حدیث روز

ویژه نامه عید غدیر افضل اعیاد

سخن از غدیر است، و از قدر دریایی که در غدیر، بر تمامی سرزمین های تفته و خسته، جاری شد و در دل کویر، گلبوته ها رویانید، و باور سرخ خاک را تا سبزنای افلاک، وسعت بخشید. در غدیر، خطّ روشن رسالت نبوی به طغرای ولایت علوی کمال یافت و اسلام، دین برگزیده خدا گردید: […]

اشتراک گذاری
28 تیر 1401
126 بازدید
کد مطلب : 9357

سخن از غدیر است، و از قدر دریایی که در غدیر، بر تمامی سرزمین های تفته و خسته، جاری شد و در دل کویر، گلبوته ها رویانید، و باور سرخ خاک را تا سبزنای افلاک، وسعت بخشید. در غدیر، خطّ روشن رسالت نبوی به طغرای ولایت علوی کمال یافت و اسلام، دین برگزیده خدا گردید: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا: امروز دینتان را کامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و رضا دادم که آئینتان، اسلام باشد. غدیر، روز تجلّی توحید و نبوت محمد(ص)؛ ولایت علی(ع) است و ذکر دوازده معصوم(ع).

واقعه غدیر

آخرین سفر پیامبر اسلام (ص) به مکه، در سال دهم هجرت برای انجام حج بود. امام صادق (ع) می فرماید: پیامبر (ص) ده سال را در مدینه سپری کرد و حج نگذارد تا هنگامی که این آیه نازل شد: وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یأْتُوک رِجالاً وَ عَلی کلِّ ضامِرٍ یأْتینَ مِنْ کلِّ فَجٍّ عمیقٍ. (حج: ۲۷)؛ (کلینی، ۱۴۰۷: ۴، ۲۴۵) و در میان مردم برای حج بانگ برآور (اعلام عمومی کن) تا [مردم] با پای پیاده و بر پشت چهارپایان و شتران لاغر اندام تیزرو (سواره) از راه های دور به سوی تو جمع شوند.

آن حضرت بر اساس این آیه از آغاز ماه ذی القعده آن سال به همه مناطق مسلمان نشین و ایل ها و قبیله های مسلمان حجاز برای سفر حج اعلان عمومی کرده و خبر دادند که در این ماه برای به جا آوردن حج به مکه معظمه عزیمت خواهند نمود. بدین ترتیب بزرگ ترین اجتماع مسلمانان برای شرکت در حج پیامبر (ص) شکل گرفت که در تاریخ اسلام به عنوان «حجّه الوداع» معروف است.

از آنجایی که در اعلان عمومی، سفر پیامبر (ص) به عنوان حجه الوداع نامیده شده بود، مسلمانان برای درک حضور پیامبر اسلام (ص) سراسیمه از مناطق مختلف برای شرکت در مراسم حج خود را به پیامبر (ص) می رساندند. تا اینکه در روزهای پایانی ماه ذی القعده از سال دهم هجرت، پیامبر اسلام (ص) به همراه تمامی اعضای خانواده خود و عمده مهاجرین و انصار و سایر مسلمانانی که تعداد آن ها تا نود هزار نفر تخمین زده می شد، از مدینه النبیّ به سمت منطقه «ذوالحلَیفه» برای مُحرِم شدن خارج شدند. در آن هنگام حدود دوازده هزار نفر نیز به همراه علی بن ابی طالب (ع) از یمن به سمت مکه حرکت کردند.

تا آن هنگام همه احکام و فرامین مهم الهی برای مسلمانان بیان شده بود به جز احکام «حَج» و انتصاب رسمی و نیز انجام بیعت رسمی با «ولیّ» و وصیّ پیامبر (ص). در طول سفر حجه الوداع، احکام و مَناسِک عُمره و حج به طور کامل و نیز به صورت عملی توسط پیامبر (ص) برای مسلمانان تبیین شد؛ اما آنچه که باقی مانده بود، موضوع «ولایت» و جانشینی پیامبر (ص) بود که برای غدیر خُم باقی ماند. تا با حضور حداکثری مردم در غدیر، موضوع ولایت و جانشینی پس از خود را بیان نماید.

جغرافیای غدیر

منطقه غدیر خم در مسیر سیلاب هایی واقع شده که پس از عبور از غدیر به «جُحْفه» می رسد و سپس تا دریای سُرخ ادامه پیدا می کند و آب سیل ها را به دریا می ریزد. چنین مسیرهایی را به زبان عربی «وادی» می گویند. وادی جُحْفِه مسیر سیلی است که به دریا می ریزد. در این مسیر آبگیری طبیعی به وجود آمده که پس از عبور سیل، آب های باقیمانده در آن جمع می شود. به چنین گودال ها و آبگیرهایی در عربی غدیر می گویند. در مناطق مختلف غدیرهای زیادی در مسیر سیل ها وجود دارد که با نام گذاری از یکدیگر شناخته می شوند. این غدیر هم برای شناخته شدن از غدیرهای دیگر، به نام «خم» نامگذاری شده است. نام غدیر خم در طول چهارده قرن تغییر نیافته و در کتاب های جغرافیایی و تاریخی و لغتِ مربوط به قرون مختلف همین نام را برای این مکان معین می بینیم که موقعیت دقیق آن را تعیین کرده اند و فواصل آن را از چهار جهت مشخص کرده اند.

خطبه غدیر

حمد و سپاس خدایی را که در یگانگی خود بلند مرتبه،و در تنهایی وفرد بودن خود نزدیک است .در قدرت و سلطه خود با جلالت و در ارکان خود عظیم است.علم او به همه چیز احاطه دارد در حالی که در جای خود است،و همه مخلوقات را با قدرت و برهان خود تحت سیطره دارد.همیشه مورد سپاس بوده و همچنان مورد ستایش خواهد بود…اقرار می کنم برای خداوند بر نفس خود بعنوان بندگی او، و شهادت می دهم برای او به پروردگاری، و آنچه به من وحی نموده ادا می نمایم از ترس آنکه مبادا اگر انجام ندهم عذابی از او بر من فرود آید که هیچکس نتواند آنرا دفع کند هر چند که حیله عظیمی بکار بندد و دوستی او خالص باشد. نیست خدایی جز او، زیرا خداوند به من اعلام فرموده که اگر آنچه در حق علی برمن نازل نموده ابلاغ نکنم رسالت او را نرسانده ام، و برای من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا کفایت کننده و کریم است. خداوند به من چنین وحی کرده است:«بسم الله الرحمن الرحیم، یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فی علی یعنی فی الخلافه لعلی بن ابی طالب و إن لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس»،«ای پیامبر ابلاغ کن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده درباره علی، یعنی خلافت علی بن ابی طالب و اگر انجام ندهی رسالت او را نرسانده ای، و خداوند تو را از مردم حفظ می کند»…

امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در غدیر

در خطبه غدیر (سخنرانی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در معرفی امام علی علیه السلام) به حضرت بقیه الله الأعظم، توجه خاصی شده است. خبر دادن از مهدی موعود برای آن مردمی که قبول ولایت امیر المؤمنین علیه السلام برایشان سنگین بود، بیانگر آینده نگری اسلام و برنامه بلندمدت دین الهی برای مسلمین است. اگرچه برخی با آنکه آن روز با علی بن ابی طالب علیه السلامبیعت کردند؛ پیمان شکسنتد . ولی حقایق در طول زمان برای نسل ها روشن گشت، و از آنجا که کارها به دست خداوند است، روزی امر اهل بیت علیهم السلام ظاهر خواهد شد. آن روز، جهان به دست جانشینان واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سپرده می شود و انتقام آنچه در طول قرنها بر ایشان رفته است، گرفته خواهد شد. لازم به ذکر است که اعلام این مطالب در غدیر، یک پیشگویی و اِخبار از غیب نیز به شمار می آید.

تواتر حدیث غدیر

هیچ یک از احادیث نبوی در صحت و تواتر به پایه حدیث غدیر نمی رسد. سخنان رسول الله (ص) و بیعت مسلمانان با علی در بزرگترین اجتماع اسلامی که تا آن روز نظیر نداشت و در محضر بزرگان صحابه برگذار گردید. امیرالمؤمنین (ع) در دوران خلافت واقعه غدیر را مکررا در محاجه با مخالفان و یاغیان در محضر مسلمانان یادآوری کرد و هر بار جمعی از صحابه که در غدیر حضور داشتند برخاستند و شهادت دادند (المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ۳/۳۷۱؛ مسند، ابن حنبل، ۱/۱۱۸، ۵/۳۶۶؛ خصائص امیرالمؤمنین (ع)، نسائی، ۹۳؛ البدایه و النهایه، ابن کثیر شامی، ۵/۲۰۸) ؛

اسناد حدیث غدیر

اسناد حدیث غدیر بر سایر احادیث نبوی برتری و امتیاز دارد. بیش از صد و ده تن از اصحاب پیغمبر و هشتاد و چهار تن از تابعین و سیصد و شصت تن از ثقات محدثین آن را روایت کرده اند (الغدیر، ۱/۱۴) . راویان مشهور غدیر از صحابه: امیرالمؤمنین علی، فاطمه زهرا، حسن بن علی، حسین بن علی، عباس بن عبدالمطلب، عبدالله بن عباس، عایشه و ام سلمه همسران پیغمبر، اسماء بنت عمیس همسر ابوبکر و سپس علی، ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، زبیر، سعد بن ابی وقاص، عبدالرحمن بن عوف (عشره مبشره) ابوهریره، اسامه بن زید، ابی بن کعب، جابر بن عبدالله، ابوذر غفاری، سلمان فارسی، خالد بن الولید، عمار بن یاسر و عمر بن العاص… بودند. نام تمامی ایشان و نام تابعین و راویانی که حدیث غدیر را روایت کرده اند با ترجمه احوال و روایات ایشان در دو مجلد کتاب عبقات الانوار، تألیف محققانه میر حامد حسین لکنهویی نیشابوری در ۱۰۰۸ صفحه همراه با صد و پنجاه تن از محدثین و علمای مشهور که این حدیث را روایت کرده اند مسطور است. منهج اول و منهج دوم این اثر بی نظیر و مجلدات دوازده گانه منهج دوم که در شرح حدیث غدیر و یازده حدیث متواتر دیگر شیعه تألیف شده است اثر بی نظیری است که اهمیت حدیث غدیر را نشان می دهد (الذریعه الی تصانیف الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، ۱۵/۲۱۴) ؛ ۵) علاوه بر علمای شیعی که از عهد شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی گرفته تا زمان حاضر کتب بسیار در اثبات صحت و تواتر سند و وضوح دلالت آن بر ولایت و خلافت علی تألیف کرده اند بسیاری از علمای اهل سنت نیز کتب و رسالات ویژه ای به مسأله ولایت و حدیث غدیر اختصاص داده اند که امینی در الغدیر از بیست و شش تن ایشان نام برده است.

مفاد حدیث غدیر

با آنکه خطبه غدیر بعنوان یک منشور دائمی اسلام تلقی می شود و دارای محتوایی فراگیر نسبت به همه جوانب اسلام بصورت کلی است، ولی بحثهای علمی در متن حدیث غدیر عموما در کلمه «مولی» و معانی عرفی و لغوی آن مرتکز است. این بدان جهت است که قطب اصلی حدیث جمله «من کنت مولاه فعلی مولاه» است، و هر گاه بصورت اختصار به حدیث غدیر اشاره شود همین جمله مد نظر قرار می گیرد، و راویان و محدثین نیز در هنگام اختصار به همین جمله اکتفا نموده اند و قرائن همراه آنرا حذف کرده اند. نکته قابل توجه در این مقطع آن است که با توجه به متن خطبه مفصل و دقت در سایر مطالبی که پیامبر(ص) در خطبه خود فرموده اند، معنای «مولی» و مراد از «ولایت» هم برای مخاطبین در غدیر بسیار واضح و روشن بوده، و هم برای هر منصفی که متن را مطالعه کند و شرایط خطبه را بطور کامل در نظر بگیرد واضح تر از آن خواهد بود که جای بحث و احتجاج باشد.

پیام غدیر

یک بُعد قضیه و حدیث غدیر، مسئله ولایت است؛ یعنی تعبیر از حکومت به ولایت؛ «من کنت مولاه، فهذا علی مولاه» آن وقتی که پیامبر صلی الله علیه وآله در مقام تعیین حق حاکمیت برای یک شخص است، تعبیر مولا را برای او به کار می برد و ولایت او را به ولایت خود مقترن می کند. خود این مفهومی که در ولایت هست، بسیار حائز اهمیت است؛ یعنی اسلام، منهای همین مفهوم ولایت – که یک مفهوم مردمی و متوجه به جهت حقوق مردم و رعایت آنها و حفظ جانب انسان هاست – هیچ حاکمیتی را بر مردم نمی پذیرد و هیچ عنوان دیگری را در باب حکومت، قائل نیست. آن کسی که ولی و حاکم مردم است، سلطان نیست؛ یعنی عنوان حکومت، از بُعد اقتدار و قدرت او بر تصرف، ملاحظه نمی شود؛ از بعد این که او، هر کاری که می خواهد، می تواند بکند، مورد توجه و رعایت نیست؛ بلکه از باب ولایت و سرپرستی او و این که ولی مؤمنین یا ولی امور مسلمین است، این حق یا شغل یا سمت، مورد توجه قرار می گیرد. قضیه حکومت در اسلام، از این جهت مورد توجه است.

غدیر در قرآن

آیه ای که پیش از اعلام رسمی ولایت امیر مؤمنان علی علیه السلام نازل شد، از یک سو، بیان گر اهمیت فوق العاده غدیر و از سوی دیگر، نشان دهنده نگرانی های رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره است: «یٰا أَیُّهَا اَلرَّسُولُ بَلِّغْ مٰا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمٰا بَلَّغْتَ رِسٰالَتَهُ وَ اَللّٰهُ یَعْصِمُکَ مِنَ اَلنّٰاسِ إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ یَهْدِی اَلْقَوْمَ اَلْکٰافِرِینَ» «ای پیامبر! آنچه را از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً [به مردم] برسان و اگر [این کار را] نکنی، رسالت او را انجام نداده ای. خداوند تو را از [خطرهای احتمالی] مردم نگه می دارد و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی کند.» قرآن کریم، آشکارا اعلام نشدن ولایت علی علیه السلام را با ناتمام ماندن رسالت الهی برابر می داند و در مقابل نگرانی هایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت، وعده حفظ و حراست به ایشان داده می شود. آیه ای که پس از اعلام ولایت امام علی علیه السلام در غدیر نازل شد، موجی از شادی را در دل های مؤمنان پدید آورد و آرامش و اطمینان خاطر به آنان بخشید: «اَلْیَوْمَ یَئِسَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلاٰ تَخْشَوْهُمْ وَ اِخْشَوْنِ اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ اَلْإِسْلاٰمَ دِیناً» «امروز کافران از [زوال] دین شما ناامید شدند. بنابراین، از آنها نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را کامل و نعمت ها را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان آیین [جاودان] شما پذیرفتم».

غدیر در کلام معصومین علیهم السلام

شیخ صدوق در کتاب «امالی» از امام باقر(ع) و آن حضرت از جدش چنین نقل می کند: روزی رسول گرامی اسلام(ص) به امیرمؤمنان(ع) فرمود: ای علی، خداوند آیه «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک » را در باره ولایت تو بر من نازل کرد. اگر آنچه به من امر شده تبلیغ نکنم، عملم باطل است و کسی که خدا را بدون ولایت تو ملاقات کند، کردارش باطل است. ای علی، من جز سخن خدا نمی گویم.

غدیر خم، شبهه ها و پاسخ ها

متاسفانه بعد از رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله تهاجم بس گسترده ای علیه ولایت امام علی علیه السلام آغاز گردید و بزرگترین هجمه ها علیه روایت غدیر بود، اما از آنجا که نتوانستند این پیام بزرگ و پرفروغ آسمانی را نادیده بگیرند، پیوسته به تفسیرهای ناصواب و به دور از منطق همچون تفسیر لفظ «مولا» به معنی نصرت و محبت و دوستی دست زدند تا شاید بتوانند این حدیث نورانی را تحریف کرده و کارهای توجیه ناپذیر خویش را توجیه کنند.

عید رسمی غدیر

پیامبر اکرم پس از آنکه علی بن ابیطالب را در روز غدیر به جانشینی خود تعیین کرد، در همان روز این عید را اعلام نمود و مراسم آن را بپا داشت، و در خیمه اش نشست و با کمال خوشحالی و سرور از تبریک گویندگان استقبال کرد و به آنها می فرمود: به من تبریک بگویید… به من تبریک بگویید، زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است. ما در تاریخ پیامبر، شادیهای او روزی را نمی یابیم که پیامبر گفته باشد: به من تبریک بگویید، حتی روز ازدواجش و روز هجرتش از مکه به مدینه و رهایی از چنگال مشرکان، و روز فتح مکه و پیروزی مسلمانان نفرمود به من تبریک بگویید، ولی روز غدیر مکرر می فرمود: به من تبریک بگویید، چرا؟ به خاطر آنکه پیامبر عظمت این روز را بخوبی درک می کرد و از شرافت این خاطره و برتری داشتن این عید بر سایر اعیاد آگاه بود. بر همین اساس پیامبر فرمود: روز عید غدیر خم بهترین اعیاد امت من است، و آن روزی است که خداوند تعالی به من فرمان داده با منصوب کردن علی بن ابیطالب به عنوان رهبری که امتم پس از من به وسیله او هدایت یابند; آن روز را یاد کنیم. آن روزی است که خدا دین را در آن روز کامل و نعمت را تمام گردانید و اسلام را به عنوان یک دین برای مردم پسندید.

آداب و اعمال عید غدیر

یکی دیگر از جلوه های ویژه روز عید غدیر، احسان و نیکی به دیگران، از جمله به خانواده و برادران دینی است. در این خصوص، امیر بیان حضرت علی علیه السلام چنین سفارش کرده است: «معاش خانواده تان را توسعه دهید! به برادرانتان نیکی کنید! شکر گزار نعمتهای الهی باشید! با خوشحالی و چهره شاداب همدیگر را ملاقات کنید! انفاق یک درهم در این روز، مساوی است با دویست هزار درهم. هر که در این روز مؤمنی را افطاری دهد، مانند کسی است که ده «فئام» را افطار داده باشد. شخصی از امیرالمؤمنین پرسید «فئام» چیست؟ حضرت فرمود: هر فئام عبارت است از دویست هزار نبی، صدیق و شهید. پس اگر فردی چند نفر از اهل ایمان را افطار دهد، چه پاداشی خواهد داشت! برای چنین فردی من از جانب خدا ضامن می شوم که دُچار فقر و کفر نشود.»

غدیر در کلام بزرگان

مساله غدیر، مساله ای نیست که بنفسه برای حضرت امیر یک مساله ای پیش بیاورد، حضرت امیر مساله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد، آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خدای تبارک و تعالی که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول الله کسی نیست که بتواند عدالت را به آن طوری که باید انجام بدهد، آن طوری که دلخواه است انجام بدهد، مامور می کند رسول الله را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی داشته باشد، این را نصب کن. نصب حضرت امیر به خلافت این طور نیست که از مقامات معنوی حضرت باشد، مقامات معنوی حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود و اینکه روایات ما و از آن زمان تا حالا این غدیر را آن قدر از آن تجلیل کرده اند، نه از باب اینکه حکومت یک مساله ای است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس می گوید که «به قدر این کفش بی قیمت هم پیش من نیست »، آنکه هست اقامه عدل است. آن چیزی که حضرت امیر، سلام الله علیه، و اولاد او می توانستند در صورتی که فرصت به آنها بدهند، اقامه عدل را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی رضا دارد انجام بدهند، اینها هستند لکن فرصت نیافتند. (امام خمینی(ره))

کتاب شناسی غدیر

از اوایل قرن دوم هجری که تدوین معارف دینی رسما آزاد شد، تبلیغ غدیر نیز شکلی تازه به خود گرفت و کم کم از شکل روایت سینه به سینه به صورت تألیف در آمد. در اواسط قرن دوم اولین تألیف مستقل درباره غدیر نوشته، و در ادامه کتاب های مختلفی به صورت مستقل یا ضمنی در موضوع غدیر تدوین شد. از قرن چهارم تحقیق و بحث در متن و سند حدیث غدیر آغاز شد و پیام بنیادین خطبه غدیر که جمله «مَن کُنتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلیٌ مَوْلاهُ» است در مناظرات مطرح شد، و اسناد و راویان حدیث غدیر نیز به دقت مورد بررسی قرار گرفتند. کتب شیخ صدوق و سید مرتضی و شیخ مفید بهترین شاهد بر این مدعا هستند. این تحقیقات در قرن های چهارم و پنجم و ششم هجری اوج داشته و تا سال هزار هجری همچنان پیش رفته، و تألیفات برجسته ای در باب این موضوعات در دست است.

خادمان غدیر

علامه مجلسی نیمی از یک جلد از بحارالانوار را به مسئله غدیر اختصاص داده است. سید هاشم بحرانی در این باب کتابی مستقل بنام کَشفُ المُهِم تألیف نموده است. سید حامدحسین هندی در ده جلد ۴۰۰ صفحه ای از کتاب عَبَقات الأنوار به بحث های تحقیقی درباره غدیر پرداخته است. علامه امینی طی یازده جلد کتاب الغدیر جوانبی از آن و نیز کلیه شعرای غدیر و شعرهای آنان را جمع آوری کرده و مطالب مهمی درباره آنها آورده است. کتابهایی از قبیل التَکمیل از سید مرتضی حسین و الغدیرُ فی الإسلام از شیخ محمد رضا فَرَج اللّه نیز نمونه های دیگری از این تحقیقات علمی هستند.

غدیر در شعر و ادب

اگر حضرت خضر آب حیات نوشید و ماندگار ماند، ادبیات و فرهنگ مسلمانان نیز در سایه سار قرآن مجید و به راهنمایی خدا و رسولش از آب غدیر خم سیراب گشت و جاودانه شد. تو گویی نام و یاد مولای پارسایان علی(ع) آب حیات دلهاست که دیوانها را چنین دلربا ساخته و آثار ادبی وهنری را از آفت فنا و فراموشی پاک پرداخته است. و اینک مدح مولا، زینت بخش دلها و دفترهاست. کمتر شاعری می توان یافت که دست کم جرعه ای از خم غدیر ننوشیده، جان تشنه اش حلاوت حلالِ عشق علوی این شراب طهور را نچشیده باشد. نه تنها شعرای بزرگ عرب از حسان بن ثابت و کمیت اسدی و دعبل خزاعی گرفته تا سید حیدر حلّی و بولس السلامه و ازری کبیر، که شاعران حقجو و حقیقت گو هم از هر نژاد و زبان به اصالت این برکه با برکت و به زلالی این چشمه جوشان شهادت داده اند. در این میان شاعران پارسی گوی نیز به حقانیّت غدیرخم گواهی داده و گاه با سرودن چکامه های فاخر و بلند، و غدیریّه های غرّا و رسا، گوی سبقت از همگنان ربوده اند؛ چرا که ایرانیان مسلمان را از همان نخست به علی و آل پاکش گرایشی دیگر و برتر، ارادتی فزونتر و بهتر بود و شاعران بزرگ و بیدار هم که همیشه زبان گویای ملّت و مردم بوده اند مردمان مسلمان را به همین گرایش سفارش می کردند

این مطلب بدون برچسب می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *