به نظاره نشست. بمبارانی با نشانه‌گیری هویت و اصالت جوانان و گرفتن تلفات از موثرترین نیروهای پرتحرک، فعال و پویای انقلاب. شنیدن این نکته تأسف‌انگیز است ولی شنیدنی، اینکه رژیم اسرائیل تنها با داشتن بیست و دو صدم درصد جمعیت دنیا دارنده‌ی دویست و چهارده شبکه‌ی ماهواره‌ای بصورت شبانه‌روزی است. آمار ذیل فعالیت فراوان شبکه‌های ماهواره‌ای در کشورمان را نشان می‌دهد:
*تعداد کل ماهواره‌های مستقر در فضای ایران : شصت و هفت ماهوراه
*تعداد کل شبکه‌های ماهواره‌ای (اعم از تلویزیونی، رادیویی و دیتا) قابل دریافت در ایران: بیش از سیزده هزار و دویست و یازده شبکه
*تعداد کل شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای قابل دریافت در ایران : بیش از هشت هزار و پانصد و نود ویک شبکه
*تعداد کل شبکه‌های فعال اسرائیل قابل دریافت در ایران : بیش از هفتاد و هفت شبکه
*تعداد شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای فارسی زبان قابل دریافت در ایران : بیش از سی و دو شبکه. (۲۰)
از این سی و دو شبکه، چهار شبکه به عنوان تجزیه طلب و بیست شبکه به عنوان ضد فرهنگی و هشت شبکه فعالیت‌های سیاسی برانداز دارند. از جمله آسیب‌های فرهنگی ماهواره را می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
الف) هویت شکنی :
آنچه تا کنون ما را در برابر تهدیدات و توطئه‌ها مقاوم نگه داشته «هویت دینی» ماست و اکنون ماهواره‌ها این سرمایه بزرگ را هدف قرار داده‌اند.
ب) تغییر اخلاق :
نمایش و ترویج وقاحت، بی‌عفتی، بهره‌وری بیش از حد از تن، برهنگی مفرط، شهوت‌پرستی و زن‌پرستی از جمله سوغات‌های ماهواره محسوب می‌شوند. مبارزه با نمادهای مذهبی و دینی، بی اهمیت نشان دادن ارزش‌های خانواده و روابط خانوادگی، ترویج مادی‌گرایی، غفلت ‌زدایی و بی توجهی به عواطف و معنویات و بی ثباتی سیاسی از دیگر آسیب‌های فرهنگی ماهواره به شمار می‌آید.

۲- اینترنت

اینترنت، واقعیتی انکار ناپذیر است که مطالب مفید و ارزشمندی را در خود جای داده و در عین حال بسیاری از آن‌ها با محتوای آلوده همراه است. امروزه وجود بیش از دویست و هشتاد میلیون صفحه حاوی میلیاردها عکس و تصویر مستهجن در کنار آغاز به کار روزانه‌ی پانصد سایت پورنوگرافی (سکس)، اینترنت را به منبع فساد جهانی تبدیل کرده است. طبق بررسی‌ها، افراد متصل به اینترنت دچار نوعی وابستگی روحی به این شبکه‌ی جادویی می‌شوند. به همین سبب، اینترنت به یکی از وسایل مورد استفاده طراحان ناتوی فرهنگی برای تهاجم فرهنگی مبدّل شده است. به جرات می‌توان گفت که در کشورمان اینترنت بعد از رسانه ملی، دومین رسانه مورد توجه جوانان بشمار می‌آید. در کشورمان بیش از پانزده میلیون صفحه به دنیای اینترنت گشوده شده است و اگر این رسانه کنترل نشود، راهی خطرناک به سوی ابتذال و گسترش فرهنگ غرب و ناتوی فرهنگی خواهد بود.
ورای اینترنت
پژوهشگران از کشف این نکته تعجب کرده‌اند که با مردم با دسترسی به «www»، احساس نا امیدی و انزوا می‌کنند و استفاده بیش از حد از اینترنت، کاهش ارتباط با اعضای خانواده و کم شدن گستره‌ی حضور اجتماعی آنها را در پی داشته است. آنها نتیجه می‌گیرند که حضور واقعی انسان برای دیگران از بین رفته است. کار اینترنت در مورد معنا آن است که زندگیمان را بدتر می‌کند. زندگی روی وب جذّابیت دارد. چون آسیب‌پذیری و تعهد را حذف می‌کند. امّا این نبود شور و شوق، معنا را از میان خواهد برد. باید دانست که ابزارها خنثی نیستند و اینترنت، تعهد شخص را در دنیای خانوادگی و اجتماعی‌اش کم می‌کند. این کاهش تعهد، به نوبه خود درک از واقیت و معنا را در زندگی شخص کاهش می‌دهد. در واقع گویا هر چه از اینترنت بیشتر استفاده کنیم، بیشتر به دنیای غیرواقعی، تنها و بی‌معنای کسانی کشانده می‌شویم که می‌خواهند از دردسرهای دنیای واقعی بگریزند. گریزی نافرجام که ره به گورستان‌های مجازی خواهد برد.

آسیب رسانی اینترنت به روابط خانوادگی

اینترنت، اخلاق و منش و عملکردکاربران را متحول می‌کند. مشاهده‌ی تصاویر مغایر اخلاق عمومی، ایجاد عشق مجازی بین کاربران، آموزش‌های مبتنی بر ایدئولوژی منفی‌گرایانه و یا افراطی و یا اساساً روبه رو شدن با اطلاعاتی که افکار را به هم می‌ریزد، می‌تواند سطح خویشاوندی و روابط خانوادگی را متزلزل کند. امروزه اینترنت یک عالم مجازی برای مردم به حساب می‌آید. به سبب شرایط اقتصادی و همچنین فراغ بال بیشتر کاربران، امکان بهره‌برداری از اینترنت در ساعات پایانی شب فراهم‌تر و مناسبتر به نظر می‌رسد از این رو اینترنت، شب را که مایه آرامش همسران است، مایه اضطراب و بوجود آوردن فکرهای مزاحم می‌کند. اینترنت زمینه‌های مخرب «من» و «تو»ی همسران را افزایش می‌دهد و دنیای آنان را از یکدیگر جدا می‌سازد.
دسترسی کودکان و نوجوانان به اینترنت و استفاده از تصاویر و اطلاعاتی که اغلب برای بزرگسالان مناسبتر است، باعث می‌شود نسل‌های بعدی که از آن فرزندان بوجود می‌آیند، اهمیت زناشویی و استحکام خانواده را ناچیز و بیهوده ارزیابی کنند.
اینترنت به مخزنی از اطلاعات خوب و بد، زشت و زیبا، اخلاقی و غیراخلاقی و… می‌ماند اما آیا این گونه ارتباط آزاد به سود خانواده و نسل‌های امروز است و آیا آنان با وجود این فناوری، با ارزش‌ها همچنان معامله ارزشمندی می‌کنند یا نه؟، چندان روشن نیست. اینترنت میان خانواده‌ها چندگانگی فرهنگی بوجود می‌آورد.
کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که«براساس روند موجود» تا چند سال آینده، اینترنت وسیله‌ای خواهد شد که تمامی مراکز و وسایل‌گذران اوقات فراغت را در خود جمع خواهد کرد

دجّال و ادعای ربوبیت

داعیه‌ی خدایی و پندار ربوبیت، از اصلی‌‌ترین ویژگی‌های دجّال است. دجّال در ابتدا داعیه‌دار نبوت و پیامبری می‌‌گردد و آن‌گاه به تدریج ادعای خدایی می نماید. تا جایی که با بالاترین اوج صدایش در میان تمام مردم جهان ندای«أنا ربُّکُمُ الأعلی» را سر می‌دهد.
دجّال با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد، این ندای فراگیر را به گوش تمام جنیان و انسیان و تمام شیاطین در شرق و غرب عالم می‌رساند تا هریک از آنان به زبان خویش این پیام و ندا را دریابد.
دجّال با استفاده از سحر و شعبده و جادو و با تصرف در چشم مردمان کارهای شگفت‌انگیزی به انجام می‌رساند و با تکیه و استناد بدان کارها، خود را پروردگار جهان برمی‌شمارد. او به ظاهر در حرکت خورشید تصرف می نماید و به ظاهر آن را به حرکت یا سکون وا می‌دارد و ندا می‌دهد: « من پروردگار جهانیانم. این خورشید به اجازه و رخصت من حرکت می کند. آیا مایلید آن را از حرکت باز دارم؟» آن گاه خورشید را به ظاهر آن چنان از حرکت باز می‌دارد که یک روز مانند یک ماه جلوه می‌کند. سپس می‌گوید: «آیا مایلید که اینک آن را به حرکت وادار نماییم؟» پس خورشید را چنان به حرکت در می‌آورد که یک روز همچون یک ساعت جلوه می‌نماید.(۱۲).
در مقامی دیگر، دجّال بر شخصی تسلط می‌یابد، به ظاهر او را می کشد و زنده می‌نماید. آن گاه می گوید: «آیا من پروردگارتان نیستم که زنده می‌نمایم و می‌میرانم؟» در این میان آنان که داعیه‌ی ربوبیت و خدایی دجّال را می‌پذیرند، در دریای فساد و تباهی و فتنه غرق می‌گردند و آنان که از وی روی برمی‌تابند، از فتنه و فساد دجّال محفوظ نگه داشته می‌شوند.(۱۳)
زنی پس از باور به خدایی دجّال نزد او می‌آید و از او می‌خواهد همسرش را زنده گرداند. دجّال شیطانی را فرا می خواند تا به چهره‌ی همسر آن زن پیش روی او ظاهر شود. آن زن، شیطان ممثّل شده را به جای همسر زنده شده‌ی خویش باور می‌کند… تا جایی که با آن شیطان ادامه‌ی زندگی می‌دهد و با او هم بستر می‌شود، غافل از اینکه با شیطان هم آغوش و همبستر گشته است… و بدین سان پیروان دجّال و اقرار کنندگان به خدایی او، با شیطان قرین و همنشین می‌گردند و خانه‌هایشان از حضور شیاطین پر و لبریز میگردد:
[و هرآن که از یاد خدای رحمان دوری گزیند، شیطانی را برای او برمی‌گماریم تا همواره قرین و همنشین او باشد.](۱۴)
مردان عرب پس از اقرار به ربوبیت دجّال از او تمنا می کنند شتران و گوسفندانشان را که در طول دوران قحطی و خشکسالی تلف شده‌اند را زنده کند و به آنها بازگرداند. دجّال گروهی از شیاطین را که به چهره شتران و گوسفندانشان در آمده‌اند، به آنها می‌بخشد و آنان با سرور و شادمانی می‌گویند: «اگر او خدای ما نبود، شتران و گوسفندان مرده‌ی ما را زنده نمی ساخت!!»(۱۵)
فصل چهارم : دجّال و استخدام جنیّان و شیاطین

جنیّان و شیاطین و بیعت با دجّال

از جمله نعمت‌هایی که پروردگار هستی در اختیار حضرت سلیمان(علیه السلام) نهاد، قدرت تسخیر جنیان و به خدمت گرفتن ایشان در راستای اهداف و رسالت‌های الهی‌اش بود: « و مِنَ الشّیاطینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُ و یَعملُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِکَ: وبرخی از جنیان را مسخر سلیمان کردیم تا برای او به دریا غواصی کنند و یا به کارهای دیگری در دستگاه او بپردازند».(۱۶) در فرهنگ قرآنی و روایی از جنیان با عنوان شیاطین یاد می‌شود.
پس از خروج دجّال، انبوهی از جنیان و شیاطین جهان با او بیعت می‌کنند و در خدمت او قرار می‌گیرند و با تمام وجود وی را در تحقق اهداف شیطانی‌اش یاری می‌رسانند. آنان با تمثّل به صورت‌های انسان‌هایی که دجّال اراده می‌کند، او را در اثبات خدایی‌اش یاری و کمک می‌کنند. دجّال خطاب به مرد اعرابی می‌گوید: «اگر اینک با چشمان خود ببینی که پدر و مادرت را زنده می‌کنم، آیا شهادت می‌دهی که من پروردگار توام؟» او قبول می‌کند و آن‌‌گاه دو شیطان به دستور دجّال، در چهره‌ی پدر و مادر وی تمثّل می‌یابند و در مقابلش ظاهر می‌شوند و خطاب به او می‌گویند: « ای فرزند از او پیروی کن که همانا او پرودگار توست!» آن‌گاه به مردی دیگر که پدر و برادرش مرده‌اند، می‌گوید: «اگر بنگری که پدر و برادرت را برایت زنده می‌گردانم، آیا یقین خواهی یافت که من پروردگار توام؟» می‌گوید: «بله» پس شیطانی هم چهره‌ی پدرش و شیطانی همانند برادرش در مقابل او تمثّل می‌یابند تا او به ربوبیت دجّال اقرار نماید.
شیاطین، به دستور دجّال، حتی به صورت حیوانات نیز تمثّل می‌یابند. دجّال از مردی بادیه‌نشین برای اقرار به ربوبیت خویش در مقابل زنده‌سازی شترش اقرار می‌گیرد و آن‌گاه از شیطانی می خواهد تا به صورت شتر اعرابی ظاهر گردد. آن شیطان همانند شتر بادیه‌نشین، بلکه چاق‌تر و شیرده‌تر تمثّل می‌یابد و همین باعث گمراهی او و اقرارش به خدایی دجّال می گردد.
جنیانی که با دجّال بیعت کرده و در خدمت او قرار گرفته‌اند، گنج‌های زمین را برای او استخراج می‌کنند و حتی در قتل عام مردم به دستور او شرکت می‌کنند.

تصویرسازی با حیله و دروغ

از دیگر فتنه‌های دجّال که در روایات فراوان به آن تاکید شده است، « تصویرسازی‌های دروغین» و بهره‌گیری‌های شیطانی و ضد الهی از این تصاویر است: « … وهمراه دجّال تصاویری از بهشت‌های سرسبز است که در آن نهرها جاری است و تصاویری از آتش سیاه که لهیب و دودش شلعه می‌کشد.»(۱۷)
اساس تصویر سازی‌های دجّال، براساس حیله و نیرنگ و فریب استوار است. در واقع دجّال با تصویر پردازی‌های دروغین خویش، جهنم را بهشت و بهشت را جهنم جلوه می‌دهد. باطل را لباس حق و حق را لباس باطل می‌پوشاند. او زشتی‌های آتشین را زیبایی‌های بهشتی و زیبایی‌های بهشتی را زشتی‌های آتشین می‌نمایاند. فلذا پیامبراعظم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «همانا دجّال به همراه تصویری به مثال بهشت و آتش می‌آید اما حقیقت آن چه را که بهشت می‌خواند آتش است».۲ بدین سان آن چه را که دجّال بهشت و آسایش و خرمی جلوه می‌دهد، دارای چنان هویت حرام و گناه‌آلودی است که فرجامش جزء آتش جهنم و عذاب دردناک الهی نیست. از سوی دیگر، آن چه را که دجّال به عنوان جهنم و عذاب و ناراحتی نمایش می‌دهد، دار ای هویتی الهی و ضدشیطانی است که حقیقتش جزء بهشت و آسایش و خرمی نیست.
شاید به توان «تصویرسازی‌های دروغین دجّال» را بر «فیلم‌سازی‌های غیرالهی و شیطانی» در جهان معاصر تطبیق داد.

حجت های الهی بر ضد دجّال

پروردگار هستی، برای اتمام حجت بر مردم جهان رسولانی را برمی‌انگیزاند تا در هر زمان و مکان، کذب و دروغ‌گویی دجّال را در ادعای خدایی‌اش بر ملا سازند و مردم را از فساد و فتنه‌انگیزی او انذار دهند. رسولان برانگیخته شده برای تکذیب دجّال عبارتند از:
1- حضرت یَسَع، پیامبرالهی که همه جا به دنبال دجّال می‌رود و مردم را از او برحذر می‌دارد و می‌گوید: « این فرد، مسیح دروغ‌گوست از او دوری کنید لعنت خدا بر او باد»
2- رسول ویژه الهی برای رسوا سازی دجّال که نذیر نامیده می‌شود، با سفر به تمام نقاط جهان همگان را به ظهور دجّال و فتنه‌گری و فسادانگیزی او خبر می‌دهد. همانا اوست که خبر خروج دجّال و لشگریان او را به سپاه مهدی(عج) در بیت‌المقدس می‌رساند. آنان به نذیرالهی اعلام می‌دارند که به طور کامل برای جهاد و قتال با لشگریان دجّال آماده‌اند و از او می‌خواهند که نزد آنان بماند. او رسالت خویش را آگاه‌سازی مردم جهان از فتنه‌ی دجّال معرفی می‌نماید و از نزد ایشان باز می‌گردد. به هنگام بازگشت از بیت‌المقدس، نیروهای دجّال نذیر را شناسایی و دستگیر می‌کنند و به نزد دجّال می‌برند. دجّال می‌گوید: «این مرد می‌پندارد که من از غلبه‌ی بر او ناتوانم. اینک او را با بدترین و دردناک‌ترین نوع مرگ به قتل برسانید!» پس از صدور این فرمان، جلادان دجّال نذیر را با ارّه قطعه قطعه می کنند. آن‌گاه دجّال رو به لشگریان و پیروان خود می‌کند و می‌گوید: « اینک اگر او را زنده سازم آیا یقین می‌یابید که من پروردگار شمایم؟» آنان می‌گویند: «ما باور داریم که تو پروردگار مایی و دوست می‌داریم بر یقین ما افزوده گردد». نذیر با اشاره‌ی دجّال، اما به اذن و رخصت الهی از جا بر می‌خیزد در حالی که خداوند چنین رخصتی را به دجّال برای زنده ساختن احدی دیگر نمی‌دهد. در آن هنگام دجّال خطاب به نذیر می‌گوید: «آیا من نبودم که تو را می‌راندم و زنده ساختم؟ نیک دریافتی که من پروردگار توام!» او می‌گوید: « اینک یقینم به پروردگار یکتای خویش افزون گشت. من همانم که رسول‌خدا مرا بشارت داد که به دست تو به قتل می‌رسم و آن‌گاه به اذن و رخصت خداوند زنده می‌شوم. خداوند احدی دیگر را به جزء من برای تو زنده نخواهد کرد». پس از آن خداوند پوششی کامل و نامرئی از سُرب برای نذیر قرار می‌دهد. به گونه‌ای که شمشیر و خنجر و سنگ و هیچ سلاحی از لشگریان دجّال بر او اثر نمی‌کند و هیچ آسیبی به او نمی‌رساند.
دجّال دستور می‌دهد که او را در آتش بیفکنید. او را به دستور وی در کوهی از آتش گداخته می‌افکنند اما خداوند کوه آتش را برای او به بهشتی خرم و سرسبز تبدیل می‌گرداند. واین جاست که مردم در صداقت و حقانیت دجّال تردید پیدا می کنند.
فصل پنجم : تک چشم جادویی دجّال
دجّال آخرالزمان و ساحره‌ی قرن بیست و یک، با تک چشم جادویی‌اش، همه را سحر می‌کند. جام جهان‌نمایی که هرثانیه، با هزار رنگ و طرح و صدا، سر آدمی را گرم می‌کند. بچه‌ها، با صدای او از خواب بیدار می‌شوند و پای حرف‌هایش می‌خوابند. مادرها، موقع دیدن فیلم محبوبشان، دیگر حوصله‌ی بچه و سرو صدایش را ندارند. مردها با فوتبال‌هایش، قرار از کف می‌دهند و هیچ کسی را نمی شناسند. تلویزیون تیشه‌ای شده بر درخت رابطه‌ی آنها. تیشه‌ای نامرئی که ریشه‌های درخت رابطه و عاطفه را یکی‌یکی قطع می‌کند. شاید آن دجّال وعده داده شده‌ی آخرالزمان را که یک چشم دارد و موهای بسیار و از هر مو آهنگ‌هایی تولید می‌کند، بتوان از باب «کلّم الناس علی قدر عقولهم» بر همین رسانه‌های کنونی تطبیق داد که ابزار گسترش بندگان شیطان شده‌اند و مردمان را از آسمان دور می‌سازند و به انواع لذایذ دنیوی جذب می‌کنند.

نسل رسانه

نسل جدید، ارتباط تنگاتنگی را با رسانه‌های جدید دارد که حجم استفاده از اینترنت، رایانه، سی‌دی و دی‌وی‌دی‌ها، فیلم‌ها، گیم‌نت، بازی‌های رایانه‌ای، موبایل وحتی ماهواره‌ها دلیلی براین مدعاست تا جایی که امروز معضلی به نام تلفن همراه در بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی نیز به چشم می‌خورد. رسانه‌های جدید از آن جا که عامل غفلت‌زایی و سرگرمی‌اند، به گونه‌ای شگفت‌انگیز از طرح مسائل جدی، ایجاد سوالات اساسی و روحیه‌ی تلاش و جستجو، در ذهن نوجوانان و جوانانی که در این سن دچار تغییرات طبیعی روحی و روانی وشکل‌گیری شخصیتی هستند، جلوگیری می‌کنند و فضایی سرشار از آلودگی و تنهایی و احساسات درونی و تحریکات جنسی را جایگزین آن‌ها می‌کنند و این چنین است که نسل رسانه‌ها را پر آسیب و بحران‌زا می بینیم.
در عصر پرترافیک تکنولوژی و موج‌های الکترونیکی، چه کسی صلاحیت بیشتری برای تربیت و رشد فرزندان ما دارد، اعضای با مهر و محبت خانواده با مهره‌های بی‌جان و رنگارنگ در چشم جادویی دجّال؟! ورود به چشم جادویی، کارت ورود نمی‌خواهد، هرچند نفر که باشید، آماده‌ی پذیرایی از شماست. فرقی هم نمی‌کند، کجایی باشید، شهری یا روستایی، شمالی یا جنوبی، ایرانی یا… چه بپوشید! بهایی که از شما می خواهد این است: « توجه و تمرکز به تشعشات و امواج چشم پرفروغ جادویی» فقط ببین و بشنو! هویت خود را فراموش کن و پیروی نما.

داعیه‌ی خدایی دجّال

اوج تکامل و باروری ارتباطات با ورود اینترنت و اتصال به شبکه‌های اطلاعاتی و همگرایی ماهواره‌ای و فیبر نوری محقق شد و در این میان، فناوری با نفی اختیار و اراده‌ی بشر بر او لگام می‌زند وبا فریب و نیرنگ، وی را خدا می‌نامد! فیلم‌ها از طریق بازیابی ستاره‌ (ظهور ستاره‌های سینمایی و ورزشی) رگ خواب توده‌ها را به دست گرفتند. حباب سرگردان فناوری، زمانی کره‌ی خاکی را در برگرفت که اطلاعات به کالایی ارزشمند تبدیل شد. انقلاب علمی ـ فنی در زمینه‌ی فناوری اطلاعات و ارتباطات را «میکروچیپ‌ها»(۱۸) به وجود آورند. به کارگیری میکروچیپ‌ها در ساختمان موبایل، انعطاف‌پذیری چشم‌گیری را به دنبال داشت. تولید موبایل‌هایی که می‌توانند به اینترنت و ماهواره وصل شوند، فاصله‌ها را بی معنی کرد. چرا که تمام دنیا را می‌شد در یک صفحه‌ی کوچک مانیتوری جای داد.
غافل از این که فناوری برتر به بهانه‌ی کارآیی و اثربخشی بیشتر با راه‌اندازی سامانه‌ای، کارمندانش را از طریق تلفن‌های همراهشان ردیابی می‌کند. خدایان فناوری و سرمایه با استفاده از فناوری سنجش از راه دور و ماهواره‌ای، به بسیاری از اطلاعات اقتصادی و نظامی کشورهای دیگر دسترسی دارند و با استفاده از این اطلاعات گران قیمت، روابط اقتصادی و نظامی خود را با سایر کشورها تنظیم می‌کنند.
احاطه بر فضا و راهپیمایی بر سطح کره‌ی ماه، ادعای مالکیت و ربوبیت را بار دیگر در او زنده کرد و فناوری‌ای که حیات انتزاعی‌اش را مرهون انسان لجام گسیخته بود، به خدمتی بزرگ در خدمت بشر نائل آمد: «کهکشان‌ها نیز خدایی به شایستگی انسان نخواهند داشت». امروزه ماهواره‌ها نیز به طور مستقیم یک سوم سطح زمین را زیر پوشش خود دارند. وجود پنج هزار ماهواره در فضای اطراف زمین(۱۹) ، سرویس‌های مخابراتی و تلویزیونی بین قاره‌ای را در تمام ساعت‌های شبانه روز تأمین می‌کند. اکنون سرعت بی سابقه‌ی اطلاعات، انسان را در خود غرق کرده است.

سجده بر پای محراب شیشه ای

عصری را که ما درآن قرار داریم، می‌توان عصر هویت رسانه‌ای نام نهاد. انسان عصر ما مانند یک قایق کوچک و شکست خورده‌ای که در اقیانوس بزرگ رسانه گرفتار شده و امواج سهمگین آن این قایق را به این طرف و آن طرف می‌کشاند. هرآن موجی می‌آید و ضربه‌ای شکننده به آن وارد می‌سازد و این روال ادامه دارد تا او را از صحنه‌ی وجود محو کند و چیزی از آن باقی نماند. حال در چنین شرایطی که تمامی عوامل دست به دست هم داده‌اند تا قایق هویت ما را نابود سازند، برما لازم است تا با بازگشت به«خود» دست به دامان خداوند متعال و جانشین او در رو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *