حدیث روز

اهمیت و شرافت ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، الحمدلله الذی جعل الحمد مفتاحا لذکره وسببا للمزید من فضله و دلیلا علی الایه و عظمته؛ ثم الصلوه والسلام علی حبیبه و خیرته ابی القاسم المصطفی محمد و علی اله الطیبین الطاهرین لاسیمابقیهالله فی الارضین. قال الله تبارک و تعالی: یا ایها الناس […]

اشتراک گذاری
17 فروردین 1401
331 بازدید
نویسنده : مدیر کل
کد مطلب : 9320

بسم الله الرحمن الرحیم

لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، الحمدلله الذی جعل الحمد مفتاحا لذکره وسببا للمزید من فضله و دلیلا علی الایه و عظمته؛ ثم الصلوه والسلام علی حبیبه و خیرته ابی القاسم المصطفی محمد و علی اله الطیبین الطاهرین لاسیمابقیهالله فی الارضین. قال الله تبارک و تعالی: یا ایها الناس قد جاءتکم موعظه من ربکم وشفاء لما فی الصدور وهدی ورحمه للمومنین[۱]

خدا را شاکریم که توفیق درک ماه رمضان دیگری را به ما عنایت نمود. امید است ان شاء الله این ماه رمضان، ماه سلامت، امنیت، ارامش، امرزش و ماه پیوند با ولایت باشد. و ان شاءالله خداوند همه ما را در این ضیافت، و ماه عمل صالح میهمان خویش گرداند به برکت صلواتی بر محمد وال محمد.

انواع سال

ماه رمضان، اغاز سال تربیتی است. ما سال های مختلفی داریم: سال شمسی، سال قمری و سال خمسی. سال شمسی با بهار و طبیعت اغاز می شود؛ سال قمری با محرم اغاز می شود؛ سال میلادی در ایام ویژه خودش در زمستان – برای مسیحی ها و کسانی که این سال را قایلند – اغاز می شود و سال خمسی هر کس سال درامدش است.

اینکه براساس روایات داریم ماه رمضان اغاز سال است و به عبارتی (اول سنه)[۲]

شاید منظور این است که اول سال تربیتی است، اول سال خودسازی است، اول سال اصلاح و اول سال ترقی است.

همان گونه که طبیعت در بهار تازه می شود، همان گونه که دارایی انسان در اغاز سال خمسی پاک و تطهیر می شود، اینکه ماه رمضان را اول سال گفته اند، اول سال روح است، نه سال طبیعت و نه سال مال. چون روح انسان پاک می شود، لذا اول سنه گفته اند.

رمضان دانشگاه خودسازی

رمضان باز شدن درب دانشگاه خودسازی است. در این دانشگاه که همه دانشجویش هستند، حالا یکی واحد بیشتری می گیرد، واحد خودسازی، اصلاح و امرزش، و یکی واحد کمتری می گیرد، یکی در این دانشگاه به مراتب عالی ارتقاء پیدا می کند. بالاخره باز شدن یک دانشگاه گسترده تربیتی است. ماه مبارک رمضان، ماه گسترش سفره است؛ ان هم چه سفره ای! رسول خدا (ص) فرمودند: (تاکنون این سفره را نه کسی دیده، و نه کسی شنیده و نه به قلب کسی خطور کرده است).

روایت است: (ان لله مایده) خداوند یک سفره دارد (علیها ما لا عین رات)، چیزهایی بر سر این سفره هست که تاکنون چشمی ندیده (و لا اذن سمعت) و گوشی نشنیده است.

ما نعمت بهشت را شنیدیم، در قران امده: باغ ها، قصرها و حوریه ها؛ اما این را می گوید نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده؛ (ولا خطر علی قلب بشر) هر چه شما فکر کنید به ذهنتان نمی اید. اما معلوم می شود این چیز دیگری است، فرمود: (لا یقعد علیها الا الصایمون)، [۳] سر سفره فقط یک گروه می نشینند این گروه فقط روزه دارها هستند.

گاهی که در میهمانی غذا کم است، خودی ها نمی خورند، ممکن است بچه ها را کمتر بدهند، ممکن است غذا را کم بکشند. گاهی هم زمان کم است و دیر می رسی. سفره ای با این گستردگی اگر ادم سر سفره نباشد و نتواند چیزی از ان تناول کند خیلی محروم است، خیلی غافل و مغبون است. سفره ای که یک ماه گسترده و همه چیز فراوان است، اگر انسان نتواند از این سفره بهره ببرد، ضعف است!!

ماه رمضان، ماه فرصت

ماه رمضان، ماه فرصت یابی است. فرصت اشتی با خدا است، هر کس قهر بوده به فکر اشتی با خدا باشد. فرصت نظم و برنامه ریزی است، هر کس بی نظم بوده این جا باید منظم شود.

به موقع بیدار شویم، به موقع بخوریم و به موقع بیاشامیم؟ ماه فرصت ازدیاد تقوا و ماه فرصت تقویت اراده است. ان هایی که می گویند: نمی توانیم اراده مان را تقویت کنیم، تصمیم می گیریم اما دوباره ترک می کنیم، پی در پی زمین می خوریم، به خدا قول می دهیم اما زیرش می زنیم.

رمضان ماه تقویت اراده است. شما که روز ماه رمضان از همسر حلالت اجتناب می کنی، پس می توانی از زن حرام در غیر ماه رمضان هم اجتناب کنی. تو که اراده ات، اراده است به خصوص هنگام غروب که چشمت سیاهی می رود، نزدیک اب نمی روی! اراده ات می گوید نرو؛ پس می توانی دنبال مواد مخدر نروی، می توانی دنبال لقمه حرام نروی، می توانی دنبال شراب نروی.

حدیث از پیامبر (ص) است که می فرماید: هرگاه (صایم) و روزه دار در جواب کسی که به او فحاشی می کند، بگوید: (انی صایم، سلام علیک) ببخشید من جوابت را نمی دهم، فرمود: این در واقع حجابی از نور است که به شکل مانع و سدی از رحمت خدا می اید و او را از اتش باز می دارد.[۴] می گوید: او خودش را کنترل کرد. تویی که خودت را از فحش و نگاه به نامحرم باز می داری، ماه رمضان فرصت تقویت اراده، فرصت حسن خلق و حسن برخورد است. اقا این سفره خیلی گسترده است!

عظمت ماه رمضان

پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: (لو یعلم العبد ما فی رمضان لود ان یکون رمضان السنه)[۵] اگر بنده ارزش ماه رمضان را می دانست، ارزو می کرد که سراسر سال رمضان باشد.

لذا بزرگان ما مقید بودند روز اول ماه رمضان دو رکعت نماز شکر بخوانند که زنده ماندند تا رمضان را درک کنند. این ماه چقدر اجر دارد اگر چه نتواند تا اخرش را انسان درک کند – شاید عمرش کفاف نداد – درک شب اولش چقدر اجر دارد! اگر وقت کنم روایتش را می خوانم که چه اجر و درجه ویژه ای دارد.

عزیزان من! همه کتاب های اسمانی در ماه رمضان نازل شده اند. قران که مشهور است: (شهر رمضان الذی انزل فیه القران). [۶] پیامبر (ص) فرمودند: همه کتاب های اسمانی در ماه رمضان نازل شده اند، حضرت فرمود: تورات، ششم ماه رمضان بر حضرت موسی (ع) نازل شد. این روایت که منبع ان قوی است هم در کافی و هم در وسایل الشیعه است، نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: دوازدهم ماه رمضان انجیل بر حضرت عیسی (ع) نازل شد، سپس فرمود: هیجدهم ماه رمضان زبور بر حضرت داود (ع) نازل شد و فرمود: بیست و سوم رمضان نزول قران صورت گرفت.[۷]

این ماه، ماه نزول کتب اسمانی است. ماه نزول قران و ماه گسترش کتب اسمانی است. ماه، ماه باز شدن و بسته شدن است.

غل و زنجیر شدن شیطان در این ماه

یک چیز باز می شود و یک چیز بسته می شود. فرمود: شیطان بسته می شود. خیلی عجیب است چرا شیطان بسته می شود؟! شیطان که خیلی فعال است. ادم ابوالبشر را فریب داد، چطور؟! قشنگ معنا کردند. شیطان چگونه در این ماه بسته می شود؟ گفتند: به دو جهت – خوب دقت کنید – روایت داریم که شیطان در این ماه ضعیف می شود. وقتی دشمن حمله می کند، اگر نیروی کمکی زیادی جلویش ریختند، خود به خود عقب نشینی می کند. حدیث داریم در این ماه شبانه روز فرشته ها (یعلم عددا الا الله) که تعدادشان را جز خدا کسی نمی داند؛ (ان الله عز و جل و کل ملایکته بالدعاء للصایمین)[۸] موکلند و وظیفه دارند در ماه رمضان فقط برای روزه دار دعا کنند، فقط دعا کنند.

بنابراین یک دلیلی که شیطان عقب می کشد، نیروی کمکی زیاد است، یعنی رحمت خدا گسترده می شود، نفس انسان عبادت و تسبیح محسوب می شود، دعای انسان استجاب می گردد.

دلیل دومش بیان امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه است که خیلی زیباست:

حضرت می فرماید: (شیطان عقده، عقده پیش می اید) یعنی گره، گره.[۹] دیده اید اگر یک جایی را بخواهید باز کنید، گره گره باز می کنید و یا اگر یک جایی را بخواهید فتح کنید، وجب وجب فتح می کنید.

به گفته یکی از بزرگان که می فرمود: (ابتدا شیطان، گره تعلق به مستحبات را از دل ادم باز می کند. ارام ارام مستحبات را کنار می گذاری. دوم شیطان گره تنفر از مکروهات را باز می کند؛ می گوید: مکروه عیبی ندارد و مکروه را مرتکب می شوی. در مرحله سوم گره علاقه به واجبات را باز می کند. پس نسبت به واجبات سست می شوی. چهارم گره تنفر از حرام را باز می کند و حرام را مرتکب می شوی).

قران می فرماید: (شیطان گام به گام پیش می اید). مستحب، مکروه، حرام و واجب.

حالا چرا شیطان در این ماه دستش بسته می شود؟! دلیلش این است که ادم یا مستحب انجام می دهد یا واجب. می خوابی، خوابت عبادت محسوب می شود. نفس می کشی نفست تسبیح محسوب می شود. (تسبیح مستحب است). مسجد می ایی، قران می خوانی و یا از تلویزیون سخنرانی گوش می دهی؛ چون در این ماه این گره ها را سفت می کنی شیطان نمی تواند به تو راه پیدا کند. حدیث داریم علت اینکه شیطان در این ماه دستش بسته است[۱۰] مغلوق است، همین است.

البته اینکه گفته اند شیطان بسته است، نسبی است، در همین ماه رمضان انسان هایی هستند که جنایت می کنند، عرق می خورند، معصیت می کنند، حتی نماز هم نمی خوانند.

این ایه قران خیلی گویاست: (ومن یعش عن ذکر الرحمن)[۱۱] (عیش) به معنای کم فروغ شدن و ضعیف شدن است. شما اگر یک نور قوی در شب تاریک داشتید دزد نمی تواند بیاید؛ ولی اگر این نور کم فروغ شد سرقت راحت صورت می گیرد. قران می فرماید: (ومن یعش عن ذکر الرحمن)، هر کس نور خدا در زندگی اش کم رنگ شود (نقیض له شیطانا فهو له قرین)[۱۲] شیطان ایمانش را سرقت می کند و شیطان همراهش می شود. لذا تا هنگامی که نور خدا قوی است، او نمی تواند بیاید. در ماه رمضان نور خدا قوی است. در همه خانه ها قران تلاوت می شود و زبان ها مشغول ذکر خداست. طبیعتا می گویند که دست شیطان بسته است و درهای رحمت باز است.

البته ممکن است جایی صد تا در باز باشد و یک نفر هم نرود. در جاده اتوبان بعضی ها به نرده می زنند جاده باز است، راه گسترده است، خطر جلویش است ولی از ان غافل است، خواب است. لذا رمضان ماه بسته شدن شیطان است به شرطی که عرض کردم. من دو حدیث خدمتتان نقل می کنم سپس بحث روزهای بعد را خواهم گفت. این دو حدیث از نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) است نام یکی را ارزش روزه می گذارم و دیگری را شرایط روزه.

ارزش و جایگاه روزه

اول می گوید: فلان بانک ده میلیون وام می دهد، دوم اینکه این بانک جایزه می دهد. حالا شرایط قسطش زیاد است، سفته می خواهد، فلان قدر باید سپرده گذاری کنی. همیشه اول ارزش یک کاری را بیان می کنند، بعد شرایطش را می گویند. حدیث اول جایگاه را گفته و دومی شرایط و ضوابط را بیان کرده است.

عزیزان من! پیغمبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: (اعطیت امتی فی شهر رمضان خمسا لم یعطهن امه نبی قبلی)؛ خداوند به امت من در ماه رمضان پنج جایزه داده که امت های پیشین این جایزه را به این شکل نداشتند. این پنج جایزه چیست؟ فرمودند: (اما واحده)، یکی از این جایزه ها این است: (فاذا کان اول لیله من شهر رمضان)، وقتی شب اول ماه رمضان و روز اول ماه رمضان اغاز می شود (نظر الله عز و جل الیهم و من نظر الله الیه لم یعذبه ابدا)، خدا به انها نگاه و نظر لطف می اندازد، این خیلی مهم است. شما در مناجات شعبانیه چه می گفتید؟ می گفتید: (انظر الی نظر من نادیته فاجابک)؛ خدایا به من نگاه کن.

تفاوت نظر با رویت

نظر با رویت فرق می کند، رویت و نظر هر دو به معنی نگاه کردن است. در قران گاهی می فرماید: (الم یعلم بان الله یری)[۱۳] خدا همه را می بیند. اما نظر غیر از رویت است. من همه شما را دارم می بینم، این رویت است. به یکی توجه می کنم می گویم: اقا بعد از منبر بیا کارت دارم. این نظر می شود، نظر یعنی توجه خاص.

صاحب کتاب (التحقیق) مرحوم اقای مصطفوی (ره) می گوید: (نظر) یعنی (رویت عن تحقیق)، یعنی نگاه با دقت و نگاه با توجه. لذا ببینید خدا می فرماید: (افلا ینظرون الی الابل)[۱۴] نمی گوید به شتر نگاه کنید، شتر را که همه می بینند. الان اگر یک کاروان شتر در خیابان بیاید و همه او را می بینند. روز عزاداری، تعزیه دارها شتر سوار می ایند،[۱۵] همه شتر را می بینند، ان (یری) نگاه کردن است. اما (ینظرون الی الابل) نظر کردن به شتر یعنی نظر کردن به خلقت و افرینش ان.

نمی گوید غذایت را نگاه کن، چه کسی غذا می خورد بدون اینکه به ان نگاه کند؟! الان برای افطار جلوی شما غذا می گذارند به ان نگاه می کنید، پنیر می گذارید و بعد می خورید. این را نمی خواهد بگوید. می گوید: (فلینظر الانسان الی طعامه)[۱۶] ای انسان! به غذایت نگاه کن، نه اینکه نگاه کن ببین لقمه بزرگ است یا کوچک، و یا مثلا از کدام قسمت مرغ استفاده کنید؟ از کدام قسمت گوشت استفاده کنید؟ چقدر برنج برایتان بکشند؟

حضرت موسی (ع) نگفت: خدایا من می خواهم رویت کنم. گفت: خدایا می خواهم تو را ببینم. گفت: (ربنا)؛ خدایا افرادی که با من هستند، درخواست رویت کرده اند. خطاب شد: (لن ترانی)؛ رویت نمی شود ولی نظر و توجه می شود. (وجوه یومیذ ناضره الی ربها ناظره)[۱۷] در روایت داریم که روز قیامت مردم به خدا توجه می کنند.

در حدیث دیگر داریم که وقتی شهید بر زمین می افتد (ینظر فی وجه الله)[۱۸]؛ به چهره خدا نگاه می کند. نظر، رویت حسی نیست. به عنوان مثال من الان دارم همه شما را می بینم. این رویت حسی است. ولی نظر، توجه و عنایت به کسی است. عنایت، غیر از نگاه حسی است. فرمود: اول ماه رمضان که فرا می رسد خداوند به روزه دار واقعی نظر می کند.

حضرت شعیب (ع) دید که جوانی غرق در گناه و معصیت است، عرضه داشت: خدایا! این جوان با اینکه معصیت می کند، ولی می گوید امکانات خوبی دارد و از لحاظ جسمی سالم است؟ گاهی بعضی ها می پرسند: فلانی ادم بدی است ولی وضع زندگی اش خوب است، سالم است، خانه دارد. و یا مثلا فلان منطقه با اینکه معصیت می کنند ولی وضع خوبی دارند، باران هم امده است. و یا چرا من که مومنم بچه ام مریض است و گرفتارم؟! خطاب شد: (ای شعیب! به او بگو نظر و توجه ام را از قلبت گرفته ام، [۱۹] قلبت واژگون است و قلبی که واژگون است دیگر شیرینی گفت و گو با من را احساس نمی کند). این همان بحث نظر و توجه است.

ماجرای دو نامه برای مرحوم فلسفی (ره)

خدا رحمت کند مرحوم فلسفی را که زبان گویای اسلام است. خوب است روز اول منبر یادی از ایشان بکنم. می فرمود: (یک روز دو نامه برای من امد یکی از جانب حضرت امام (ره) از قم و دیگری از جانب حضرت ایه الله العظمی خویی از نجف – خدا همه ایشان را با صاحب این ماه محشور کند – ایشان می فرمود: (من هر دو نامه را دارم. حضرت اقای صدیقی که منبری هستند خدمتشان رسیده بود و گفتند: من نامه ها را دیدم. خلاصه دو نامه امده بود شاید هر دو بی اطلاع از هم نوشته بودند. جالب این بود که مضمون هر دو نامه هم یکی بود. ایشان فرمودند: هر دو بزرگوار در نامه هایشان نوشته بودند: زبان گویای اسلام! حوزه نجف دارد از هم می پاشد، وضع طلاب و شیعیان در نجف خیلی خراب است. بازاری ها و پول دارها را جمع کن و به ان ها بگو که کمک کنند تا در مقابل حمله ای که دشمنان به اسلام دارند حوزه نیفتد. چیزی از حوزه نجف باقی نمانده و در حال فرو پاشی است و فقر بیداد می کند.

ان زمان ایشان فرمودند: من هر دو نامه را برداشتم و امدم قم خدمت حضرت ایه الله بروجردی – اعلی الله مقامه الشریف – که این مسجد و این محل به هر حال از برکات توجه و اثار ایشان ساخته شده است.[۲۰] گفتم: صلاح می دانید من پول دارها و بازاری ها را جمع کنم؟ – اقای فلسفی در کارشان متبحر بودند – تا با یک سخنرانی یک عنایتی و یک توجهی به اینها بدهم. می گفت: ایشان سرش را پایین انداخت و گفت: خود می دانید. من مانع کار شما نمی شوم ولی دوست ندارم برای کار دین به کسی رو بیندازم. این حوزه صاحب دارد، ما هم صاحب داریم بالاخره خودشان توجه می کنند. حوزه شیعه نباید این طور ضعیف بماند.

فرمودند: من از این سخن ایه الله بروجردی برداشت کردم که ایشان راضی نیست. چند روز بعد دوباره خدمت ایشان رفتم و دیدم خیلی شاد و خوشحال هستند، فرمودند: اقای فلسفی خوب شد نگفتید، الحمدلله حل شد. محترمانه هم حل شد. ان که باید می رساند، رساند. ما هم فرستادیم و ان شاءالله حوزه نجف از این وضعیت بیرون می اید).

این همان توجه و نظر است. در طول تاریخ، مناعت طبع علما و بزرگان ما اجازه نداد به کسی رو بیندازند. به قول ان اقا که خودش هم روحانی نیست، در یکی از اثارش می گوید: روحانیون هیچ قرارداد استعماری را امضاء نکردند، علمای دین امضاء نکردند ازاد بودند. در خانه هیچ کس را نزدند که اقا بیا خمست را بده! کدام نماینده مرجع در خانه شما امده؟! بحمدالله این سیر خودجوش بوده و هست.

این همان است که اگر کسی اول رمضان را درک کند خدا به او نظر می کند. عزیزان، قدر این کلمه را بدانید در مناجات شعبانیه می گوییم: (فلا تجعلنی ممن صرفت عنه وجهک)؛ خدایا نظر تو برنگردد. در حدیث داریم کسی که خدا از او رو برگرداند شیطان زود به او نظر می کند. چرا؟ اینهایی که از انقلاب بر می گردند و می روند به کشورهای بیگانه پناهنده می شوند مخصوصا اگر کسی سرش به تنش بیارزد دانشمندی باشد فوری جذبش می کنند. اگر نظر خدا برگشت به خودت واگذار می شوی و شیطان جذبت می کند. نبی مکرم اسلام (ص) فرمود: (فرد روزه دار پنج جایزه دارد:

۱- نظر خدا؛

۲- اشاره کردم که (الملایکه یستغفرون لهم فی لیلهم و نهارهم)، تمام شبانه روز ماه رمضان ملایکه برای روزه دار طلب مغفرت می کنند و می گویند: خدایا او را بیامرز؛

۳- فرمود: (یامر جنته) خداوند در اول ماه رمضان به بهشت فرمان می دهد: (تزینی لعبادی)؛ خودت را برای بنده من زینت کن.

خدا رحمت کند مرحوم اقا سید احمد خوانساری را – که قبرش همین بالا سر حرم حضرت معصومه (ع) است – بسیار ادم بزرگ و عجیبی بود، حالات زیادی داشت. ایشان فرموده بود: من در جلسه ای عزراییل را دیدم، خیلی زیبا بود. گفته بود: چطور است که مردم از عزراییل خوششان نمی اید. من در عمرم کسی را به زیبایی عزراییل ندیده بودم. مرحوم اقا سید احمد خوانساری که سند این مطلب است فرموده بود که: من با عزراییل گفت و گو کردم، گفتم: چرا سراغ من نمی ایید من خیلی پیر شده ام؟ – نود و هشت سال عمرش بود و زمان امام (ره) از دنیا رفت – ایشان گفت: نگاهی کرد و گفت: ان فرشته ای که رزق تو را می دهد هنوز ته صندوقچه اش مقداری از رزق تو هست؛ تا تمام نشود من ماموریت ندارم).

۴- فرموده است: وقتی ماه تمام شود و بنده از این ماه عبور کند (فاذا کان اخر لیله)؛ اخرین شب ماه رمضان (غفر لهم جمیعا)، خداوند همه گناهانش را می امرزد. کسی بلند شد و گفت: ایا منظورتان شب قدر است؟ فرمود: نه، شب عید؛ چون مزد کار را اخرش می دهند.

۵- فرمود: بوی دهان انها که به ظاهر بوی خوشی نیست نزد خدا مانند مشک و عنبر است.[۲۱]

اما شرط این پنج جایزه: پیغمبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) فرمود: (من تمسک فی شهر رمضان). این وام مبلغش خیلی بالا است ولی ضامن می خواهد تا به بهشت بگویند اماده شو، ملایکه شب و روز برایت دعا کنند، نظر لطف به تو بیندازد، و شب اخر ماه رمضان بخشیده شوی. اولی اش کافی است (ینظرالله) خدا لطف می کند.

شرایط روزه

پیغمبر اکرم (ص) فرمود: (ان من تمسک فی شهر رمضان بست خصال)، شش ضامن می خواهد، شش شرط دارد، شش مدرک می خواهد، حال اگر کسی شش مدرک را ارایه کرد: (غفرالله له ذنوبه)، ان جایزه ها را به او می دهیم. ان شش مدرک عبارتند از:

۱- (ان یحفظ دینه)، دینش را حفظ کند و نگذارد دین و اعتقاداتش ضعیف شود؛

۲- (و یصون نفسه)؛ خودش را کنترل کند. در بازار، در خیابان، در کوچه، در این دنیایی که فتنه ها و اماج معصیت رو اورده، خودش را حفظ کند؛

۳- (و یصل رحمه)؛ در ماه رمضان به رحمش سر بزند، ماه رمضان ماه رفع کدورت است. تنظیم کند شب ها به خانه بستگان برود و کدورت ها را دور بریزد؛

۴- (و لا یوذی جاره)؛ همسایه اش را اذیت نکند. با بوق ماشینش، و با داد و فریاد بچه اش در کوچه، ازار ندهد؛

۵- (یرعی اخوانه)؛ حقوق مردم را رعایت کند؛

۶- (و یخزن لسانه)؛ زبانش را کنترل کند.[۲۲]

سه مورد از این شش مورد که بیان شد به حق مردم بر می گردد: رحم، همسایه و مراعات مردم، و سه مورد دیگر مربوط به خود انسان می شود: کنترل زبان، حفظ دین و نگهداری خویش. حضرت فرمود: اگر کسی در ماه رمضان به این شش ویژگی دست یابد جایزه هایی را که گفته شد می برد و بهره مند می شود.

تا چشم روی هم بگذارید ماه رمضان تمام می شود، تا به خود بجنبید می بینید رجب رفت، شعبان رفت. و روز اول رمضان اغاز شد. رمضان اداب دارد دو رکعت نماز شکر بخوانید. عزیزان من! حدیثی داریم که اگر افطار و سحر را با خواندن (انا انزلناه) شروع کنید، خداوند میان سحر و مغرب پاداش شهدا را به شما می دهد.

روایت داریم هر کس وقت افطار صدقه بدهد اگر چه به اندازه یک قرص نان، برای او تبدیل به حجابی از اتش می شود.

حالت پیامبر (ص) در ماه رمضان

روایت داریم پیغمبر اکرم (ص) وقتی ماه رمضان می شد، (تغیر لونه)؛ رنگشان عوض می شد، نمازشان زیاد می شد. باید در ما یک تحولی پیدا شود. رمضان دانشگاه انسان سازی و خودسازی است به شرط اینکه در دانشگاه ثبت نام کنی، واحد بگیری و به قول دانشجوها خوب هم واحد بگذرانی وگرنه دانشجویی که واحد نگذراند حذف می شود و اگر واحد بگیرد، ولی نمره نیاورد باز هم حذف می شود. در این دانشگاه انسان سازی خودمان را برای اصلاحات اماده کنیم.

من چون روز اول ماه بود این مطالب را گفتم. بحث ما در این نیمه ماه رمضان که در خدمت شما هستیم، بحث قران درمانی است. می خواهیم ان شاءالله دردهای اجتماعی و فردی را مطرح کنیم و راهکارش را از قران بگوییم. از این رو بحث ما امسال با عنوان: قران و درمان دردهای روحی است.

سیره علامه طباطبایی

ماه رمضان، ماه ولایت هم هست. مرحوم شهید مطهری (ره) می فرماید: (علامه طباطبایی (ره) هنگام افطار می امد کنار ضریح حضرت معصومه (ع) ضریح حضرت را می بوسید و بعد می رفت خانه افطار می کرد. ایشان می فرمود: علامه طباطبایی (ره) همه افطارها را با بوسه به حرم حضرت معصومه (ع) باز می کرد).

ذکر مصیبت علی اصغر (ع)

عزیزان من! همین روز اول ماه از همین جا دلهایمان را روانه کربلا و مضجع شریف ابا عبدالله (ع) می کنیم. عزیزانی که بچه های تازه به تکلیف رسیده دارند، دختر هشت نه ساله، پسر چهارده پانزده ساله دارند، امسال روزه می گیرند می دانند من چه می گویم. روزها کمی طولانی شده حدود شانزده ساعت است و هوا هم گرم است به خصوص غروب که می شود این بچه ها خیلی تشنه می شوند. تشنگی سخت است ولی ادم بزرگ غالبا تحمل می کند. شما دیده اید وقتی ادم بزرگ نگاهش به اب می افتد می گوید روزه ام. تحمل می کند و دم بر نمی اورد. اما اگر بچه سال اولی داشته باشید که امسال روزه گرفته به خصوص دختر بچه ها مرتب لیوان اب را بر می دارند، شکمشان را به ظرف اب می زنند، مدام سوال می کنند: مادر کی افطار می شود؟ می شود اب بخورم؟ چون تاثیر تشنگی در بچه ها زیاد است. نمی دانم به روضه من منتقل شدی؟

من می خواهم عرض کنم یا ابا عبدالله (ع)! شما تشنه بودید، علی اکبر (ع) تشنه بود، عباس (ع) تشنه بود و همه شهدای کربلا که شهید شدند تشنه بودند اما تحمل می کردند، کسی نمی گفت من تشنه ام، کسی اظهار نمی کرد؛ حتی عباس که اب را دید، اب را روی اب ریخت و ابی که می توانست بخورد نخورده و با لب تشنه از شریعه فرات بیرون امد.

یا ابا عبدالله (ع)! من می خواهم همان روضه ای را بخوانم که خودت خواندی. خودت پیغام دادی: ای شیعیان! مصیبت های من زیاد است ولی یک مصیبت خیلی بر من سخت گذشت.

لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا تنظرونی کیف استسقی لطفلی فابو ان یرحمونی[۲۳]

حسین جان، کدام مصیبت؟ مصیبت طفل شش ماهه ام.

ایشان لحظه ای که بیرون امدند صورت علی را دیدند، لب های خشکیده علی را دیدند، بزرگ ها تحمل می کردند حتی بچه های کوچک را می شد یک جوری ارام کرد؛ اما این نازدانه با لب های خشکیده. . . ! من نمی دانم بر اباعبدالله چه گذشت؟!

قتلگاهت می شود اغوش من

یک وقت دید گوش تا گوش علی اصغر (ع) دریده شد، قطرات خون در دامان ابا عبدالله (ع)… نازدانه را میان قنداقه ای خودش کفن کرد.[۲۴]

مختار به ان شخص گفت: روز عاشورا کجا خیلی دلت سوخت؟ گفت: من روز عاشورا همه مصیبت های حسین را دیدم. دلم جایی نسوخت اما یک جا دلم سوخت و ان جایی بود که شش ماهه اش را در بغل گرفت و به سوی خیمه می امد. یک وقت دید مادرش رباب ایستاده، عمه اش زینب ایستاده، خواهرش سکینه ایستاده، مرتب راهش را عوض می کرد می امد و بر می گشت. (ساعدالله قلبک یا ابا عبدالله) یک وقت دید نه، اینها ایستاده اند، حسین هم نمی تواند بیاید. راهش را عوض کرد به پشت خیمه، با دست خودش قبر کند.[۲۵]

غم مخور ای کودک نیکو وشم

من خودم تیر از گلویت می کشم

(وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون)[۲۶]

پی نوشت ها:

[۱] . یونس، ۵۷.

[۲] . بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۳۳۴.

[۳] . حکم النبی صلی الله علیه و اله و سلم، ج ۳۷، ص ۶.

[۴] . الکافی، ج ۴، ص ۸۸. پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: ما من عبد صالح یشتم فیقول انی صایم سلام علیک لا اشتمک کما شتمتنی الا قال الرب تبارک و تعالی استجار عبدی بالصوم من شر عبدی فقد اجرته من النار.

[۵] . بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۴۶.

[۶] . بقره، ۱۸۵.

[۷] . وسایل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۱۱. عن ابی عبدالله (ع) قال: نزلت التوراه فی ست مضین من شهر رمضان و نزل الانجیل فی اثنتی عشره مضت من شهر رمضان و نزل الزبور فی لیله ثمان عشره من شهر رمضان و نزل الفرقان فی لیله القدر.

[۸] . الکافی، ج ۴، ص ۶۴. پیغمبر (ص) فرمودند: ان الله عز و جل و کل ملایکته بالدعاء للصایمین و قال اخبرنی جبرییل (ع) عن ربه انه قال ما امرت ملایکتی بالدعاء لاحد من خلقی الا استجبت لهم فیه.

[۹] . نهج‌البلاغه، خطبه ۱۲۱.

[۱۰] . مستدرک الوسایل، ج۷، ص ۴۲۶.

[۱۱] . زخرف، ۳۶.

[۱۲] . همان.

[۱۳] . علق، ۱۴.

[۱۴] . غاشیه، ۱۷.

[۱۵] . در قم و برخی شهرها مرسوم است که در ایام عزاداری حضرت ابا عبدالله (ع) کاروانی از شتر راه می‌افتد.

[۱۶] . عبس، ۲۴.

[۱۷] . قیامه، ۲۳ – ۲۲.

[۱۸] . التهذیب، ج ۶، ص ۱۲۱.

[۱۹] . داستانهای معنوی، ص ۳۶۳.

[۲۰] . مراد مسجد اعظم حضرت معصومه (ع) می‌باشد.

[۲۱] . بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۶۴؛ خصال، ج ۱، ص ۳۱۷.

[۲۲] . مستدرک الوسایل، ج ۷، ص ۳۷۰.

[۲۳] . سوگنامه ال محمد، ص ۳۲۸.

[۲۴] . منتهی الامال، ص ۵۳۳؛ در کربلا چه گذشت، ترجمه کتاب نفس المهموم، ص ۳۱۲؛ سوگنامه ال محمد، ص ۳۲۵.

[۲۵] . منتهی الامال، ص ۵۳۲؛ در کربلا چه گذشت، ص ۳۱۴.

[۲۶] . شعراء، ۲۲۷.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *