آخرالزمان ویروسی در سینما
آخرالزمان ویروسی در سینما در این گونه از فیلم های آخرالزمانی، ویروسی کشنده یا تبدیل کننده گسترده می شود. در هر فیلم، دلیل ایجاد و شیوع ویروس، امری جداگانه است. کشف های پزشکی و ژنتیکی، ویروس های ساخته شده به عنوان سلاح بیولوژیک، موجودات غیرزمینی و دلایل مبهمی که سرانجام ناشناخته می مانند، همه […]
آخرالزمان ویروسی در سینما
در این گونه از فیلم های آخرالزمانی، ویروسی کشنده یا تبدیل کننده گسترده می شود. در هر فیلم، دلیل ایجاد و شیوع ویروس، امری جداگانه است. کشف های پزشکی و ژنتیکی، ویروس های ساخته شده به عنوان سلاح بیولوژیک، موجودات غیرزمینی و دلایل مبهمی که سرانجام ناشناخته می مانند، همه از عوامل به وجود آمدن ویروس ها و انتشار در میان انسان ها به شمار می روند.
در فیلم « کوری » (۱) انسان ها یک به یک به ویروسی مبتلا می شوند که سبب نابینایی می شود و فرد مبتلا فقط نوری سفید می بیند. این اتفاق ابتدا به صورت محدود دیده می شود و انسان های مبتلا به ویروس در مکان هایی حفاظت شده قرنطینه می شوند. پس از اندکی، ویروس در تمام جهان منتشر می شود و هرج و مرج و مشکلات فراوان، همه ی کشورها را فرا می گیرد و زندگی انسانی مختل می شود. کنترل ویروس از دست مأموران دولتی خارج می شود و فاجعه ای درمان ناپذیر در جهان گسترش می یابد.
در فیلم « چیزهای آینده » پس از ایجاد جنگ جهانی جدید، بیماری مهلکی باعث نابودی نیمی از مردم جهان می شود. عامل این بیماری، ویروسی ناشناخته است. در فیلم « سرزمین زامبی ها » (۲) بر اثر یک ویروس، غالب انسان ها در جهان به زامبی تبدیل می شوند و دیگران را می خورند و فقط عده ی کمی سالم و زنده در میان شهرها برای تداوم حیات مبارزه می کنند.
در انیمیشن « نهایت خیال ۷: نجات کودکان » (۳) ویروسی به نام بیماری کیهانی، انسان ها و مخصوصاً کودکان را تهدید می کند. افراد آلوده به نحوی دچار ناملایمات روحی و عاطفی می شوند. در داستان فیلم، گروهی سودجو با وعده ی درمان، کودکان را جذب گروه خود می کنند. قصد اصلی آن ها سوء استفاده از کودکان برای کسب قدرت و ایجاد نیروی تروریستی برای مأموریت ها است.
در فیلم « به دنبال رؤیا » (۴) بیماری کشنده ای در تمام دنیا در حال گسترش است و نسل بشر در معرض نابودی قرار می گیرد. در فیلم « پیشتاز » پس از بحران انرژی و ایجاد هرج و مرج، ویروسی منتشر می شود که افراد را به آدم خوار تبدیل کرده است.
در فیلم « روز قیامت » (۵) ویروسی کشنده که مردم را به زامبی تبدیل می کند، در سراسر اسکاتلند شیوع یافته است. این کشور با ساختن دیوارهای بلند و حفاظت شده قرنطینه می شود؛ ولی انسان های زیادی از بین می روند. در نهایت ویروس به خارج از دیوارها نیز سرایت می کند.
در مجموعه فیلم هایی با محوریت « مردگان زنده » یا همان « زامبی » که اولین قسمت آن « شب مردگان زنده » (۶) نام دارد و هفت دنباله برای آن ساخته شده، مردگان به علت طاعون یا دلیلی نامشخص زنده می شوند و برای تغذیه به انسان های زنده حمله می کنند. در هر قسمت از فیلم، داستان به این قرار است که گروهی از افراد بازمانده از منطقه ی آلوده می گریزند.
زامبی ها در این مجموعه فیلم به تدریج تکامل می یابند، دارای رهبر می شوند و پیشرفت های مختلفی برای تسلط بر تمام دنیا دارند. این مجموعه فیلم با پرداختی نمادین، مشکلات و بزه های جامعه ی کنونی را نشان می دهد. شخصیت های زامبی در داستان ها هر کدام نمادی برای قشری از جامعه ی خلاف کارند که به این شکل نشان داده می شوند و تهدیدی برای آلودگی دیگر انسان ها نیز هستند؛ برای مثال یکی از شخصیت های مهم زامبی، سیاه پوست است که نماد خلاف های سیاه پوستان در جوامع غربی است.
در فیلم « بیست و هشت روز بعد … » (۷) شخصیت اصلی داستان که بیست و هشت روز در کُما بوده، به حالت عادی برمی گردد. او خود را در شهری بدون انسان می یابد و پس از اندکی متوجه می شود ویروسی از طریق میمون به انسان ها منتقل شده که آن ها را به موجوداتی وحشی تبدیل کرده است. انسان های آلوده، بقیه ی انسان ها را کشته یا آلوده کرده اند و فقط عده ی اندکی در دنیا زنده مانده اند. در فیلم « بیست و هشت هفته بعد » (۸) پس از آلودگی به ویروسی ناشناخته ظرف مدت بیست و هشت هفته اغلب انسان ها در انگلستان کشته می شوند.
در فیلم « عفونت: تهاجم آغاز می شود » (۹) در تاریخ ۹/۹/۹ میلادی ویروسی بیگانه جمعیت یک شهر را یک باره از بین می برد. دولت این فاجعه ی انسانی را به طاعون پیشرفته نسبت می دهد.
در گروه دیگری از این آثار، ویروس به طور عمدی ساخته می شود و انتشار می یابد. در مجموعه فیلم ها و انیمیشن « شر موجود » (۱۰) ویروسی به نام « تی » به واسطه ی آزمایش های غیرقانونی شرکتی به نام « آمبرلا » ساخته می شود و انتشار می یابد که افراد را به زامبی تبدیل می کند. همراه با گسترش فعالیت های این شرکت، ویروس گسترش می یابد و همه ی انسان ها در معرض نابودی قرار می گیرند.
هم چنین این شرکت با انجام آزمایش های ژنتیکی خواستار یافتن فرمولی برای ایجاد نسل جدیدی از انسان ها است. این آزمایش ها باعث به وجود آمدن هیولاهایی هولناک می شود که شخصیت های اصلی داستان با آن درگیر می شوند.
در فیلم « دوازده میمون » (۱۱) دانشمندی با افکار پلید، برای مجازات انسان ها به دلیل فسادهایشان ویروسی کشنده ایجاد و در جهان منتشر می کند. این ویروس باعث مرگ پنج میلیارد نفر می شود. در فیلم « لارا کرافت مهاجم مقبره: گهواره ی زندگی » (۱۲) یک گوی جادویی وجود دارد که همچون بمبی ویران گر عمل می کند. افراد تبه کار با گذاشتن ویروس مرگباری در آن قصد نابودی جهان را دارند.
در فیلم « حامل ۲ » (۱۳) گروهی تبه کار ویروسی می سازند که افراد آلوده به سرعت کشته می شوند. این گروه قصد انتشار این ویروس را در سراسر جهان دارند. هدف آنان از انتشار این ویروس ایجاد تسلط بر انسان ها و نابودی دشمنان شان است. در فیلم « آیین های شیطانی دراکولا » (۱۴) دراکولا برای تسلط بر جهان، ویروسی را ایجاد و در تمام دنیا منتشر می سازد.
در فیلم « فلاش گوردون فاتح کیهان » (۱۵) فرمانروای ظالم سیاره ی « مونگو »، ویروس بیماری مرگ ارغوانی را در زمین منتشر می کند که زمین را به سوی نابودی کامل می کشاند. این ویروس به زودی در میان همه ی انسان ها گسترش می یابد و انسان را به مرز نابودی نزدیک می کند.
در فیلم « بارب وایر » (۱۶) شورای نظامی فاشیست ها با جنگی بزرگ دولت امریکا را سرنگون می کند و می خواهد با انتشار بیماری « روبان قرمز » که ویروسی برگرفته از بیماری ایدز است، انسان ها را آلوده کند تا بتواند با داروی متعلق به آن، بر کشورها حکومت کند.
در فیلم « دیوانه ها » (۱۷) ارتش، سلاح بیولوژیک و ویروسی را می سازد. این سلاح برای نابودی، با هواپیما به منطقه ای در تگزاس منتقل می شود. هواپیما در میان راه دچار سانحه می شود و در محلی سقوط می کند و باعث آلوده شدن مردم آن شهر می شود. این ویروس به تدریج گسترش می یابد و حتی قرنطینه و انفجار بمب اتمی در منطقه، مانع از انتشار آن به تمام جهان نمی شود. در فیلم « فرار از مردگان زنده: شیوع در هواپیما » (۱۸) هم، ویروسی مرگبار، با هواپیما حمل می شود. به سبب آلودگی یکی از افراد داخل هواپیما، ویروس به انسان ها منتقل می شود و به سرعت در زمین شیوع می یابد. این ویروس، انسان ها را به زامبی تبدیل می کند.
در فیلم « تهاجم » سفینه ای فضایی سقوط می کند و بر اثر برخورد با جو زمین تکه تکه می شود. این سفینه با خود باکتری ناشناخته ای از فضا آورده که انسان ها را به نوعی زامبی تبدیل می کند که دائماً تمایل به انتقال ویروس به دیگران دارند؛ هر کسی به این ویروس آلوده شود پس از این که یک بار بخوابد و بیدار شود به برده ای برای ویروس تبدیل می شود.
در بخشی از این فیلم ها انسان ها با انجام آزمایش های ژنتیکی یا درمانی ویروس را ایجاد می کنند. در فیلم « من افسانه هستم » (۱۹) پزشکی امریکایی دارویی برای درمان سرطان کشف می کند و این کشف، یک موفقیت تاریخی برای انسان محسوب می شود. پس از مدتی همین دارو به ویروسی مخرب تغییر می یابد و افراد آلوده به موجودات وحشی بدل می شوند. بر اثر این ویروس تمام انسان های روی زمین غیر از عده ی اندکی کشته یا آلوده می شوند.
انتشار ویروس های مرگبار در آخرالزمان، بلایی است که در برخی متون دینی هم به آن اشاره شده است. بسیاری از فیلم ها در این مسئله، فراتر رفته و عامل نابودی انسان ها را همین ویروس می دانند. در این صورت، ویروس، نوعی دجال است که انسان ها را به نابودی می کشد.
دیدگاهتان را بنویسید