حدیث روز

آغاز امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

مَنْ یُعَظِّمْ شَعائراللّه فانَّها مِنْ تَقوَی القلوب… خوشا به حال کسی که شعائر دین خدا را بزرگ و محترم شمارد؛ زیرا این صفت، ویژگی دل های پرهیزکار است. اشاره: نهم ربیع الاول، آغاز دوره ی امامت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از حوادث مهم و حساس تاریخ تشیّع به شمار می رود. با گرامی […]

اشتراک گذاری
11 آبان 1401
143 بازدید
نویسنده : مدیر کل
منبع : سایت حوزه
کد مطلب : 9391

مَنْ یُعَظِّمْ شَعائراللّه فانَّها مِنْ تَقوَی القلوب…

خوشا به حال کسی که شعائر دین خدا را بزرگ و محترم شمارد؛ زیرا این صفت، ویژگی دل های پرهیزکار است.

اشاره:

نهم ربیع الاول، آغاز دوره ی امامت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از حوادث مهم و حساس تاریخ تشیّع به شمار می رود. با گرامی داشت خاطره ی این روز باشکوه، مطلب زیر را با هدف آشنایی بیشتر با شخصیت آخرین حجت خدا در روی زمین و اظهار ارادت به پیشگاه آن حضرت، تقدیم می داریم؛ امید است همیشه یاد آن عزیز پنهان در پس پرده ی غیبت را در دل هایمان زنده دایم و از وظایف خطیر خویش در این دوره ی سرنوشت ساز، غافل نباشیم.

 

اصل امامت:

مقوله ی امامت و جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم  همواره به عنوان یکی از مباحث مهم اعتقادی مسلمانان در طول تاریخ مطرح بوده است. در دیدگاه شیعه، اهداف نزول کتاب های آسمانی و ارسال پیامبران الهی، هنگامی به طور کامل تحقق می یابد که ختم نبوّت با نصب امام معصوم همراه باشد. امام همه ی ویژگی های پیامبر به جز دریافت وحی را داراست که با ولایت تکوینی (قدرت بر تصرّف در نظام هستی) و ولایت تشریعی (تبیین و تفسیر آیات و احکام الهی) و از بین بردن نارسایی های موجود، زمینه را برای رسیدن انسان به کمال معنوی فراهم می کند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ، در سال دهم هجری، هنگام بازگشت از حجهالوداع، با نازل شدن آیه ی «اَلْیَوْم اَکْملتُ لکُم دینَکم و اتْمَمْتُ علیکُم نعمتی»(۲) از سوی خداوند مأمور شدند در محلی به نام «غدیر خم» انتصاب علی بن ابی طالب علیه السلام به مقام امامت را به آگاهی مردم برسانند. ابوجعفر محمد بن جریر طبری؛ تفسیرگر و تاریخ نگار نام دار اهل سنت در اشاره به این واقعه می نویسد:

«پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم  [در منطقه ی غدیر خم] فرمودند: جبرییل از سوی خداوند دستور آورد که در این جایگاه بایستم و به سفید و سیاه اعلام کنم که علی بن ابی طالب صلی الله علیه و آله وسلم  برادر من، وصی من، جانشین من و امام پس از من است».(۳)

البته آن چه گفته شد به اعلام همگانی و رسمی و بیعت گرفتن از مردم مربوط است؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم  در دوران رسالت، بارها با بیان تعداد امامان و نام بردن از آنان مسأله ی امامت را تبیین کرده بودند. هنگامی که آیه ی «یا اَیُهَّا الذّین آمَنو اطیعُوااللّهَ وَ اطیعُو الرَّسولَ و اولیِ الامرِ مِنْکُم»(۴) نازل شد جابر بن عبداللّه انصاری از پیامبر پرسید: «اولی الامر که اطاعت شان در ردیف اطاعت شما به حساب آمده است، چه کسانی هستند؟» پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم  در پاسخ فرمودند: «آنان جانشینان من و پیشوایان مسلمانان هستند. نخستین آنان، علی بن ابی طالب و پس از او فرزندش حسن و…» به این ترتیب، یکایک ائمه ی اطهارعلیهم السلام را نام بردند. هنگامی که به امام دوازدهم رسیدند، با این تعبیر از ایشان یاد کردند که: «ثم سمّی محمد کنیّی حجهاللّه فی ارضه و بقیّه فی عباده ابن الحسن بن علی…؛ سپس هم نامم محمّد، هم کنیه ی من، حجهاللّه و بقیهاللّه در بین مردمان، فرزند حسن بن علی علیه السلام هستند…»(۵)

 

امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف:

پیش تر اشاره شد که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با تعابیر گوناگون به مسأله ی امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اشاره کرده و تقریبا اطلاعات لازم را درباره ی چگونگی تولد، وقایع زندگی و ویژگی های حکومت آن حضرت، در اختیار مردم قرار داده بودند. برای مثال، در یک مورد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم  خطاب به علی علیه السلام فرمودند:

«امامان پس از من دوازده نفرند که اولّی آن ها تو هستی و آخر آنها قائمی است که خداوند به دست او، شرق و غرب عالم را خواهد گشود».(۶)

و یا در جای دیگر می فرماید:

«… نهمین نفر از امامان، قائم اهل بیت من و مهدی این امت است که در رفتار و گفتار و کردار، شبیه ترین مردم به من است. او پس از یک غیبت طولانی و حیرت و سرگردانی، ظهور خواهد کرد و دین خدا را در سرتاسر عالم، حاکمیت خواهد بخشید. او با نصرت و تأییدهای پی در پی خداوند متعال، زمین را پر از عدل و داد خواهد ساخت. همان گونه که

پیش از آن، از ظلم و ستم پر شده است».(۷)

بنابراین به دلیل شرایط خفقن باری که خلفای عباسی ایجاد کرده بودند حضرت مهدی(عج) پس از تولد، یک دوره زندگی نیمه مخفی را آغاز کردند. در این دوره که شهادت امام عسکری علیه السلام، ادامه داشت تعداد بسیار اندکی از شیعیان، به دیدار ایشان نایل شدند. از آن پس دوره ی امامت امام دوازدهم علیه السلام و مرحله ی خطیر زندگی آن حضرت که به دوره ی غیبت معروف است، آغاز می شود.

مسأله ی اقامه ی نماز بر پیکر مطهر امام عسکری علیه السلام توسط حضرت مهدی علیه السلام سبب روشنگری مردم شد و از انحراف های بعدی در مسأله ی امامت جلوگیری می کند. این کار بر همه ی شیعیان آشکار ساخت که پس از امام عسکری علیه السلام، فرزند ایشان عهده دار منصب امامت هستند. بدین ترتیب، توطئه ی خطرناکی که خلفای عباسی، برای نابودی اساسی مکتب تشیع طرح ریزی کرده بودند، خنثی شد.

باید دانست عوامل حکومت عباسی، پس از شهادت امام عسکری علیه السلام در صدد برآمدند تا کسی را از سوی خلیفه مأمور نماز خواندن بر جنازه ی آن حضرت کنند و به پندار باطل خود، با این کار، پایان دوره ی امامت را اعلام و خلیفه ی غاصب عباسی را وارث امامت شیعه معرفی کنند؛ امّا با وجود مقدمه چینی های بسیاری که انجام داده بودند، نقشه ی آنان عملی نشد. هنگامی که فرد مورد نظر حکومت. آماده ی نماز خواندن بر پیکر امام یازدهم علیه السلام بود، ناگهان کودکی در حدود پنج ساله، با وقار و طمأنینه پیش آمد، آن فرد را کنار زد و خود به اقامه ی نماز پراخت. این در حالی بود که به عنایت

خداوند متعال مأموران حکومتی نتوانستند حتّی کوچک ترین عکس العملی نشان دهند. با پایان نماز نیز، پیش از آن که مأموران حکومتی بتوانند کاری بکنند، آن حضرت از دیدگان غایب شدند. بدین ترتیب، دوره ی امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آغاز شد.

آغاز امامت آن حضرت، به مشیّت الهی و برخی مصالح دیگر، با غیبت همراه بود که به «غیبت صُغرا» مشهور است و تا سال ۳۲۹هجری قمری به طول انجامید. پس از آن، مرحله ی جدیدی از غیبت که به دوره ی «غیبت کُبرا» معروف است، آغاز شد که تا کنون نیز ادامه دارد. این دوران، سخت ترین دوره ی امتحان مردم است؛ زیرا ارتباط مستقیم با امام علیه السلام برای همگان میسر نیست و نایب خاصی نیز وجود ندارد تا مردم به وسلیله ی او بتوانند از آن حضرت، پاسخ پرسش های شان را دیافت و کسب فیض کنند.

در توصیف این بُرهه از زمان، تعبیرهای بسیاری در روایات وارد شده است که از وجود فتنه های بسیار خطرناک حکایت دارد. بشر در این دوره به دلیل بی توجهی به ارزش های اصیل الهی و انسانی، با وجود برخورداری از زندگی به ظاهر زیبا، آراسته و مدرن به زندگی نکبت باری دچار می شود؛ بدین معنا که هر چند شکم ها سیر و زندگی پر زرق و برق خواهد بود، ولی روح ها مضطرب، نگران و سرگشته است و از دست دادن هدف و فلسفه ی درست زندگی، یکایک افراد بشر را به یأس و ناامیدی کُشنده ای دچار می سازد.

در فرهنگ اصیل اسلامی، برای پیش گیری از دچار شدن به چنین وضعی، تحت عوان «وظایف دوران غیبت»، رهنمودهای بسیار مهمی از سوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم  و ائمه ی اطهار علیهم السلام ارایه شده است. رعایت این موارد، سبب در امان ماندن از خطر انحراف است؛ زیرا پای بند نبودن به احکام الهی و از دست دادن ثبات فکری و اعتقادی صحیح، سبب آلودگی به فتنه های آخرالزّمان خواهد شد.

امید است با انجام وظایف و تکالیف مربوط به دوری غیبت، بتوانیم در شمار منتظران واقعی آن حضرت باشیم و هنگام ظهور مهدی موعود(عج)، شایستگی هم گامی به آن سوار سبزپوش را به دست آوریم.

در ادامه ۴۰ حدیث از مولای مان، حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف می آوریم:

۱- توجّه امام مهدی(علیه السلام) به شیعیان خویش

«. . . . إِنَّا غَیرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکمْ وَ لاَ نَاسِینَ لِذِکرِکمْ وَ لَوْ لاَ ذَلِک لَنَزَلَ بِکمُ اَللَّأْوَاءُ وَ اِصْطَلَمَکمُ اَلْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اَللَّهَ جَلَّ جَلاَلُهُ » – الاحتجاج، جلد۲ ، ص۴۹۵

ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم، که اگر جز این بود گرفتاری ها به شما روی می آورد و دشمنان، شما را ریشه کن می کردند. از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید.

۲- عمل صالح و تقرّب به اهل بیت(علیهم السلام)

«. . . فَیعْمَلُ کلُّ اِمْرِئٍ مِنْکمْ مَا یقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ لِیتَجَنَّبَ مَا یدْنِیهِ مِنْ کرَاهِیتِنَا وَ سَخَطِنَا فَإِنَّ اِمْرَأً یبْغَتُهُ فَجْأَهٌ حِینَ لاَ تَنْفَعُهُ تَوْبَهٌ وَ لاَ ینَجِّیهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَی حَوْبَهٍ»: بحار الأنوار ، جلد۵۳ ، ص۱۷۴

هر یک از شما باید به آنچه که او را به دوستی ما نزدیک می سازد، عمل کند و از آنچه که خوشایند ما نبوده و خشم ما در آن است، دوری گزیند، زیرا خداوند به طور ناگهانی انسان را می گیرد، در وقتی که توبه برایش سودی ندارد و پشیمانی او را از کیفر ما به خاطر گناهش نجات نمی دهد.

۳- تسلیم در مقابل دستورهای اهل بیت(علیهم السلام)

«. . . فَاتَّقُوا اَللَّهَ وَ سَلِّمُوا لَنَا وَ رُدُّوا اَلْأَمْرَ إِلَینَا فَعَلَینَا اَلْإِصْدَارُ کمَا کانَ مِنَّا اَلْإِیرَادُ وَ لاَ تُحَاوِلُوا کشْفَ مَا غُطِّی عَنْکمْ وَ لاَ تَمِیلُوا عَنِ اَلْیمِینِ إِلَی اَلشِّمَالِ وَ اِجْعَلُوا وُصُولَکمْ إِلَینَا بِالْمَوَدَّهِ وَ عَلَی اَلسُّنَّهِ اَلْوَاضِحَهِ »: الغیبه (للطوسی) ، جلد۱ ، ص۲۸۵

از خدا بترسید و تسلیم ما باشید، و امور خود را به ما واگذار کنید، چون وظیفه ما است که شما را بی نیاز و سیراب نمائیم همان طوری که ورود شما بر چشمه معرفت به وسیله ما می باشد؛ و سعی نمائید به دنبال کشف آنچه از شما پنهان شده است نباشید.

۴- تحقّق حتمی حقّ

«. . . أَبَی اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْحَقِّ إِلاَّ إِتْمَاماً وَ لِلْبَاطِلِ إِلاَّ زُهُوقاً وَ هُوَ شَاهِدٌ عَلَی بِمَا أَذْکرُهُ »: الغیبه (للطوسی) ج۱ ص۲۸۷

خداوند مقدّر فرموده است که حقّ به مرحله نهایی و کمال خود برسد و باطل از بین رود، و او بر آنچه بیان نمودم گواه است.

۵- خلقت هدفدار و هدایت پایدار

«. . . إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَی لَمْ یخْلُقِ اَلْخَلْقَ عَبَثاً وَ لاَ أَمْهَلَهُمْ سُدًی بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَسْمَاعاً وَ أَبْصَاراً وَ قُلُوباً وَ أَلْبَاباً ثُمَّ بَعَثَ إِلَیهِمُ اَلنَّبِیینَ عَلَیهِمُ السَّلاَمُ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ یأْمُرُونَهُمْ بِطَاعَتِهِ وَ ینْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِیتِهِ وَ یعَرِّفُونَهُمْ مَا جَهِلُوهُ مِنْ أَمْرِ خَالِقِهِمْ وَ دِینِهِمْ وَ أَنْزَلَ عَلَیهِمْ کتَاباً وَ بَعَثَ إِلَیهِمْ مَلاَئِکهً وَ بَاینَ بَینَهُمْ وَ بَینَ مَنْ بَعَثَهُمْ بِالْفَضْلِ اَلَّذِی لَهُمْ عَلَیهِمْ »: بحارالأنوار ، جلد۵۰ ، ص۲۲۸

خداوند متعال، خلق را بیهوده نیافریده و آنان را مهمل نگذاشته است، بلکه آنان را به قدرتش آفریده و برای آنها گوش و چشم و دل و عقل قرار داده، آن گاه پیامبران را که مژده دهنده و ترساننده هستند به سویشان برانگیخت تا به طاعتش دستور دهند و از نافرمانیاش جلوگیری فرمایند و آنچه را از امر خداوند و دینشان نمیدانند به آنها بفهمانند و بر آنان کتاب فرستاد و به سویشان فرشتگان برانگیخت تا آنها میان خدا و پیامبران به واسطه تفضّلی که بر ایشان روا داشته واسطه باشند.

۶- ظهور حقّ

«. . . إِذَا أَذِنَ اَللَّهُ لَنَا فِی اَلْقَوْلِ ظَهَرَ اَلْحَقُّ وَ اِضْمَحَلَّ اَلْبَاطِلُ وَ اِنْحَسَرَ عَنْکمْ »: بحار الأنوار ، جلد۵۰، ص ۲۲۸

هرگاه خداوند به ما اجازه دهد که سخن گوییم، حقّ ظاهر خواهد شد و باطل از میان خواهد رفت و خفقان از [سرِ] شما برطرف خواهد شد.

۷- استغفار برای همدیگر

«. . . لَوْلاَ اسْتِغْفارُ بَعْضِکُمْ لِبَعْض، لَهَلَکَ مَنْ عَلَیْها، إلاّ خَواصَّ الشّیعَهِ الَّتی تَشْبَهُ اقْوالُهُمْ افْعالَهُمْ»: مستدرک ج ۵، ص ۲۴۷، ح ۵۷۹۵.

اگر طلب مغفرت و آمرزش بعضی شماها برای همدیگر نبود، هرکس روی زمین بود هلاک می گردید، مگر آن شیعیان خاصّی که گفتارشان با کردارشان یکی است.

۸- ظهور حقّ به اذن حقّ

«. . . فَلاَ ظُهُورَ إِلاَّ بَعْدَ إِذْنِ اَللَّهِ تَعَالَی ذِکرُهُ وَ ذَلِک بَعْدَ طُولِ اَلْأَمَدِ وَ قَسْوَهِ اَلْقُلُوبِ وَ اِمْتِلاَءِ اَلْأَرْضِ جَوْراً »: بحار الأنوار ، جلد۵۱ ، ص۳۶۰

ظهور انجام نمی شود، مگر به اجازه خداوند،متعال و آن هم پس از زمان طولانی و قساوت دلها و فراگیر شدن زمین از جور و ستم.

۹- مدّعیان دروغگو

«. . . سَیأْتِی إِلَی شِیعَتِی مَنْ یدَّعِی اَلْمُشَاهَدَهَ أَلاَ فَمَنِ اِدَّعَی اَلْمُشَاهَدَهَ قَبْلَ خُرُوجِ اَلسُّفْیانِی وَ اَلصَّیحَهِ فَهُوَ کذَّابٌ مُفْتَرٍ وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِی اَلْعَظِیمِ»: الاحتجاج ، جلد۲ ، ص۴۷۷

آگاه باشید به زودی کسانی ادّعای مشاهده (نیابت خاصّه) مرا خواهند کرد. آگاه باشید هر کس قبل از «خروج سفیانی» و شنیدن صدای آسمانی، ادّعای مشاهده مرا کند دروغگو و افترا زننده است؛ حرکت و نیرویی جز به خدای بزرگ نیست.

۱۰- دنیا در سراشیبی زوال

«. . . فَإِنَّ اَلدُّنْیا قَدْ دَنَا فَنَاؤُهَا وَ زَوَالُهَا، وَ آذَنَتْ بِالْوَدَاعِ، وَ إِنِّی أَدْعُوکمْ إِلَی اَللَّهِ وَ إِلَی رَسُولِهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیهِ وَ سَلَّمَ، وَ اَلْعَمَلِ بِکتَابِهِ، وَ إِمَاتَهِ اَلْبَاطِلِ، وَ إِحْیاءِ سُنَّتِهِ»: التشریف بالمنن ج۱ ص۱۳۷

دنیا رو به نابودی و زوالش نزدیک گردیده و در حال وداع است، و من شما را به سوی خدا و پیامبرش  که درود خدا بر او و آلش باد  و عمل به قرآنش و میراندن باطل و زنده کردن سنّت، دعوت می کنم.

۱۱- ذخیره بزرگ

«. . . أَنَا بَقِیهٌ مِنْ آدَمَ، وَ ذَخِیرَهٌ مِنْ نُوحٍ، وَ مُصْطَفًی مِنْ إِبْرَاهِیمَ، وَ صَفْوَهٌ مِنْ مُحَمَّدٍ (صَلَّی اَللَّهُ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ) »: البرهان فی تفسیر القرآن ، جلد۱ ، ص۶۱۲

من باقیمانده از آدم و ذخیره نوح و برگزیده ابراهیم و خلاصه محمّد (درود خدا بر همگی آنان باد) هستم.

۱۲- حجّت خدا

«. . . زَعَمَتِ اَلظَّلَمَهُ أَنَّ حُجَّهَ اَللَّهِ دَاحِضَهٌ وَ لَوْ أُذِنَ لَنَا فِی اَلْکلاَمِ لَزَالَ اَلشَّک»: بحار الأنوار ، جلد۵۱ ، ص۴

ستمگران پنداشتند که حجّت خدا از بین رفته است، در حالی که اگر به ما اجازه سخن گفتن داده میشد، هر آینه تمام شکّ ها را از بین میبردیم.

۱۳- عطسه، نشانه سلامت

«حَدَّثَتْنِی نَسِیمُ خَادِمُ أَبِی مُحَمَّدٍ ع قَالَتْ قَالَ لِی صَاحِبُ الزَّمَانِ ع وَ قَدْ دَخَلْتُ عَلَیهِ بَعْدَ مَوْلِدِهِ بِلَیلَهٍ فَعَطَسْتُ عِنْدَهُ فَقَالَ لِی یرْحَمُک اللَّهُ قَالَتْ نَسِیمُ فَفَرِحْتُ بِذَلِک فَقَالَ لِی (ع) أَ لَا أُبَشِّرُک فِی الْعُطَاسِ فَقُلْتُ بَلَی یا مَوْلَای فَقَالَ هُوَ أَمَانٌ مِنَ الْمَوْتِ ثَلَاثَهَ أَیامٍ»: بحار الأنوار ، جلد۵۱ ، ص۵

نسیم، خدمتکار حضرت مهدی(علیه السلام) گوید: آن حضرت به من فرمود: آیا تو را در مورد عطسه کردن بشارت دهم؟ گفتم: آری. فرمود: عطسه، علامتِ امان از مرگ تا سه روز است.

۱۴- نماز، طردکننده شیطان

«. . . فَمَا أُرْغِمَ أَنْفُ اَلشَّیطَانِ بِشَیءٍ أَفْضَلَ مِنَ اَلصَّلاَهِ فَصَلِّهَا وَ أَرْغِمْ أَنْفَ اَلشَّیطَانِ »: من لا یحضره الفقیه ، جلد۱ ، ص۴۹۸

هیچ عملی همانند نماز، بینی شیطان را به خاک ذلّت نمی مالد و او را ذلیل نمی کند. ، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال.

۱۵- اذن مالک

«… لاَ یحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ یتَصَرَّفَ فِی مَالِ غَیرِهِ بِغَیرِ إِذْنِهِ »: وسائل الشیعه ، جلد۲۵ ، ص۳۸۶

تصرّف در مال هیچ کس بدون اجازه او جایز نیست.

۱۶- استعاذه به خدا

«. . . أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ اَلْعَمَی بَعْدَ اَلْجِلاَءِ وَ مِنَ اَلضَّلاَلَهِ بَعْدَ اَلْهُدَی وَ مِنْ مُوبِقَاتِ اَلْأَعْمَالِ وَ مُرْدِیاتِ اَلْفِتَنِ»: بحار الأنوار ، جلد۵۳ ، ص۱۹۰

پناه به خدا میبرم از نابینایی بعد از بینایی و از گمراهی بعد از راهیابی و از اعمال ناشایسته و فرو افتادن در فتنه ها.

۱۷- اسوه های حقیقت

«. . . أَنَّ اَلْحَقَّ مَعَنَا وَ فِینَا لاَ یقُولُ ذَلِک سِوَانَا إِلاَّ کذَّابٌ مُفْتَرٍ»: کمال الدین و تمام النعمه ، جلد۲ ، ص۵۱۰

حقّ با ما و در میان ماست، کسی جز ما چنین نگوید، مگر آن که دروغگو و افترا زننده باشد.

۱۸- ظهور فَرَج به اذن خدا

«. . . وَ أَمَّا ظُهُورُ اَلْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَی اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کذَبَ اَلْوَقَّاتُونَ وَ أَمَّا قَوْلُ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اَلْحُسَینَ عَلَیهِ السَّلاَمُ لَمْ یقْتَلْ فَکفْرٌ وَ تَکذِیبٌ وَ ضَلاَلٌ»: الغیبه (للطوسی) ، جلد۱ ، ص۲۹۳

امّا ظهور فرج، موکول به اراده خداوند متعال است و هر کس برای ظهور ما وقت تعیین کند دروغگوست. و امّا گفته کسانی که پنداشته اند امام حسین(علیه السلام) کشته نشده، کفر و دروغ و گمراهی است.

۱۹- شناخت خدا

«. . . إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَی هُوَ اَلَّذِی خَلَقَ اَلْأَجْسَامَ وَ قَسَمَ اَلْأَرْزَاقَ لِأَنَّهُ لَیسَ بِجِسْمٍ وَ لاَ حَالَ فِی جِسْمٍ لَیسَ کمِثْلِهِ شَیءٌ وَ هُوَ اَلسَّمِیعُ اَلْعَلِیمُ»: الغیبه (للطوسی) ، جلد۱ ، ص۲۹۳

همانا خداوند متعال، کسی است که اجسام را آفریده و ارزاق را تقسیم فرموده، او جسم نیست و در جسمی هم حلول نکرده، «چیزی مثل او نیست و شنوا و داناست».

۲۰- ائمّه(علیهم السلام) دست پرورده های پروردگار

«. . . أَنَّ اَللَّهَ مَعَنَا وَ لاَ فَاقَهَ بِنَا إِلَی غَیرِهِ وَ اَلْحَقُّ مَعَنَا فَلَنْ یوحِشَنَا مَنْ قَعَدَ عَنَّا وَ نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ اَلْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا»: الغیبه (للطوسی) ، جلد۱ ، ص۲۸۵

خداوند با ماست، و به جز ذات پروردگار به چیزی نیاز نداریم، و حقّ با ماست. اگر کسانی با ما نباشند، هرگز در ما وحشتی ایجاد نمیشود، ما دست پرورده های پروردگارمان، و مردمان، دستپرورده های ما هستند.

۲۱- دانش حقیقی

«…اَلْعِلْمُ عِلْمُنَا وَ لاَ شَیءَ عَلَیکمْ مِنْ کفْرِ مَنْ کفَرَ»: الغیبه (للطوسی) ، جلد۱ ، ص۳۷۴

دانش، دانشِ ماست، از کفرِ کافر، گزندی بر شما نیست.

۲۲- اتّفاق و وفای به عهد

«. . . ولَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَی اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُیمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَهُ بِمُشاهَدَتِنا. »: الوافی ، جلد۲۶ ، ص۲۸۶

اگر شیعیان ما که خداوند آنها را به طاعت و بندگی خویش موفّق بدارد در وفای به عهد و پیمان الهی اتّحاد واتّفاق میداشتند و عهد و پیمان را محترم میشمردند، سعادت دیدار ما به تأخیر نمیافتاد و زودتر به سعادت دیدار ما نائل میشدند.

۲۳- پیروان نادان

«. . . یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّیعَهِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِینُهُ جَنَاحُ الْبَعُوضَهِ أَرْجَحُ مِنْهُ.»: الاحتجاج ، جلد۲ ، ص۴۷۳

حضرت مهدی(علیه السلام) به محمّد بن علی بن هلال کرخی فرموده اند: نادانان و کمخردان شیعه و کسانی که بال پشه از دینداری آنان محکمتر است، ما را آزردند.

۲۴- بیزاری از غالیان

«. . . أَنِّی بَرِیءٌ إِلَی اَللَّهِ وَ إِلَی رَسُولِهِ مِمَّنْ یقُولُ إِنَّا نَعْلَمُ اَلْغَیبَ وَ نُشَارِکهُ فِی مُلْکهِ أَوْ یحِلُّنَا مَحَلاًّ سِوَی اَلْمَحَلِّ اَلَّذِی رَضِیهُ اَللَّهُ لَنَا »: الاحتجاج ، جلد۲ ، ص۴۷۳

من از افرادی که میگویند: ما اهل بیت [مستقلاًّ از پیش خود و بدون دریافت از جانب خداوند] غیب میدانیم و در سلطنت و آفرینش موجودات با خدا شریکیم، ما را از مقامی که خداوند برای ما پسندیده بالاتر میبرند، نزد خدا و رسولش، بیزاری میجویم.

۲۵- سجده شکر

«. . . سَجْدَهُ اَلشُّکرِ مِنْ أَلْزَمِ اَلسُّنَنِ وَ أَوْجَبِهَا»: وسائل الشیعه ، جلد۶ ، ص۴۹۰

سجده شکر از لازمترین و واجبترین مستحبّات است.

۲۶- فضیلت تعقیبات نماز

«… إِنَّ فَضْلَ اَلدُّعَاءِ وَ اَلتَّسْبِیحِ بَعْدَ اَلْفَرَائِضِ عَلَی اَلدُّعَاءِ بِعَقِیبِ اَلنَّوَافِلِ کفَضْلِ اَلْفَرَائِضِ عَلَی اَلنَّوَافِلِ »: بحار الأنوار ، جلد۸۳ ، ص۱۹۴

فضیلت دعا و تسبیح بعد از نمازهای واجب در مقایسه با دعا و تسبیح پس از نمازهای مستحبی، مانند فضیلت واجبات بر مستحبّات است.

۲۷- قلب ها ظرف مشیت الهی

«..قُلُوبُنا اَوْعِیَهٌ لِمَشیَّهِ اللهِ، فَإذا شاءَ شِئْنا »: بحارالانوار: ج ۵۲، ص ۵۱، س ۴، به نقل از غیبه نعمانی.

قلوب ما ظرف هائی است برای مشیّت و اراده الهی، پس هرگاه او بخواهد ما نیز می خواهیم.

۲۸- راه اندازی کار مردم

«…أَرْخِصْ نَفْسَکَ وَ اجْعَلْ مَجْلِسَکَ فِی الدِّهْلیزِ وَ اقْضِ حَوائِجَ النّاسِ. »: کلمه الامام المهدی علیه السلام، ، ص ۵۶۵

خودت را [برای خدمت] در اختیار مردم بگذار، و محلّ نشستن خویش را درِ ورودی خانه قرار بده، و حوائج مردم را برآور.

۲۹- امنیّت بخش زمین

«… إِنِّی أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ کمَا أَنَّ اَلنُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ»: بحار الأنوار، جلد۷۵ ، ص۳۸۰

وجود من برای اهل زمین، سبب امان و آسایش است، همچنان که ستارگان سبب امان آسماناند

۳۰- رجوع به راویان حدیث

«… وَ أَمَّا اَلْحَوَادِثُ اَلْوَاقِعَهُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاهِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیکمْ وَ أَنَا حُجَّهُ اَللَّهِ علیهم »: مرآه العقول: جلد۲۶ ، ص۲۰۵

در پیشامدهای مهمّ اجتماعی به راویان حدیث ما مراجعه کنید، زیرا که آنان حجّت من بر شما هستند و من هم حجّت خدا بر آنان هستم.

۳۱- مطاع، نه مطیع کسی

«… إِنَّهُ لَمْ یکنْ أَحَدٌ مِنْ آبَائِی إِلاَّ وَ قَدْ وَقَعَتْ فِی عُنُقِهِ بَیعَهٌ لِطَاغِیهِ زَمَانِهِ، وَ إِنِّی أَخْرُجُ حِینَ أَخْرُجُ وَ لاَ بَیعَهَ لِأَحَدٍ مِنَ اَلطَّوَاغِیتِ فِی عُنُقِی »: کنز الدقائق ج۴ ص۲۴۶

هریک از پدرانم بیعت یکی از طاغوت های زمان به گردنشان بود، ولی من در حالی قیام خواهم کرد که بیعت هیچ طاغوتی به گردنم نباشد.

۳۲- آفتاب پشت ابر

«…وَ أَمَّا وَجْهُ اَلاِنْتِفَاعِ بِی فِی غَیبَتِی فَکالاِنْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَیبَهَا عَنِ اَلْأَبْصَارِ اَلسَّحَابُ. »: بحار الأنوار ج۷۵ ص۳۸۰

کیفیّت بهره وری از من در دوران غیبت، مانند کیفیّت بهره وری از آفتاب است هنگامی که ابر آن را از چشم ها پنهان سازد.

۳۳- سبقت اراده خدا بر همه چیز

«. . . وَ لکِنَّ اَقْدارَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ لاتُغالَبُ، وَ إِرادَتُهُ لاتُرَدُّ، وَ تَوْفیقُهُ لایُسْبَقُبه »: کمال الدین وتمام النعمه ج۲ ص۵۱۱

راستی که مقدّرات خداوند متعال، مغلوب نشود و اراده الهی مردود نگردد و چیزی بر توفیق او پیشی نگیرد.

۳۴- علّت اصلی غیبت امام(علیه السلام)

«… وَ أَمَّا عِلَّهُ مَا وَقَعَ مِنَ اَلْغَیبَهِ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ – یا أَیهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکمْ تَسُؤْکمْ. »: بحار الأنوار ج۷۵ ص۳۸۰

امّا علّت و فلسفه آنچه از دوران غیبت اتّفاق افتاده [که درک آن برای شما سنگین است] آن است که خداوند در قرآن فرموده: «ای مؤمنان از چیزهایی نپرسید که اگر آشکارتان شود، بدتان آید».

۳۵- آگاهی های امام(علیه السلام)

«…فإنّا یحیط علمنا بأنبائکم، و لا یعزب عنّا شیء من أخبارکم»: نوادر الأخبار ج۱ ص۲۴۱

علم و دانش ما به خبرهای شما احاطه دارد و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نمیماند.

۳۶- دعای فراوان

«…أَکْثِرُو الدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ. »: بحار الأنوار ج۵۲ ص۹۲

برای تعجیل فَرَج زیاد دعا کنید، زیرا همین دعا کردن، فَرَج و گشایش شماست.

۳۷- سؤال نامطلوب

«…فَأَغْلِقُوا أَبْوابَ السُّؤالِ عَمّا لا یَعْنیکُمْ. »: بحار الأنوار ج۵۲ ص۹۲

درهای سؤال را از آنچه که مطلوب شما نیست ببندید.

۳۸- آخرین اوصیا

«…أَنَا خاتَمُ الأَوْصِیاءِ وَ بی یَدْفَعُ اللّهُ الْبَلاءَ عَنْ أَهْلی وَ شیعَتی. »: عوالم العلوم ج۲۳ ص۵۸

من آخرین وصیّ پیغمبر خدا هستم به وسیله من بلاها و فتنه ها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد.

۳۹- حجّت خدا در زمین

«…إَنَّ الاْرْضَ لا تَخْلُوا مِنْ حُجَّه إِمّا ظاهِرًا وَ إِمّا مَغْمُورًا. »: کمال الدین ج۲ ص۵۱۰

زمین خالی از حجّت خدا نیست، یا آشکار است و یا نهان.

۴۰- علمدار هدایت در هر زمان

«…کلَّمَا غَابَ عَلَمٌ بَدَا عَلَمٌ، وَ إِذَا أَفَلَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ »: اثبات الهداه ج۱ ص۱۵۱

هرگاه عَلَم و نشانه ای پنهان شود، عَلَم دیگری آشکارگردد، و هر زمان که ستاره ای افولکند، ستاره ای دیگر طلوع نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *